بتول محمداکبری، مدرس حوزه علمیه ریحانةالنبی(س) شهرستان رفسنجان در گفتوگو با ایکنا از کرمان در خصوص زندگی سیاسی و اجتماعی حضرت عباس(ع) به بیان مهمترین ویژگیهای شخصیتی ایشان پرداخت و گفت: از مهمترین ویژگی ایشان میتوان به تسلیم بودن حضرت اشاره کرد. ایشان خواسته امام و ولی خود یعنی امام حسین(ع) را بر خواسته خود ترجیح میداد. تصدیق، ویژگی بارز دیگر حضرت است یعنی ایشان فردی بود که همواره به تصدیق امام عصر خود میپرداخت.
وی ویژگی سوم، حضرت عباس(ع) را وفاداری دانست و افزود: ویژگی چهارم، خیرخواه بودن ایشان است زیرا همواره خیر دیگران را در نظر میگرفت و خواسته دیگران را بر خواسته خود ترجیح میدادند و درصدد بودند دست بندگان را در تمام مراحل بگیرند. این چهار ویژگی سبب شد تا بالاترین درجه شهدای قیام کربلا اختصاص به حضرت ابوالفضل العباس(ع) یابد.
محمداکبری با بیان اینکه تیزبینی، ایمان استوار و جهاد از ویژگیهایی است که امام صادق(ع) برای قمر بنیهاشم برشمردهاند، تصریح کرد: امام زمان(عج) نیز به ویژگیهای حضرت عباس اشاره کردهاند که همدردی و همگامی با برادر، فرستادن توشه آخرت با تقوا، خويشتنداری و ياری امام حسین(ع)، فدا كردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه امام، حفاظت از برادر مظلومش با خون خود، كوشش برای رساندن آب به برادر و اهلبیت هنگامی كه نيروهای ستمگر و ظالم مانع از رسيدن قطرهای آب به خاندان پيامبر (ص) شده بودند، ایمان و بصیرت، عبادت، ادب و فروتنی، شجاعت و جنگآوری، علم و دانش، وفاداری، ولایتمداری و ولایتپذیری از بارزترین این ویژگیهای است.
این پژوهشگر دینی با بیان اینکه در بین یاران و پیروان نظام امامت، حضرت عباس(ع)، نقش ممتاز و تأثیرگذاری داشت، اظهار کرد: ایشان زندگی سه امام را درک کرد و نه بهعنوان فرزند امام بلکه بهعنوان یک پیرو کامل، از سن نوجوانی همراه پدر و برادران به تکلیف الهی خویش عمل کرد و به عینه صحنه تقابل اسلام انحرافی اموی با حقیقت اسلام را شاهد و همانند برادرانش در دوره حکومت امیرالمؤمنین در رکاب ولی جامعه بوده است.
وی ادامه داد: رشادت ایشان در صحنه کربلا ریشه در تربیت علوی او دارد. عباس(ع) در روزهای سخت صفین، علیرغم سن کم، در صحنه بوده و در گزارشهای روایی و تاریخی آمده که وارد نبرد شده و تنی چند از سربازان معاویه را از پای درآورده و نیز گفته شده که ایشان درکنار برادرش امام حسین(ع) در صفین برای دور ساختن دشمن از فرات و آوردن آب حضور داشت. حضرت عباس(ع) در عصر امامت امام حسن مجتبی(ع) موضعی موافق امام و برادر مظلوم و معصوم خویش داشت و پس از بازگشت امام به مدینه در کنار او به یاری نیازمندان شتافت. او همانند پدر، ایتام گرسنه را سیر میکرد، برهنگان را میپوشاند، پیادگان را سوار و زیردستان و ضعیفان را نوازش و دستگیری میکرد.
محمداکبری بیان کرد: هر کسی حاجتی به امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) داشت به حضرت عباس(ع) عرض میکرد. رفعت و مهربانی و مهرورزی با مردم به گونهای بود که به او لقب «باب الحوائج» دادند اما حضرت وقتی شاهد جفای مأموران معاویه نسبت به برادرش امام حسن(ع) و تیرباران کردن جنازه او گردید، طاقت نیاورده دست بر قبضه شمشیر برده که امام حسین(ع) مانع او شد و برادر را به صبر دعوت کرد.
وی افزود: حضرت عباس(ع) در عصر امام حسن(ع) شاهد رفتارهای مزورانه، منفعتطلبانه و سطحیگرایانه یاران و مردم آن عصر بود اما در این روزگار سخت همگام با امام حسین(ع) همراه با امام حسن(ع) بود. سکوت، نرمش و صبر او پیوست نرمش قهرمانانه امام عصر بوده است. مکتب علوی به او آموخته بود که تحت هر شرایط مطیع امام عصر خویش باشد و همانند یک پیرو تمام عیار در رکاب امام حرکت کند و چنان صحابه دنیاگرا در عرض امامت قرار نگیرد.
این مدرس حوزه علمیه در ادامه به نقش حضرت عباس(ع) در واقعه کربلا پرداخت و گفت: حضرت طبق دستور امام حسین(ع) جز در دو مورد اذن رفتن به میدان جنگ را نداشت. هنگامیکه روز هفتم محرم عبیدالله به عمرسعد دستور داد که آب را بر یاران حسین(ع) ببندند. امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) را همراه با ۳۰ سوار و ۲۰ پیاده مأمور آوردن آب برای اهل خیام کردند و از آن پس ایشان لقب سقا را گرفت.
وی با بیان اینکه دومین نقش ایشان، نمایندگی و سخنگویی از جانب امام حسین(ع) در شب عاشورا برای به تأخیر انداختن جنگ برای یک روز به منظور راز و نیاز و مناجات حضرت با خدا و طلب مغفرت بود، تصریح کرد: بصیرت و رد اماننامه دشمن از دیگر اقدامات حضرت در جریان واقعه کربلا بود.پاسداری از خیمهها در شب عاشورا بر عهده حضرت عباس(ع) بود زیرا هر آن احتمال حمله دشمن به خیام داده میشد.
محمداکبری ادامه داد: پرچمداری در صبح روز عاشورا و شکستن حلقه محاصره دشمن، کندن چاه برای تهیه آب، پیش فرستادن برادران برای نبرد با دشمن و در آخر هم پیکار شجاعانه ایشان در مقابل دشمن هنگام آوردن آب از دیگر اقدامات حضرت عباس(ع) در واقعه عاشورا بود.
وی با بیان اینکه عصمت دارای مراتبی است که اهلبیت پیامبر(ص) در اوج آن قرار دارند، اظهار کرد: به نظر میرسد عباسبنعلی(ع) یکی از آن بزرگ پاسداران معصوم الهی است که در کربلا حضور یافته است. در کربلای حسینی سه معصوم از امامان حضور داشتند: امام حسین(ع)، امام علیبنالحسین(ع) و حضرت امام محمدباقر(ع). همچنین چهار معصوم دیگر در آن مصاف حاضر بودند: حضرت علیاکبر(ع)، حضرت علیاصغر(ع)، حضرت زینبکبری(س) و حضرت عباسبنعلی(ع).
این پژوهشگر دینی در اثبات معضوم حضرت عباس(ع) به سخنی از طبری به نقل از ابیمخنف اشاره کرد و گفت: «بعد از ظهر تاسوعا بود که سپاه عمرسعد برای جنگ آماده بود. ناگهان عمر فریاد زد: «یا خیل الله ارکبی، و ابشری بالجنة؛ ای لشکر خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت باد» همه بر اسب سوار و به سوی امام حسین(ع) حملهور شدند. عباس(ع) به امام حسین(ع) عرض کرد: ای برادر! دشمن به شما روآورده است، امام از جا برخاست و فرمود: ای عباس! سوار شو، جانم فدایت ای برادر! تا این که آنها را ملاقات کنی، پس به آنها بگو چه میکنید و چه میخواهید» بیشک، از عبارت بنفسی انت (جانم فدایت) عصمت حضرت عباس ثابت میشود چرا که هرگز در کلام امام، غلو راه ندارد. پس واقع را بیان میکند و عباس(ع) آن قدر کمال دارد و از خطا و عیب مبری است که اینگونه مورد خطاب ولیالله علیهالسلام قرار میگیرد.
وی در ادامه به شجاعت همراه با بینش سیاسی و علم حضرت عباس(ع) پرداخت و اظهار کرد: ایشان تنها به عنوان قهرمانی رشید و علمداری شجاع مطرح نبود. فضائل علمی و تقوایی ایشان و سطح رفیع دانش این حضرت که از خردسالی از سرچشمه علوم الهی سیراب و اشباع شده بودند درخور توجه است. جمله و یا تعبیر «زُقّ العِلْم زقّاً» که در برخی نقلها به آن اشاره شده به این حقیقت باز میگردد که تغذیه علمی حضرت ابوالفضلالعباس(ع) از همان کودکی آغاز شده بود.
محمداکبری تصریح کرد: متأسفانه بسیاری از مداحان، شجاعت عباسبنعلی(ع) در غلبه بر هوای نفس را نادیده انگاشته و فقط از زور بازوی او سخن گفتهاند، در حالی که میبینیم در شب عاشورا، سخنان ایشان «فصل الخطاب» برای همه یاران و خویشاوندان امام حسین(ع) بود. وی اعلام داشت هرگز از امام جدا نخواهد شد. همچنین در روز عاشورا، عباسبنعلی(ع) احتمالاً برای اکمال وفاداری، از برادران تنی کوچکتر خود خواست تا زودتر از او به میدان نبرد بروند و او با صبوری نظارهگر شهادت ایشان شد و آنگاه به نبرد با دشمن برخاست.
وی ادامه داد: حضرت ابوالفضل العباس(ع) از اکابر و افاضل فقها و علمای اهلبيت(ع) بود و معلوم است کسی که در پرتو آفتاب ولايت و در مکتب امامت اميرالمؤمنين(ع) و امام حسن و امام حسين(ع) پرورش يافته و کسب علم و نورانيت کرده باشد، به بالاترين درجههای ايمان و فضل و معرفت دست خواهد يافت. روايتی به اين مضمون از امامان معصوم(ع) نقل شده است که میفرمادد: «همانا عباسبنعلی(ع) علم را چون غذا از پدرش وارد جان خويش نموده است». علامه محقق، شيخ عبدالله ممقانی، در كتاب نفيس تنقيح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ايشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقيه و دانشمندان ائمه(ع) و شخصيتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود.
وی با اشاره به وفاداری حضرت عباس(ع) به ولی خود و ماجرای اماننامه، تصریح کرد: ایشان که باور و اعتقادش، تمام تلاشها و موضعگیریهایش او را در مسیر ولایت قرار داده، اسوه ولایتمداری است زیرا خط سیاسی او پیوسته بر اطاعت از امام و مخالفت رفتاری و گفتاری با دشمنان امام استوار بود. قمر بنیهاشم این ویژگی را تا لحظه شهادت زنده نگه داشت که بهترین گواه بر این سخن، تقاضای دشمن برای جدا شدن او از صف هواداران ولایت و رد کردن آن از سوی حضرت عباس(ع) بود. رفتار ایشان در این مورد گویای دفاع راستین او از حریم ولایت و برائت از دشمنان است.
این مدرس حوزه علمیه در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان حضرت عباس(ع) را به الگویی تمام عیار به جامعه معرفی کرد تا جوانان با تأسی به ایشان راه درست را انتخاب کنند؟ گفت: حضرت عباس(ع) را نباید صرفاً در ظهر روز عاشورا و یا صرفاً در جنبه شجاعت خلاصه کنیم؛ اولین نکتهای که در خصوص حضرت باید بیان کرد عبد بودن ایشان است. او عبد صالح خدا بود و این صفتی است که در بالاترین درجه انسانیت از سوی خداوند به بندگان داده می شود.
محمداکبری در پایان با اشاره به ولایتپذیری، فرمانبرداری، تبعیت از امام و بصیرت حضرت عباس(ع)، گفت: باید حضرت عباس(ع) را الگوی همیشگی خود در جامعه بدانیم و نشان دهیم که باید در هر دورهای پشتیبان ولایت و پیشتیبان دین حق باشیم. باید با توجه به این ویژگیها و دیگر خصوصیتهای این شخصیت بزرگ، راه استقامت در مسیر حق و صراط مستقیم و اطاعت از امام و ولی خود را بیاموزیم و به گونهای باشیم که آخرت خود را فدای دنیا و زندگی دنیوی نکنیم.
گفتوگو از عطیه باقری چاروک
انتهای پیام