رسول بخشیدستجردی، دانشیار اقتصاد دانشگاه اصفهان، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، قرار داده است به بررسی دلایل ناهماهنگی بین نرخ سود سپرده و تسهیلات در نظام بانکی ایران پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه میآید:
ضرورت یکسانسازی نرخ سود سپرده و تسهیلات
علیالقاعده دلیل تفاوت در نرخ سود تسهیلات و نرخ سود سپردهها در نظام بانکی کشور از تمایل طبیعی بانکها به کسب سود بیشتر ناشی میشود. بیشتر بانکها به جای اینکه محدودیتهای قانونی برای افزایش نرخ سود را روی تسهیلات اعطایی اعمال کنند، علاقهمند هستند که این محدودیتها را روی نرخهای سود سپردهها اجراکنند. حتی شنیده شده است برخی بانکها برای اینکه بتوانند بیش از نرخ سود مصوب برای تسهیلات، از متقاضیان، سود دریافت کنند، به تنظیم قراردادای صوری با مشتریان مبادرت مینمایند.
به طورحتم یکسانسازی نرخ سود تسهیلات و سپردهها، البته ازطریق کاهش نرخ سود تسهیلات به سمت سپردهها، میتواند هم در تخفیف تورم و هم در کاهش بیکاری مؤثر باشد.
اصلاح سطح عمومی قیمتها و کنترل بیکاری مستلزم اصلاح شبکه بانکی است. دومین گام برای اصلاح نظام بانکی، پس از یکسان سازی نرخهای سود، کاهش تدریجی این نرخها به سمت صفر است. البته شبکه بانکی درمقابل کاهش دستوری نرخ سود مقاومت مینماید. مقامات پولی کشور استدلال می کنند مادام که تورم وجود دارد نمیتوان از کاهش نرخ سود بانکی سخنی به میان آورد. ازنظر آنها برای کاهش نرخ سود بانکی باید قبل از هر اقدامی نرخ تورم را کاهش داد.
سپردهگذاران به جای تشویق، تنبیه میشوند
اما این اظهارنظر مقامات محترم پولی کشور، برخلاف مبانی نظری تورم است. بهازای هر سطح مشخصی از بهره، سطح معینی از تورم در اقتصاد ایجاد خواهد شد. مثلا با یک نرخ بهره 25 درصد، 1000 ریال هماکنون، با 1250 ریال در سال آینده برابر خواهدبود. وقتی هر یک هزارریال کنونی معادل 1250 ریال آینده باشد، علی القاعدع کالایی که هم اکنون 1000 ریال قیمت دارد سال آینده 1250 ریال قیمت خواهدداشت.
البته مقامات محترم بانکی در استدلال خود برای کاهش ندادن متوسط نرخ سود بانکی، موضوع دیگری را نیز مطرح مینمایند. از نظر ایشان نه تنها نرخ تورم مانع اصلی بر سر راه کاهش نرخ سود بانکی است، بلکه بالاتر بودن نرخ تورم از متوسط سود بانکی نیز مزید برعلت شده است. در ایران نرخ تورم حدود 30 درصد، ولی متوسط نرخ سود بانکی حدود 25 درصد است. این یعنی آنکه، سپردهگذاران نظام بانکی بهجای تشویق، تنبیه میشوند.
سه عامل ناهماهنگی نرخ سود و تورم
اما مبتنی بر مبانی نظری تورم، میتوان استدلال نمود که همواره متوسط تورم، از متوسط نرخ سود بانکی بالاتر است. سه دلیل عمده برای تورم میتوان برشمرد و جالب ان است که دو مورد آنها در نظام بانکی ریشه دارد:
دلیل اول- وجود بهره پولی که در بالا توضیح دادیم.
دلیل دوم- خلق پول: نظام بانکی در ایران مبتنی بر سازوکار اصل ذخیره جزئی است. در این سازوکار، درصدی از سپردهها ذخیره میشود و مابقی وام داده میشود. برای اینکه تورمزا بودن خلق پول را درک کنیم، از یک مثال استفاده میکنیم. وقتی شما از فردی وام می گیرید، درواقع فرد مذکور با دادن وام به شما، بخشی قدرت خرید خود را به شما منتقل می کند. یعنی تقاضای خود را به شما انتقال داده است؛ یعنی تقاضای کل ثابت مانده است و لذا فشاری بر قیمتها وارد نخواهد شد. اما وقتی شما بخواهید همان مبلغ را از بانک وام بگیرید، در این حالت، بانک قدرت خرید جدیدی خلق خواهد کرد بدون اینکه قدرت خرید بانک کاهش یابد؛ زیرا به محض اینکه شما وام را دریافت نمودید و نسبت به خرج کردن آن اقدام کردید، این وام مجدداً در شبکه بانکی قرار خواهدگرفت و منشاء وامهای بعدی خواهد شد. واضح است که این سازوکار باعث ایجاد تورم میشود.
دلیل سوم- رابطه بین دلار و طلا: که توضیح آن به موضوع ما در اینجا مربوط نمیشود.
استدلال مذکور برای ما روشن مینماید که موکول نمودن کاهش نرخ سود بانکی به کاهش تورم، کاملاً غیرمنطقی و ناممکن است لازم است به هر شکل ممکن نسبت به کاهش نرخهای سود بانکی اقدام نمود.