کد خبر: 4234929
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۸
در گفت‌وگو با ایکنا تبیین شد

روش‌های تبلیغی امام رضا(ع) در مبارزه با ظلم

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه انتقاد به عملکرد حکومت، تبلیغ و ابلاغ رسالت، حضور در جلسات اجتماعی و مردم از مهمترین روش‌های تبلیغی امام رضا(ع) بود، گفت: این روش‌ها بسترساز تحول عمیقی در ماندگاری خط فکری تشیع و رهبری الهی بود.

شهادت امام رضافاطمه زنداقطاعی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با ایکنا از کرمان درباره سیره سیاسی امام رضا(ع) با بیان اینکه حضرت ولایتعهدی اجباری مأمون را در صورتی پذیرفتند که در هیچ امر حکومتی دخالت نکنند، گفت: آنچه مسلم است اینکه زمین هیچ‌گاه از حجت خدا خالی نیست و جایگاه‌های اعتباری دنیا خدشه‌ای در رسالت ولی خدا وارد نمی‌کند. جریان‌ها و قالب زندگی ائمه(ع) با یکدیگر متفاوت اما همه در یک راستا و یک هدف مشخص در حرکت است. امام رضا(ع) نیز هادی جامعه‌ای است که خلافت مأمون بر آن سیطره انداخته است.

وی ادامه داد: هدایتگری تنها در عزل و نصب‌های سیاسی و مشاوره‌های حکومتی خلاصه نمی‌شود بلکه ایجاد حرکتی نو در اندیشه مردم بر مبنای قرآن و سنت پایه کار است. در جامعه‌ای که مردم با شعار «الرضا من آل محمد» فریفته شده‌‌اند و خوب و بد، علم و شبه علم، افکار التقاطی و توحیدی با هم مخلوط شده، انتخاب صحیح و رشد فکری در مسیر درست دچار تردید می‌شود و نیازمند روشنگری است اما نه روشنگری از جنس عملکرد امویان و عباسیان و علویان فریب خورده بلکه نیازمند موقعیت‌شناسی و مخاطب‌شناسی است.

این استاد دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه عمده حرکت امام رضا(ع) در بیدارکردن وجدان‌هایی بود که در جریان‌سازی آینده تشیع نقش مؤثری داشتند، افزود: برای همین در سیره امام رضا(ع) مشاهده می‌کنیم با اینکه مستمراً و شبانه‌روز در خانه و بیرون از خانه در کنترل جاسوسان مأمون است؛ اما منش ابلاغی امام تعطیل نیست.

وی در ادامه مهمترین روش‌های تبلیغی امام رضا(ع) را برشمرد و تصریح کرد: نخست اینکه در حرکت از مدینه تا مرو حتی از مسیرهایی که مأمون پیش‌بینی کرده بود، تبلیغ و ابلاغ رسالت صورت می‌گیرد. دوم اینکه در جلساتی که با اصحاب خود و شیعیان به‌صورت خصوصی برگزار می‌کردند و مباحثاتی از اصول عقاید مطرح می‌شد. سومین روش حضور در جلسات اجتماعی و بین عامه مردم بود مانند نماز باران یا نماز عید فطر که مأمون در بین راه امام را برگرداند.

این استاد حوزه علمیه فاطمیه کرمان ادامه داد: انتقاد به عملکرد حکومت، روشنگری بین کارگزاران حکومت، گفت‌وگوهای بی‌پرده و بدون ترس با مأمون، حضور در مجالس و مناظرات علمی، مقابله و نقد با فرقه‌های انحرافی از دیگر روش‌های تبلیغی امام رضا(ع) و بسترساز تحول فکری عمیقی در ماندگاری خط فکری تشیع و رهبری الهی بود.

وی در پاسخ به این سؤال که ولایتعهدی امام رضا(ع) چه دستاوردی برای شیعیان داشت، گفت: موضوع ولایتعهدی را بدون اهداف پشت پرده آن نمی‌توان فاقد دستاورد دانست. دستاوردهای آن را مأمون فقط در خلافت خود پیش‌بینی کرده بود و می‌خواست اهل‌بیت پیامبر(ص) را تحت نظر داشته باشد زیرا از آینده آنها در احادیث رسول خدا(ص) خبر داشت. همچنین شورش‌های علویان در اقصی نقاط سرزمین‌های اسلامی را تحت کنترل می‌آورد.

زنداقطاعی افزود: مأمون با اطلاع از علاقه ایرانیان به خاندان پیامبر(ص)، عامه مردم را تحت شعار فریب «الرضا من آل محمد» قرار داد. این شعار مجمل و مبهمی بود که حتی غیر علویان نیز در مقصود آن می‌ماندند. بنابراین در ظاهر دستاوردهای ولایتعهدی برای مأمون بود اما حکمت و مصلحت خداوند بر این بود که به تدبیر و علم لدنی امام رضا(ع) این امر به نفع جامعه شیعه تمام شود زیرا از فشار بر شیعیان کاسته می‌شد، مردم در عملکرد حکومت سره را از ناسره تشخیص می‌دادند و نفاق حکومت مأمون پیش از پیش آشکار می‌شد زیرا در ولایت الهی، مردم آگاهانه باید ولی خدا را بشناسند و آگاهانه در مسیر دین قدم بردارند.

این استاد دانشگاه در خصوص سیره امام رضا(ع) در مقابله با ظلم، بیان کرد: مقابله با ظلم یک اصل شرعی و عقلی بوده و طریق مواجه با ظلم مهم است. نخستین اقدام امام رضا(ع) چه در مدینه چه در طریق مرو و چه در خراسان، مشخص کردن مسیر ولایت الهی است. ولی خدا ظلم را بر نمی‌تابد؛ اگر به سه ضلع مثلث مردم، قانون و رهبر نگاه کنیم، قرآن کتاب خدا و شریعت اسلام بین مردم است یعنی قانون است؛ مردم نیز مسلمان و دوستدار اهل‌بیت پیغمبر(ص) هستند اما جریان رهبری به دست کیست؟ کجاست؟ عمده مشکلی که امت اسلام مظلوم واقع شد، قرار گرفتن تحت ولایت طاغوت بود حتی مأمون هم از این ظلم آگاه است؛ بنابراین اقدام به حیله ولایتعهدی امری است که روزها بر آن اندیشه کرده تا آن را علنی کند.

وی ادامه داد: امام رضا(ع) در حدیث سلسلة الذهب که در طول دوره حیاتشان چند بار تکرار شده این مسئله را یادآور شده و در نهان و آشکار مردم را به وجود ولایت الهی و مصداق ولی خدا هشدار داد. راه دیگر، مقابله با دام‌های فکری بود که این دشمن آگاه (مأمون) برای مردم پهن کرده بود. سرکوب کردن جریان‌های مخالف در خفا، ترفندهای رسانه‌ای در نفوذ بین مردم برای مشروعیت‌بخشی به حکومت خود و مانند آن از ظلم‌هایی بود که امام(ع) با آن برخورد کرد.

زنداقطاعی در پایان گفت: امام رضا(ع) سیری را دنبال کرد که قرآن فرموده و مسیر ولایت الهی را از ولایت شیطانی جدا کرده و صاحب امر بودن خود را به مصداق آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» تبیین کرد. ائمه(ع) نور واحد هستند که در سیره، رفتار و گفتار غیر از رضای خدا را طلب نکردند. حقیقت دین را چنان برای مردم تبیین کردند که هرکسی سخن آنها را منصفانه شنید هدایت شد و هر کسی‌که تعصب ورزید، با حقیقت مقابله کرد، واقعیت هدایت الهی را نپذیرفت و از تاریخ عبرت نگرفت در گمراهی مرکبی دچار می‌شود که رهایی از آن مشکل است. چنانچه در حدیث نبوی به این نکته اشاره شده است: « إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ: جز این نیست که مَثَل اهل‌بیت من در میان شما مثل کشتی نوح است، هر کس به این کشتی داخل شود نجات می‌یابد، و هر کس جا بماند، غرق می‌شود.» (شیخ طوسی، الأمالی، صفحه۶۳۳)

 

انتهای پیام
captcha