آثار زنوزی جلالی جزء ادبیات اندیشه بود
کد خبر: 3593581
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۱:۰۹

آثار زنوزی جلالی جزء ادبیات اندیشه بود

گروه ادب: کامران پارسی‌نژاد گفت: تمام آثار زنوزی جلالی جزء ادبیات اندیشه بود و تفکر، تحلیل و نقد و بررسی در آن جایگاه ویژه‌ای داشت.

کامران پارسی‌نژاد، عضو انجمن قلم ایران در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) درباره آثار و شخصیت فیروز زنوزی جلالی گفت: سابقه دوستی من با زنوزی جلالی به 23 سال قبل برمی‌گرد. وی را کاملاً می‌شناسم و جدای از مسئله همکاری‌هایی که در یک وادی داشتیم، با هم دوست صمیمی بودیم.
وی افزود: وی به معنای واقعی انسان بود و مهربان، دلسوز و دل‌نگران. این دل‌نگرانی هم بیشتر در رابطه با ادبیات داستانی و نویسندگان بود و نسبت به این حوزه بی‌تفاوت نبود و سعی می‌کرد در همه شرایط همیار و دوست همه نویسندگان باشد، البته بیان این ویژگی‌ها به این دلیل نیست که این نویسنده درگذشته است.
پارسی‌نژاد درباره آثار زنوزی جلالی گفت: نگاهی به آثار این نویسنده نشان می‌دهد که شاهد آثار ماندگاری از سوی زنوزی جلالی هستیم و وی جزء معدود نویسندگانی است که در حوزه داستان و ساختارگرایی کار می‌کرد، به گونه‌ای که توانست ادبیات ساختارگرا را پایه‌ریزی کرده و در این مسیر حرکت کند، چرا که این امر می‌طلبد فرد به نثر قوام‌یافته مسلط بوده و بر مباحث زبان‌شناسی و ساختار و جملات از نظر تکنیکی اشراف داشته باشد که وی به این درجه از رشد رسید و آثار وی نیز گواه این مدعا است.
این نویسنده ادامه داد: آثاری که فیروز زنوزی جلالی خلق کرد، برنده جوایز گوناگون و مهمی مانند جایزه جلال آل‌احمد شد که آثاری قوام یافته و برخوردار از فلسفه اجتماعی خلق کرد و در آنها نوعی نگاه هستی‌شناسی داشت و به ساحت هستی و وضعیت انسان در زندگی و در تقابل با مسائل و معضلات سیاسی و اجتماعی توجه داشت.
وی در ادامه عنوان کرد: تمام آثار وی جزء ادبیات اندیشه بوده و تفکر، تحلیل و نقد و بررسی در آن جایگاه ویژه‌ای دارد.  به عنوان مثال در رمان «قاعده بازی» رویارویی انسان جامعه امروز و دل‌مشغولی‌های انسان و توطئه‌ها را به تصویر کشیده و تأکید می‌کند که انسان باید قاعده زندگی را بداند؛ از این رو در جهان‌بینی کلی خود نگران انسان بود و در لایه‌های زیرین داستانش این موضوع را پنهان می‌کرد.
وی همچنین رمان «برج 110» را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: همانگونه که خود معتقد بود این رمان را برای علی و به خاطر علی نوشته است و این شاخصه مهم این اثر است، در حالی که در داستان هیچ اشاره‌ای به حضرت علی(ع) نشده است، اما در آغاز و پایان داستان یک سخن از حضرت علی(ع) وجود دارد و در واقع نویسنده به طور غیرمستقیم به آن حضرت پرداخته است. این اثر جدای از اینکه به آن حضرت تعلق دارد، تاریخ بشر را نیز نشان می‌دهد و سرگذشت بشر را از ابتدا شروع می‌کند و فضای داستان در آن سورئالیستی است و با فضای قابل پذیرش ما تفاوت دارد؛ چرا که طبقه متفاوت اجتماعی در آن مورد توجه قرار گرفته است.
captcha