محمودرضا بیژنی اول، قاری و مدرس قرآن کشورمان، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره مشکلات فعالیتهای قرآنی و راهکارهای رفع و گسترش آنها به ویژه جلسات قرآنی اظهار کرد: هر موضوعی از زوایای مختلف قابل بحث است و پاسخها و راهکارهای اجمالی ارائه شده الزاماً امکان رفع و حل آنها را نخواهد داشت. لذا چنانچه به دنبال رفع موانع و بهینهسازی فعالیتهای قرآنی باشیم، نباید سؤالات کلیشهای طرح کنیم و یا شعاری سخن بگوییم بلکه باید بیشتر به واقعیتها و نیازهای امروز جامعه قرآنی بپردازیم. بنابراین با بیان کلیات و برخی از موانع و نیازهای امروز جامعه قرآنی و مواردی که تا به حال بارها و بارها از سوی اساتید و مسئولان قرآنی مطرح شده، شاید مسئولان ذیربط و ابواب جمعی مرتبط که فعالیتهای قرآنی را طراحی، اجرا یا گزارش میدهند، قدری عمیقتر اندیشیده و بهینهتر عمل کنند.
وی با ابراز اینکه مسئولان قرآنی کشور کمتر به مطالبی که گفته میشود توجه دارند، ادامه داد: بهتر است بگوییم با توجه به صرف بودجه هنگفت و تعداد نیروی انسانی شاغل در این حوزه، در عمل به علت نداشتن خط مشی صحیح و برنامه مدون راهبردی همهجانبه، اقدامات اثربخش با بازدهی قابل انتظار را کسب نکردهایم.
کمتر برنامهریزی مدون انجام میشود
بیژنی اول با تأکید بر این که برنامهریزیهای مدون کمتر در عمل صورت میگیرد، اظهار کرد: در روال جاری اقدامات موجود بیشتر شعاری و به مثابه چسباندن گل به یک درخت است که با اولین نسیم میافتد، در صورتی که شیوههای پروراندن یک درخت راهکارهای خاص خود را دارد تا این درخت به بار بنشیند.
وی ادامه داد: به عبارتی مشکل این است که بیشتر به ظواهر و حواشی میپردازیم تا به اصل و بطن یک موضوع و این در صورت است که تأکید قرآنی «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ...» است، یعنی هنگامی که اصل ثابت و ریشه عمیق است، شاهد شکوفایی لازم و مکفی (باذن الله) نیز است، ولی در عمل علیرغم تعداد زیاد نوجوانان و جوانان علاقهمند به این عرصه صرفاً به جهت عدم پایش مناسب از نیازسنجی و آسیب شناسیهای درست این حوزه نیز غافل شدهایم.
بیژنی اول در ادامه به سه خطای عمده در این مسیر اشاره و تأکید کرد: خطای نوع اول، در آن فرض صحیح را غلط پنداشتهایم (یعنی به جای اینکه تقوی ملاک فضلیت باشد، رتبه در مسابقات ملاک برتری شده است)، خطای نوع دوم، در آن فرض غلط را صحیح پنداشتهایم (یعنی رتبه در مسابقات ملاک سنجش قاری و حافظ شده به جای کسب دانش و علم مرتبط که موجب عمل به آیات الهی میشود)، خطای نوع سوم، در آن به دنبال حل مشکلات غلطیم (یعنی اصرار بر حل مشکل و یا طی مسیری که اصالتاً هدف و مقصود نیست). امید است که تغییر رویکردی عمیق و اصیل بین مسئولان و به ویژه اساتید قرآنی ایجاد شود.
دلزدگی به دلیل رویکرد بالا به پایین برخی مسئولان
این قاری قرآن تصریح کرد: در جامعه امروز و در اجرای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و به ویژه قرآنی آنچه مؤثر است، تقویت رویکرد پایین به بالاست اما آنچه بیشتر در برخورد و رویههای برخی مسئولان اجرایی و اساتید قرآنی ملاحظه میشود، برخوردهای آگاهانه یا ناآگاهانه بالا به پایین است که اغلب موجب دلزدگی و گاه خروج برخی از علاقهمندان، استعدادها و نخبگان از این حوزه میشود که ضروری است به این مهم نیز توجه ویژه صورت گیرد.
وی درباره نقش راهبردی جلسات خانگی قرآن گفت: به طور کلی نمیتوان به نقش جلسات خانگی قرآن «ان قلتی» وارد کرد، به ضرس قاطع میتوان گفت اکثر قاریان و حافظان فعلی محصول جلسات خانگی قرآناند. هنگامی که جلسات قرآن در منازل برگزار میشود، علاوه بر برکات و معنویاتی که دارد، حداقل اثر آن، این است که اعضای خانواده، همسایهها و گروههای همسن و یا هم صنف را به فراگیری علوم قرآنی علاقهمند و همراه میسازد و این مهم خود از فرهنگهای اصیل اسلامی و ایرانی است.
بیژنی با اشاره به این که ما هم از این شیوه شروع کردیم و با اساتید و دیگر دوستان قرآنی آشنا شدیم، بیان کرد: البته علاوه بر جلسات قرآن خانگی، جلسات قرآنی که در مساجد و حسینیهها و تکایا برگزار میشود، اثرات خاصی دارد، اما جلسات خانگی تأثیر فوقالعادهای دارند، همین که نور قرآن در منازل هست و این که فضای قرآنی به منازل میآید خود نیز بر سبک زندگی و روابط خانوادگی و اجتماعی افراد اثرگذاری عمیقی دارد.
وی با پرداختن به این که تقریباً هیچ افق و مسیر مدون و مشخصی برای آینده اساتید، قاریان و حافظان ترسیم و تبیین نکردهایم و آتیه مدونی برای رشد و ارتقا علمی و عملی آنها نداریم، گفت: جامعه و امور قرآنی ما، متولی سازماندهنده و ساماندهیکننده ندارد. حتی اگر روزی اساتید و نخبگان جوان قرآنی قصد کنارهگیری از محافل و جلسات قرآن داشته باشند، هیچ فرد و دستگاهی نیست که پیگیری چرایی این موضوع را داشته باشد و عمده دلایل این موارد به جهت نداشتن برنامه، اهداف و متولی مشخص و مدون است.
افت فعالیتهای قرآنی
این قاری قرآن اضافه کرد: بنابراین نبود تعاریف، خط مشی و چشمانداز فعالیتهای قرآنی به ویژه اینکه در اجرا و عمل به کدام سمتو سوی باید حرکت کنیم، موجب شده تا ضمن فرصتسوزیها و هرز رفتن استعدادها همچنان فعالیتهای قرآنی راکد باشد و به جای ملاحظه رشد چشمگیر علمی و دانشی جامعه قرآنی در حد انتظار چند دهه فعالیت و صرف بودجههای سنگین، شاهد جزیرهای شدن اقدامات و در جا زدن فعالیتهای قرآنی باشیم.
بیژنی با تأکید بر اینکه اگر چشم انداز فعالیتهای قرآنی را داشته باشیم، میتوان برنامههای دقیق و درستی را مدون و هدفمند کرد، بیان کرد: اگر تعریف کنیم که قاری و حافظ قرآن باید اندیشمند و فیلسوف قرآنی باشد و بر همین اساس برنامههای مدون را ترسیم کنیم، دیگر به ظواهر و تلاوت صرف قرآن بسنده نخواهیم کرد.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر فعالیتهای قرآنی به صورت پراکنده انجام میشود و مقصد نامعلوم است، گفت: این امر به دلیل نبود خط مشی و چشمانداز صحیح رخ میدهد که تدوین نشده است. نبود رویکرد صحیح در این زمینه مهم است، همان سهخطایی که اشاره شد و اگر درست شود، میتوان با ریلگذاری صحیح این امور را آنچنان که موجب اثربخشی واقعی و درخور باشد به سرانجام درستتر برساند و بدیهی است اگر کاری سرانجام صحیحی داشته باشد، مردم از آن استقبال میکند. برای رونق بخشیدن به جلسات و فعالیتهای قرآنی باید نگرشهای موجود را تغییر داد و با رویکردهای جدید و صحیحتر به دنبال راهکارهای اصولی بود و مشکلات را ریشهکن کرد تا موجب جذب حداکثری شود.
این قاری قرآن در پاسخ به این سؤال که دلیل کاهش و یا عدم گستردگی و کمرونقی جلسات قرآن در حال حاضر چیست؟ افزود: مشکلمان این است که مردم را چگونه باید مردم را به سمت گرایشهای قرآنی هدایت کنیم! مردم برای اینکه مهندس یا دکتر شوند سر و دست میشکنند و هزینه میکنند اما علیرغم وجود جلسات و کلاسهای قرآنی با حضور اساتید برجسته، فرهیخته و نیز با حضور مشتاقانه مردم روبرو نیستیم و این مورد نیز میتواند تا حدودی به علل ریشهایتر برگردد که همانا نبود خط مشی لازم در حوزه فعالیتهای قرآنی است و چشماندازی برای قاری و حافظ ترسیم نشده است.
فعالیت جزیرهای مؤسسات قرآن
این قاری قرآن در باره این که چه میزان تعدد مؤسسات قرآنی در این امر نقش داشتهاند؟، گفت: در حال حاضر مؤسسات قرآنی زیادی در کشور است اما هر کدام کار خود را در قالب یک محور انجام میدهند و فعالیت آن ها بر اساس یک رویکرد مدون و هدفمند ترسیم شده کشوری و یا بینالمللی نیست. این همه جلسه قرآن و اساتید قرآن داریم که اگر مرکز و متولی واحدی داشته باشیم، میتوان استراتژی و فعالیتهای قرآنی را هدفمند کرد و با برنامهریزیهای مشخص هفتگی، ماهانه و یا فصلی اهداف را به اساتید توضیح داد، و به تدریج شاهد فضای قرآنی یکپارچه و متحد در کشور باشیم، از طرفی باید گفت تعداد برنامهها و مؤسسات قرآنی مهم نیست بلکه داشتن برنامه و کیفیسازی آنها که همانا احسن عملا ست (نه اکثر عملا) مهم است تا این میزان برای رسیدن به مقصد با فاصله همراه نباشیم.
وی در پاسخ به این سؤال همکاری نکردن هیئت امنای مساجد چه میزان در کم فروغی برنامههای قرآنی مؤثر است؟ بیان کرد: هر فعالیتی باید در قالب سیستم در نظر گرفته شود، لذا هر جز از سیستم که خطا داشته باشد، کل سیستم را مختل میکند، در نتیجه عدم همکاری هیئت امنای مسجد و یا حتی خادم مسجد میتواند در رونق یا عدم رونق این جلسات مؤثر باشد حال اگر تفکر سیستمی را نیز به سایر موارد اضافه کنیم خواهیم دید که در عمل بسیاری از مسائل پیش رو حل میشود. پس قطعاً هر قشر ذیربط و ذینفع اگر در موضوع مربوطه همکاری نکند، سیستم را دچار مشکل و اختلال خواهد کرد لذا توجه به تمام اجزا و ارکان سیستم تا پایان مسیر و حصول نتیجه مورد تأکید است.
انحصارگرایی فعالیتهای قرآنی
اگر خط مشیها و برنامهها مدون قرآنی داشته باشیم و چارچوبهای آن ایجاد شود، قطعاً هنگامی که برنامهها را اجرا میکنیم، افرادی که ذیربط و ذینفعاند، کمک میکنند اما هنگامی که برنامهای نداریم، بعضاً با تساهل و کم کاریهایی روبرو هستیم که سیستم را مختل میکند
بیژنی اضافه کرد: اگر خط مشیها و برنامهها مدون قرآنی داشته باشیم و چارچوبهای آن ایجاد شود، قطعاً هنگامی که برنامهها را اجرا میکنیم، افرادی که ذیربط و ذینفعاند، کمک میکنند اما هنگامی که برنامهای نداریم، بعضاً با تساهل و کم کاریهایی روبرو هستیم که سیستم را مختل میکند.
وی با تأکید بر اینکه در دوران حاضر مردم نسبت به گذشته نه چندان دور از سواد اجتماعی و علمی بسیار بالاتری برخوردارند و ضروری است تا متناسب با آن تفکرات جدید در فعالیتهای قرآنی تزریق شود، بیان کرد: برخی از مسئولان و اساتید قرآنی نگاههای از بالا به پایین دارند یعنی فکر میکنند هنگامیکه رتبهای در مسابقات بینالمللی احراز کردهاند و یا جایگاه سازمانی خاصی را عهدهدار هستند، متأسفانه به جای افزایش عملی تقوی و اقتادگی بیشتر، در عمل نه به وظایف اصلی و نه به دیگران توجه میکنند و حتی از اندیشههای دیگران نیز بهرهمند نمیشوند و یا هراساناند، اینها قشر محدودی هستند که تمام فعالیتهای قرآنی را به نوعی در انحصار خود دارند.
بیژنی اول اضافه کرد: به عبارت دیگری تعداد محدودی هستند که در همه جا از قبیل جایگاههای تلاوت، برنامهریزی و داوری، تدریس و اعزام به خارج از کشور و... حضور دارند و بعضاً به گونهای شده که اگر در برنامهای حضور نداشته باشند، معترض خواهند بود گویا سازمان ذیربط وظیفهاش را نسبت به این افراد انجام نداده است. در مقابل این افراد قلیل که فعالیتهای قرآنی کشور را در انحصار خود گرفتهاند، قاطبه زیادی رها هستند و متأسفانه یکی از دلایلی که موجب میشود همکاریها ضعیف شود، حضور عدهای خاص با تفکر خاص است. به عبارتی دیگر نامیرایی برخی از مسئولان و اساتید قرآنی در تمام فعالیتهای قرآنی با عدم جذب حداکثری دانش و تجربیات سایر اساتید و فعالان قرآنی رقم زدهاند و گویی این افراد اصلاً بازنشستگی ندارند.
مشکلات روزمره مردم مانع حضور در جلسات قرآن نیست
این مدرس قرآن در پاسخ به این سؤال که مشکلات روزمره زندگی و معیشتی در کاهش جلسات قرآن چه میزان نقش داشتهاند؟ افزود: اگر در امور قرآنی برنامهریزی مشخص و آگاهی لازم و مکفی وجود داشته باشد، با وجود همه مشکلات روزمره زندگی، مردم علاقهمند به حضور در جلسات قرآن هستند، همچنان که همه تجربه کردهایم علیرغم وجود تمامی دغدغههای روزمره هرگاه در جلسات قرآنی حاضر میشویم، روحمان تازه میشود و خیلی از نگرانیها کاهش و بارقههای امید افزایش مییابد، بنابراین میخواهم بگویم مشکلات روزمره الزاماً مانعی برای حضور مردم در محافل قرآنی نیست و معتقدم بخش اندکی این تأثیر را دارد، اما چون هدف و برنامههای مشخص و هدفمندی در فعالیتهای قرآنی نداریم، عملاً در جذب مخاطب در حد انتظار، تلاش و هزینههای مصروفه موفق نبودهایم. زیرا رویکرد درستی هم ترسیم نکردهایم. فلذا که برای حصول نتیجه باید موضوع با برنامهریزی، تغییر رویکرد مسئولان، متولیان امر و در درجه ثانی تغییر نگرش اساتید قرآنی را فراهم کنیم تا به تدریج مراتب قابلیت حل یابند.
دولت و نهادهای قرآنی باید اراده عملی برای این کار داشته باشند و فقط در حد شعار باقی نمانند، دومین کاری که باید اتفاق بیافتد، ایجاد مرکزی واحد به عنوان متولی امور و نهادهای قرآنی در قالب وزارتخانه و یا سازمان است به گونه ای که تمام مراکز و سازمان های قرآنی تابعی از آن باشند، در این صورت است که موفق به خط مشی گذاری لازم خواهیم شد
وی در پاسخ به این سؤال که چه راهکارهایی برای دولت و نهادهای قرآنی برای گسترش این قبیل جلسات دارید، اظهار کرد: در مرحله نخست دولت و نهادهای قرآنی باید اراده عملی برای این کار داشته باشند و فقط در حد شعار باقی نمانند، دومین کاری که باید اتفاق بیافتد، ایجاد مرکزی واحد به عنوان متولی امور و نهادهای قرآنی در قالب وزارتخانه و یا سازمان است به گونهای که تمام مراکز و سازمانهای قرآنی تابعی از آن باشند، در این صورت است که موفق به خطمشی گذاری لازم خواهیم شد و علاوه بر ممانعت تدریجی رشد جزیرهای فعالیتهای قرآنی، موجب هدفمندی و شکوفایی علمی و عملی آنها میشویم. متأسفانه در حال حاضر ما بیشتر و بدون داشتن برنامه به دنبال اجرای صرف هستیم. حال اگر از روی برنامه اجرا کنیم، آن هم با حضور مجریان شایسته و متخصص این عرصه، آن هنگام شاهد روند روبه رشد فعالیتهای مؤثر قرآنی خواهیم بود.
بیژنی با تأکید بر این که فعالیتهای قرآنی ما به روز رسانی نشده است، بیان کرد: فعالیتهای قرآنی کشور با نیاز امروز جامعه برنامهریزی نشده و مطابق نیست، ما باید قشرهای مختلف را در همه زمینهها و صنفها ببینیم، خاطرم هست مسابقات قرآن سازمان اوقاف از اوایل در همان دو رده سنی زیر 16 سال و بالای 16 سال بود و هنوز هم تقریباً همین گونه است و اغلب در مسابقات هیچ بازخوردی به متسابقین داده نمیشود بلکه بالعکس اغلب اساتید بلافاصله بعد از مسابقات از دسترس خارج میشوند و مسئولی هم پاسخگو نیست و اگر هم امکان مواجهه شدن بدست آید اکثراً با رویکرد بالا به پایین پاسخ میدهند. این نشان دهنده اینست که افرادی که در این مناصب نشستهاند، افراد متخصصی نیستند و از سوی دیگر از افراد متخصصی نیز استفاده نمیکنند و فکر جدید در امور قرآنی ایجاد نشده است، لذا تزریق افکار بدیع و نوآورانه در فعالیتهای قرآنی به طور جد مورد تأکید است.
وی درباره مدلهای حمایتی که از جلسات خانگی میتوان داشت، اظهار کرد: افزایش جلسات خانگی خوب است که رخ دهد اما نمیتوان امروزه از واقعیتهای جامعه دور بود، باید گفت امروزه منازل مثل گذشته، ویلایی و بزرگ نیست، منازل امروزه به دلیل تراکم جمعیت، اقتضائات خاص خود را دارد. هم چنین ایاب و ذهاب نیز مشکلاتی را دارد، و نیز شرایط اقتصادی امروز گاه در عدم برگزاری این جلسات در منازل بیتأثیر نیست، بنابراین احساس میکنم افرادی که امکانش را دارند و تمایل دارند، این جلسات قرآن را همچنان داشته و دارند.
بیژنی اول تصریح کرد: باید اذعان کرد با برگزاری صرف جلسات در منازل تحقق اهداف عالیه محقق نمیشود و باید از زوایای مختلف و با رویکردهای متفاوت این موضوعات را پیگیری تا به سر منزل مقصود برسند. مثلاً مسئولان و خادمان قرآنی ما از پتانسیل و ظرفیتهای بالقوه موجود بیشتر بهره گیرند (کمتر غفلت کنند)، این پتانسیل همان مساجد محله است که در همه محلهها هست. معتقدم اگر از این ظرفیت بالقوه به خوبی استفاده شود، میتوان (طبق برنامه مدون گفته شده) امر آموزش قرآن را در تمام مناطق و محلات کوچک و بزرگ داشته باشیم، ظرفیت بالقوه دیگر، اساتید قرآنی هستند که اگر به خوبی برای آنها برنامه داشته باشیم و راهبری کنیم، میتوانند جلسات قرآن را بیش از پیش رونق دهند و جاذبه ایجاد کنند.
وی تأکید کرد: این ظرفیتهای بالقوه بحث مهم و رایگانی است که در اختیار مسئولان و متولی امور قرآنی کشور است که میتوانند از آن بهرهمند شوند و منویات سازمانی را در گسترش فعالیتهای قرآنی و جذب حداکثری افراد داشته باشند که عملاً کمرنگ یا اصلاً نیست.
نمیتوان در زمان حاضر از تکنولوژی فرار کرد و طبیعی است هرچه با آنها همگامتر باشیم، تعداد بیشتری را میتوان جذب کرد، چنانکه نسل جدید با این تکنولوژی در حال پیشرفت است. استفاده از تکنولوژی روز در آموزشهای قرآنی خوب و لازم است
بیژنی اول درباره آموزش غیرحضوری قرآن در عصر حاضر، بیان کرد: نمیتوان در زمان حاضر از تکنولوژی فرار کرد و طبیعی است هرچه با آنها همگامتر باشیم، تعداد بیشتری را میتوان جذب کرد، چنانکه نسل جدید با این تکنولوژی در حال پیشرفت است. استفاده از تکنولوژی روز در آموزشهای قرآنی خوب و لازم است، چیزی که از آن غافلیم و باید بیشتر به این موضوع بپردازیم البته مجموعههایی از نرم افزارها بسیار عالی در این راستا تهیه شده که خیلی کاربردی و مؤثرند فلذا اگر این محصولات براساس خط مشی و برنامههای هدفمند کلان طراحی شده و در اختیار کاربران قرار گیرد بسیار مناسب خواهند بود، در نتیجه باید گفت امروزه بهرهبرداری از تکنولوژی و آموزشهای مجازی متناسب با نیاز جامعه و در حد بهینه و قابل انتظار نیست.
رویکرد تکبعدی در بحث حافظان و قاریان
وی در خصوص راهاندازی محافل خانگی قرآن ویژه گروههای اجتماعی و یا اصناف، گفت: اینها خوب است اما باید آن متولی و سازمان قرآنی باشد تا به صورت هدفمند و با برنامهریزی بر روی این موضوع کار شود. روشی که در مسائل فرهنگی به کار میگیریم اینست که باید خودجوش باشیم و حال آنکه این تا نوع عملکرد تا حدی پاسخگو است، بطور مثال اگر بخواهیم ساختمانی را بسازیم آن را با یک معمار بنا کنیم یا از مهندس ساختمان کمک بگیریم و براساس نقشه عمل کنیم کدام بهتر است؟ لذا ما باید در فعالیتهای قرآنی نیز نیازمند مهندسی فکری و عملی هستیم و تمام این برنامهها در تمام مراحل از تدوین تا اجرا مستمراً پایش و ارزیابی میشود و بازخوردهای مثبت و منفی را رصد و در مراحل بعدی با حذف و اضافات لازم نسبت به بهینهسازی و ریل گذاری جدید و متناسب عمل کنیم.
بیژنی اول تأکید کرد: رویکرد حاضر در بحث قاریان و حافظان قرآن، رویکرد تک بعدی است، یعنی اینها را بیشتر به سمتی که فرد قاری و یا حافظ باشد، سوق میدهیم در حالیکه قاریان و حافظان با توجه به استعداد و ظرفیتهای خود باید چند بُعدی آموزش ببینند و متناسب با تلاش هدفمند و از قبل طراحی شده برای آنها پیشرفت کنند به این معنا که یک قاری الزاماً نباید قاری باشد بلکه باید محقق قرآنی و آگاه نسبت به مفاهیم قرآن و ... باشد وی حتی باید با چند زبان بینالمللی (حداقل با انگلیسی و عربی) آشنا باشد تا امر تبلیغ را در دیگر کشورها به نحو احسن و مورد انتظار انجام دهد و حتی در بسیاری از رشتههای مرتبط و هم راستا باید کسب علم کرده واقعاً وقتی فردی به عنوان قاری یا حافظ میشود همه غبطه میخورند و برای قاری و حافظ شدن نیز تلاش کنند.
وی بیان کرد: مردم نمیخواهند که یک قاری تنها برای آنها آیاتی را تلاوت کنند، بلکه میخواهند اگر مشورتی هم دارند، از آن قاری بگیرند و یا بتوانند علاوه بر اخذ پاسخ سؤالات قرآنیشان در رابطه با مطالب علمی روز از قاری و حافظ قرآن کسب اطلاع کنند. یک قاری باید ابعاد مختلفی داشته باشد و به هرحال اگر بخواهیم قاری فیلسوف و اندیشمند داشته باشیم باید با برنامهریزیهای فنی، تخصصی و مهارتی مدون جامعه قرآنی را از تک بعدی بودن خارج و موجبات رشد همه جانبه آنها را در عرصههای مختلف علمی، دانشی، اجرایی پرورش و وی را برای پذیرش مسئولیتهای مدنی، فرهنگی، سیاسی، علمی و اجتماعی بالاتر مهیا سازیم.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام