علی یوسفی، دانشیار جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با توفیق یا عدم توفیق کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها، اظهار کرد: آزاداندیشی لوازمی دارد. آن طور نیست که در هر چارچوب و زمینه نامناسبی نیز آزاداندیشی رخ دهد. الزاماتی دارد که اگر آنها فراهم نباشد، با آییننامه و بخشنامه و امثالهم رونق پیدا نمیکند.
وی افزود: بهطور مثال اگر میخواهیم آزاداندیشی در دانشگاه رونق پیدا کند، انواع لوازم آزاداندیشی باید فراهم باشد. در حوزه آموزش، آزاداندیشی در کلاس و در مباحثات کلاسی باید خودش را نشان دهد و نمایان شود.
دانشیار دانشگاه فردوسی با طرح این سؤال که در چه چارچوب و در چه فضای آموزشی امکان آزاداندیشی جان میگیرد و پدیدار میشود؟ اظهار کرد: آن فضا و شیوهای از آموزش که برپایه رویکرد انتقادی و آموزشی انتقادی شکل گرفته باشد؛ یعنی در یک محیط آموزشی که برپایه یک تفکر انتقادی شکل گرفته و برپایه نقد و نقادی آموزش جریان پیدا میکند. در خود کلاس آزاداندیشی جریان پیدا میکند؛ بنا بر این اقتضای آزاداندیشی در عرصه آموزش وجود یک تفکر انتقادی و یک رویکرد انتقادی در آموزش دانشگاهی است.
وی گفت: در حوزه پژوهش، یک پژوهشگر و دانشجو در تمرینات پژوهشی خود و یا عضو هیئت علمی در تمرینات خود چگونه تجربه آزاداندیشی را پیدا میکند؟ زمانی که تحقیق با یک رویکرد کاملاً نقادی باشد و نقد تجربهها، آرا و آثار دیگران را داشته باشد. اگر تحقیق اینگونه بنا شود خود آن تحقیق یک تمرین آزادمنشی است و یک تمرین آزاداندیشی به حساب میآید.
رویکرد انتقادی پایه آزاداندیشی را تقویت میکند
یوسفی اظهار کرد: رویکرد انتقادی در تحقیق پایه آزاداندیشی را تقویت میکند. الزام آن در حوزه اداری با تمرکزگرایی سازگاری ندارد. از دل یک سیستم اداری تمرکزگرا که همه اختیارات در دسترس مدیران است و اعضای هیئت علمی و کارکنان سهم کمتری در تصمیمگیری دارند و الان این گونه هست، آزاد اندیشی بیرون نمیآید. سیستم اداری سیستم آزادپرور نیست، سیستمی نیست که از آن فکر آزاد بیرون بیاید یعنی در آن سیستم اداری آزاداندیشی تقویت میشود که نظام مدیریت آن بر پایه مشارکت و همکاری باشد. اعضای هیئت علمی، کارکنان و حتی دانشجویان به شکلهایی در فرآیندهای تصمیمگیری دانشگاه دخالت داشته باشند. بهطور طبیعی اگر کسی کار اداری میکند در یک سیستم مدیریت مشارکتی، کار اداریاش هم یک نوع تمرین آزاداندیشی و آزادمنشی است.
وی گفت: در عرصه فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها، آزاداندیشی فقط در چارچوبی جواب میدهد و رشد میکند که حوزه عمومی و مدنی تقویت شده باشد. یعنی امکان فعالیتهای داوطلبانه و پاگرفتن تشکلهای مردمنهاد دانشگاهی و فرهنگی مثل تشکلهای اسلامی یا انجمنهای علمی، کانونهای فرهنگی و انواع و اقسام فعالیتهای داوطلبانه، شوراهای صنفی، مجامع صنفی و امثالهم و نشریات فراهم باشد. اگر این فضا آماده شود آزاداندیشی کمی نشو و نما پیدا میکند و آزاداندیشی در آن فضا کاملاً رشد میکند.
با بخشنامه، آزاداندیشی جریان پیدا نمیکند
این دانشیار دانشگاه با تصریح این مطلب که آزاداندیشی در فضایی که در آن همکاری، کار داوطلبانه جمعی و گفتوگوی زیاد جریان داشته باشد، رشد میکند، اظهار کرد: همچنین در فضای عمومی که در آن مداخله خیلی کم باشد؛ چه مداخله مدیران که اگر زیاد باشد حتماً محدودیتهایی را ایجاد میکند و چه مداخله دیگران از بیرون. مداخله در این فضاهای فرهنگی مخل آزاد اندیشی است؛ بنا بر این با بخشنامه، آزاد اندیشی جریان پیدا نمیکند. در یک ساختار و زمینه مناسب است که آزاد اندیشی میتواند جان بگیرد.
محصول دانشگاه آدمهای آزادمنش و نقاد باشند
وی افزود: فکر میکنم اگر بخواهد آزاداندیشی جان بگیرد فقط این نیست که معاونتهای فرهنگی دانشگاهها فعالیت کنند، بلکه کل سیستم باید ارادهاش بر این باشد که شرایطی را فراهم کند که محصول دانشگاه آدمهای آزاداندیش، آزادمنش و نقاد باشد. آزاداندیشی محصول دانشگاه است نه محصول فقط معاونت فرهنگی دانشگاه، محصول یک سیستم دانشگاهی است. اگر بخواهد یک سیستم سالم و اسلامی باشد نتیجهاش باید این باشد که آدمهای آزادمنش را تحویل جامعه دهد.
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در رابطه با تغییرات آییننامه که در آن به جای معاونت فرهنگی، رئیس دانشگاه، نماینده ولی فقیه در دانشگاه و نماینده وزارت علوم مسئول برگزاری کرسی آزاداندیشی هستند، گفت: مقداری نسبت به گذشته شرایط سهلتر شده است؛ ولی اصلاً مشکل بنیادی را به هیچ وجه حل نخواهد کرد. به آن معنا رونقی ایجاد نمیکند. کمی سهولت در اجرا ایجاد کرده ولی آزاداندیشی بر یک پایه و متن اجتماعی سوار است با دستور العمل نیست. با دستورالعمل نمیتوان گفت آدمها بیایند و آزاد بیندیشند.
عدم استقلال دانشگاهها
وی افزود: استقلال دانشگاهها ناظر به همین هست. فقط از یک دانشگاه مستقل و آزاداندیش میشود انتظار داشت که در آن آدمها آزاداندیش باشند و تربیت آزاداندیشی و منش آزاداندیشی بهوجود بیاید. حوزه آموزش، پژوهش، حوزه مدیریتی و فرهنگی، این چهار حوزه، الزامات آزاداندیشی در دانشگاه هستند.
یوسفی در رابطه با عدم اشاره به برگزاری کرسیها در موضوعات قرآنی در آییننامه، عنوان کرد: لزومی ندارد که موضوعات قرآنی یک به یک بیاید. کسی که میخواهد آن را برگزار کند باید پیشنهاد دهد. آییننامه بیشتر چارچوب و شاکله کلی را تعریف میکند.
وی همچنین در رابطه با حضور حوزویان در کرسیهای آزاداندیشی دانشگاهها، اظهار کرد: حوزویان این تمرین را در جریان خودشان داشته باشند. این بحث باید یک بحث کامل دانشگاهی باشد، منتهی در مقام همفکری مانعی ندارد ولی آنها نمیتوانند نسخهای برای دانشگاه بپیچند، این کار دانشگاهیان است شاید ورود آن آقایان خودش یک محدودیتی ایجاد کند.
این دانشیار دانشگاه اظهار کرد: فکر میکنم چون زمینه آن فراهم نبوده عملاً هیچ وقت پا نگرفته است، نه اینکه یک زمانی بوده و بعد از بین رفته است. در برخی شرایط، مقدمات و زمینههایش فراهمتر بوده است رونق مختصری داشته؛ ولی هیچ وقت آزاد اندیشی در عرصه نقد رونق لازم را نداشته و در واقع انگار نبوده است. ما هیچ وقت آزاد اندیشی را در دانشگاه تجربه نکردیم. یک دوره که آدمها لذت آزاد اندیشی را تجربه کنند و ما بخواهیم مثل آن دوره باشیم، اصلاً وجود نداشته است؛ همیشه محدودیتهای آزاد اندیشی و الزامات آن را داشتهایم و فراهم نبوده؛ لذا من خیلی مشکل آزاد اندیشی را با آییننامه و اصلاح آن به هیچ وجه نمیبینم، مشکل آن این است که زمینه اجتماعی و فرهنگی آن فراهم نیست.
وی اظهار کرد: همین قدر که اینها به بحث گذاشته شود، نظرات و دیدگاههای مختلف در این خصوص بیان شود اهمیت دارد. به هر صورت آزاداندیشی جزء دغدغه بزرگان نظام است و رأس آن خود رهبر فرزانه مکرر اشاره کردند؛ البته بحث واقعاً یک وزارتخانه، یک مسئول و یک مقام معین نیست، همه باید دست به دست هم بدهند و به همه مقتضیات آن تن بدهند. نمیشود گفت آزاد اندیشی، از آن طرف اگر کسی سخن متفاوتی را گفت، کنترل شدید انجام داد و مجازات کرد؛ لذا الزام این نه فقط برای دانشگاه بلکه برای نهادهایی که نظارتی دارند نهادهای امنیتی بهویژه، نهادهای اداری و سیاسی که بیرون از دانشگاه هستند اینها باید به وظیفه خودشان در قبال این وضع عمل کنند.
یوسفی عنوان کرد: گاهی وقتها این ترسهایی که هست از محیط های فکری و اندیشهای جامعه است و همه آن در درون خود این محیط ها نیست؛ بسیاری از آنها از بیرون صادر و ناشی میشود؛ لذا محیط باید خیلی امن باشد و آدمها با طیب خاطر و بدون دغدغه و خوف و ترس باید سخن خودشان را بگویند؛ بنا بر این انگار یک اراده حاکمیتی تمام عیار باید فعال باشد تا نهال آزاد اندیشی پا بگیرد.
وی گفت: دانشگاه هم به تنهایی این مشکل را نمیتواند حل کند هر چند که گفته شده دیگران حق مداخله ندارند ولی این دخالت به شکلهای مختلف غیر علنی وجود دارد. ترس آن وجود دارد و خود این مانع آزاد اندیشی میشود.