به گزارش خبرنگار ایکنا؛ هادی اشرفی، یکی از کاتبان پیشکسوت قرآن است که کار کتابت را نزد پدرش، مرحوم محمود اشرفی تبریزی، آموخت و از سال ۶۹ کار کتابت را آغاز کرد. برادران وی نیز همین حرفه و یا هنر را انتخاب کردند. هرچند او برادرش مصطفی را موفقتر از خود میداند، زیرا آثار بسیاری را در حوزه قرآن کتابت کرده است. برای آشنایی بیشتر با هادی اشرفی گفتوگویی را با وی انجام دادهایم که در ادامه از نظر میگذرد.
در ابتدا قدری از فعالیتهای خود بگویید. تاکنون چند قرآن کتابت کردهاید؟
در خانوادهای کاتب زندگی کردهام و پدر و برادرانم هم کاتب هستند. آنها موفقتر از من بودند، چرا که در طول این سالها سه بار قرآن کامل و دو بار کلیات مفاتیح الجنان را کتابت کردم، یعنی کل قرآن را یک بار در سال ۷۹، یک بار در سال ۸۳ و یک بار هم در سال ۸۶ کتابت کردم.
کتابت یک جلد قرآن چقدر زمان میبرد؟
چون کار متفرقه هم داشتم، تألیفات و کارهای تبلیغاتی هم انجام میدهم. به همین دلیل زمان زیادی صرف شد تا کار به اتمام برسد، اما به طور معمول حدود ۱۰ ماه طول میکشد.
یعنی این کار برای شما شغل و حرفه نیست و هنری در کنار سایر فعالیتهایتان است؟
در واقع این کار شغلم بود و سایر کارها در حاشیه بود، اما اکنون اصلاً از سفارش قرآن خبری نیست و مجبورم برای تأمین معیشت این کار را در حاشیه انجام دهم.
چرا وضعیت شغلی شما این گونه شده است؟
مدیریت بسیار غلط سازمان دارالقرآن در سالهای گذشته باعث شده که دست کاتبان قرآن بیش از پیش بسته شود. برادرم در سال ۹۴ جزو برترین خطاط ایران معرفی و از او تجلیل شد، اما از سال ۹۵ دیگر توجهی به وی نشد و او اکنون نجاری میکند و کتابت قرآن را کنار گذاشته است؛ بنابراین حمایت از هنرمند خوشنویس به هیچ وجه وجود ندارد. از مسئولان فرهنگی تبریز گلهمندیم، چون تاکنون هیچ یک از نهادهای فرهنگی این شهر از ما خبری نگرفتهاند.
مگر سازمان دارالقرآن چه کرد؟
حدود پنج شش سال قرآن عثمان طه را مطرح کردند و اجازه ندادند خط ایرانی چاپ شود و حدود هفت سال حتی ناشرانی را که خط ایرانی چاپ میکردند معطل کردند. حتی خودم کتابتی داشتم که اجازه چاپ نگرفت. متأسفانه به گونهای شد که حتی اگر قرار بود کسی قرآن را کتابت کند باید اسلوب عثمان طه را اجرا میکرد، اما در سالهای اخیر در مجلس تصویب شد که خط ایرانی هم میتواند چاپ شود.
دو سال پیش هم وقتی به سازمان دارالقرآن نزد معاون دارالقرآن رفتم و گفتم که دستم خالی است و قرآنی را که کتابت کردهام از من خریداری کنید، گفتند بودجه نداریم، در حالی که همان زمان در مجله بینات خواندم که چند خطاط قرار است قرآن را کتابت کنند و آثارشان را رایگان در اختیار ناشران قرار دهند. حال چرا باید این کار رایگان انجام شود؟ دارالقرآن عملاً چه امتیاز و نفعی از این کار میبرد که برخی کاتبان را انتخاب میکند و همانها باید کتابت را انجام دهند. برای اثری که چند سال پیش ۷۰ میلیون میگرفتیم و مینوشتیم، در همان زمان ۴۰۰ میلیون برای کتابت یک قرآن پرداخت شده بود و ۹۰ میلیون هم برای غلطگیری داده بودند، در حالی که همین کار هم با کاتب است. در حال حاضر هم هیچ ناشری سفارش قرآن نمیدهد و به رایگان خطهایی را برای چاپ آثارشان به کار میگیرند.
چرا کار سفارش کمتر شده است؟
اگر کسی بخواهد قرآن را برای معنویت آن بنویسد آن را به موزههایی مانند آستان قدس رضوی اهدا میکند و اگر برای چاپ بنویسد، این کار را برای فروش انجام میدهد و طبیعی است که باید کار بازاری ارائه دهد؛ از این رو ناشر وقتی میتواند یک خط آماده را چاپ کند، چرا باید دو سال برای کتابت یک قرآن منتظر بماند و هزینههای بسیاری را هم پرداخت کند؛ بنابراین امتیاز خط، که قبلاً برای یک ناشر بود، دیگر وجود ندارد و کار کاتبان و خوشنویسان از رونق افتاده است. همانند فرشهای دستبافتی که با آمدن فرش ماشینی از رونق افتاد و اغلب آثار نیز بازاری شدند. بازار کنونی قرآنی میخواهد که خوانا باشد و هنری هم نباشد.
با این وضعیت اگر جوانی بخواهد به این عرصه ورود کند او را تشویق میکنید یا مانعش میشوید؟
متأسفانه الگوسازی جامعه غلط است و اغلب افراد جامعه فقط هنرپیشهها را به اسم هنرمند میشناسند و بقیه هنرها و هنرمندان جایگاه خاصی ندارند و سوء مدیریت نیز بر این مشکلات افزوده است؛ از این رو حتی در خانواده خودمان هم وقتی فردی را تشویق میکنیم، کسی به کار خوشنویسی رغبتی نشان نمیدهد.
آیا خط شما نرمافزاری شده است؟
نه هنوز این کار نشده است و دست ما هم نیست و مربوط به برنامههای کامپیوتری است و اگر هم بشود، کسی ما را در جریان نمیگذارد. متأسفانه کارهایی که در حوزه کتابت قرآن انجام دادهام، هیچ امتیازی ندارم. اکنون قرآن من چاپ میلیونی میشود، اما ناشر با وجود اینکه ما را معطل نگذاشت و هزینه کتابت را به موقع پرداخت کرد، براساس شنیدهها بیش از ۲ میلیارد تومان سود نصیبش شده است. البته من با توجه به قرار حقی از فروش ندارم.
یعنی باید در قرارداد قید میکردید تا از فروش قرآن هم سودی نصیب شما شود؟
بله، البته قراردادها به طور معمول به همین شکل بودند و کاتب فقط هزینه کتابت را دریافت میکرد.
شما چه سبک و خطی را در خوشنویسی دارید؟
خط نستعلیق هم نوشتهام، اما عمده تمرکزم بر روی خط نسخ بوده است.
چرا فقط به یک سبک خوشنویسی میکنید؟
عمده سفارشها خط نسخ است و سفارش برای خط نستعلیق و یا سایر خطوط بسیار اندک هستند و اگر بخواهم بنویسم برای دل خودم یک آیه یا یک بیت شعر را مینویسم.
چرا خطها این اندازه شبیه هم شدهاند و به سختی میتوان آنها را از هم تفکیک کرد و به عبارتی همه شبیه خط عثمان طه شدهاند؟
این موضوع از یک سو مربوط به بازار است. یک بار قرآنی را به صورت هنرمندانه نوشتم و وقتی به ناشر ارائه کردم، نپسندید و گفت این قرآن در بازار خواهان ندارد؛ از این رو اغلب خطهایی که نوشته میشود به حروفچینی نزدیک است. البته دو خط به عثمان طه نزدیک است، یکی خط مصطفی اشرفی که هم شیوه و سبک نگارش آن دقیقاً مانند عثمان طه است و دیگری خط مرحوم محمود اشرفی است. هر چند به طور کلی اگر در سبک نگارش کلمهها و عبارات دقت شود، بسیار با هم متفاوت هستند.
خوشنویسان ایرانی معاصر بیشتر در چه خطی تبحر دارند و گوی سبقت را از سایر خوشنویسان و کاتبان خارجی ربودهاند؟
خط نستعلیق، که ترکیبی از نسخ و تعلیق است، برای ایرانیهاست. این خط بسیار روشمند و قانونمند است و هیچ کشوری نتوانسته همانند ایرانیها این خط را کتابت کند. هرچند در عراق و پاکستان کارهایی انجام شده، اما چندان توفیقی نداشته است. البته ایرانیها همواره در خط و خوشنویسی تبحر داشتهاند، اما متأسفانه خط عثمان طه به دلیل تبلیغ به ذائقه ایرانیها تحمیل شد.
جایگاه جهانی ما در حوزه خط چگونه است؟
در خط نستعلیق جایگاه جهانی داریم و همچنین از نظر تنوع خط مانند ریحان، ثلث، معلی، نسخ، نستعلیق و ... در مقایسه با سایر کاتبان جهان در رتبه بالاتری جای داریم. در واقع خلاقیت و هنر در خط ایرانیها فراوان است.
تاکنون نمایشگاهی از آثار خود داشتهاید؟
خیر، من و برادرانم و پدرم بیش از ۷ هزار اثر داریم، اما تاکنون نتوانستهایم نمایشگاهی را برگزار کنیم و هزینه این کار هم را نداریم.
بزرگترین آرزویتان چیست؟
امیدوارم قرآنهایی را که کتابت کردیم در دنیا و آخرت به دادمان برسد و عاقبت به خیر شویم.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام