این روزها که نماد و نمادگرایی بخشی از قضاوتهای مردم در جامعه تشکیل میدهد اقدامات ناخوشایندی از سوی افراد تأثیرگذار سبب شده است امر «تشییع فاحشه» در جامعه به وقوع بپیوندد.
قرآن کریم در آیه ۱۹ سوره مبارکه نور میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛ کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است.
کلمه «فحش» و «فحشاء» و «فاحشه» به معنای هرگونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد، منظور قرآن از «اشاعه فحشاء» منحصر به تهمت، دروغ، غیبت، افترا، بدگویی و... نیست بلکه تمامی این موارد از مصادیق اشاعه فحشاء هستند و هرگونه کمک به ترویج و توسعه زشتی و گناه نیز محکوم است. قرآن کریم این عمل را در آیه مذکور ممنوع کرده است و به مروجان و اشاعهدهندگان فحشاء وعده عذاب دردناکی در دنیا و آخرت داده شده است.
اقسام اشاعه فحشا مراتب گوناگون دارد مانند دروغ و تهمتی که برای دیگران بازگو شود، مراکزی که موجب نشر فساد شوند و پرده حیا را بدرند و سبب بروز گناه شوند و وسایل معصیت را در اختیار مردم بگذارند. علاوه بر آسیبشناسی هر عملی نیازمند بازنگری در رفتارهای اجتماعی و فرهنگی خود هستیم. مصادیق این امر در جامعه ما فراوان است که گاهی با سهلانگاریمان به آن دامن میزنیم. گاهی با استفاده ابزاری از افراد معلومالحال در سیاست و فرهنگ جامعه را به سمت تشییع فاحشه پیش بردهایم.
مدتهاست زنگ خطر ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه به صدا درآمده است. منفعتطلبی شخصی و سیاستهای گذرا و سادهانگارانه و یا گاهی مشاوره افراد نااهل در عرصه سیاسی و فرهنگی، چندان بر طبل این هشدارها میکوبد که صدای آن گوش فلک را کر کرده است. اما چنان در روزمرگی و سیاستهای خود غرقیم که از هر نوع هشداری غافیلم. امام علی (ع) چه زیبا فرمودهاند: مَنْ طَلَبَ عِزّا بِظُلْمٍ و َباطِلٍ أَوْرَثَهُ اللّهُ ذُلاًّ بِإِنْصافٍ وَ حَقٍّ؛ هرکس عزت را با ظلم و باطل طلب کند، خداوند به انصاف و حق ذلت نصیبش مىکند.
اگر بخواهیم مصادیق این امر را بیان کنیم به سادگی شواهد فراوانی در اختیار ماست که افکار عمومی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. اهانت یک فرد معلومالحال به امام حسین(ع)، محرم و عزاداریهای مسلمانان نمونهای از این امر است که رسانهها هم ناخواسته بدان دامن زدهاند و بدتر از رسانه افراد منتسب به دین هستند که زمینه انتساب این افراد را به جریانات دینی فراهم میکنند. برای تغییر روند اجتماعی و دوری از قضاوتها و گرایش به شایعات شاید نیاز است یک پروسه تاریخی طولانی طی شود تا سبک نگرش جامعه تغییر کند. اما شاید بتوان از روشنفکران و پیشروان جامعه در هر عرصهای انتظار داشت زمینه را برای بهبود حال امروز جامعه مساعد کنند. شاید در اندیشههای سیاسی به فرمایش امام علی (ع) بهتر باشد؛ ألتَّقَلُّلُ وَ لا التَّذَلُّلُ. به اندک بسنده کرد و تن به ذلت نداد.
در روایات دینی آمده است هرکس گناهی را در جامعه نهادینه کند در عقوبت آن شریک است. آیا عرصه گذرای سیاست محل آن است که در عقوبت ناهنجاریها شریک شویم؟ آیا اصل آزادگی و روشنفکری بر این است که بر تغییر مقطعی حال فرومایگان غبطه بخوریم و آن را ملاک تشخیص حق از باطل قرار دهیم؟ شاید این موضوع از منظر فردی، آنقدر محل پرداخت نباشد، اما از تأثیرات سوء آن نمیتوان گذشت و با گذر زمان نمیتوان از آن برائت جست. در روزگاری که فضای مجازی افکار عمومی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است نمیتوان با حذف عکسها، فیلمها و پستها از جریان تشییع فواحش برائت جست و به سادگی عنوان کرد که ملاک حال آدمها در لحظه است.
اگر اصحاب رسانه در مقام صاحبان قلم و آگاهی اندک اعتباری دارند باید از این اعتبار در روند اصلاح امور فرهنگی و اجتماعی بهره ببرند. امروز باید رسانهها از سیاستهای مقطعی دست بکشند و در ورطه بازیهای ناجوانمردانه افراد گرفتار نشوند. خدشهای که به دین و اعتماد مردم وارد شود به سادگی ترمیم نیست. گاهی یک واکنش نادرست تیشه به ریشه دین و فرهنگ جامعه میزند و آیا در این صورت مسئولیت خطیر این امر را خواهیم پذیرفت؟ حافظ چه زیبا به این موضوع اشاره کرده است: اى مگس! عرصه سیمرغ نه جولانگه تو است/ عِرض خود مىبرى و زحمت ما مىدارى...
در همین میان باید گذری داشته باشیم به بحث اخلاق اجتماعی که یکی مهمترین موضوعات مطروحه در اخلاق اسلامی است و در چرخه اخلاق اجتماعی هم ارکان گوناگون چون زنجیر بهم پیوستهاند و رعایت این مهم میتواند جامعه را از آسیب برحذر دارد. اعضای جامعهای که بدون تفکر و تعمق از موضوعی حمایت میکنند و یا درصدد تفکیر آن برمیآیند چالشی عظیم را برای اجتماع خود به ارمغان میآوردند. با تغییر سبک زندگی و گسترش شبکههای اجتماعی حتی دنبال کردن یک فرد شاید به جهت تفنن نوعی مهر تأیید بر هویت اوست. اگر با کمی دقت به موضوع بنگریم چرا صفحات افراد هنجارشکن، یا کسانی که مدعی پیامبری و امامت هستند را میلیونها فالوور دنبال میکنند و این دنبالهکنندهها اگر کاربران واقعی باشند قطعاً به دنبال آشنایی و پیروی از اندیشه این افراد نیستند و فقط گاهی به جهت سرگرمی یا اظهار تعجب این صفحات را دنبال میکنند. همانگونه که صفحه شخصی آن فرد هتاک میلیونها فالوور داشت اما در هنگام برگزاری کنسرت حتی نتوانست مقدار قابل توجهی مخاطب داشته باشد!
رفتار انسان در اجتماع حقیقی و مجازی بیانگر پیام است و نیاز است جامعه انسانی امروز ما کمی هوشمندانه تر در عرصه فضای حقیقی و مجازی عمل کنند. پیروی کورکورانه از هر نوع جریان و گرایشی زمینه انحطاط اجتماعی را فراهم میکند و تنها راه گریز از این انحطاط تمسک به تعقل و اخلاق اجتماعی است. ما باید امروز به تمامی عرصههای فردی و اجتماعی خردمندانه و موشکافانه نگاه کنیم تا بستر لازم را برای جولان فرومایگان فراهم نکنیم.
سخن آخر:
کاش این سخن حضرت امیر (ع) آویزه گوشمان شود؛ «وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ» (غرر الحکم، ص. ۳۴۲) فرومایگان را مقدم داشتن و فرزانگان را مؤخر قرار دادن از عوامل نابودی حکومتهاست.
مینا حیدری/ دبیر فرهنگی
انتهای پیام