حجتالاسلام «محسن حسينی»، امام جمعه شهرستان بردسير در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه كرمان گفت: يكی از شيوههای جذب مخاطبين و تأثيرگذاری مطالب، بيان آنها در قالب داستان است كه در تعاليم انبياء الهی، كتاب آسمانی و آموزشهای دينی، برای پيام رسانی بيشتر و تأثير تربيتی مؤثر، داستان مورد توجه قرار گرفته است، داستان واقعی كه در قرآن كريم مطرح شده، نوعی از طرح حقيقی واقعيت است نه آنكه صرفا حكايت، كشف و يا نگاهی كوتاه به واقعيتی بوده كه در دايره واقعيتهای ممكن يا محتمل، در داستان قرار دارد.
وی افزود: اين گزينش و اين نحوه پرداختن به واقعيتها، به گونهای است كه از داستانهای ساخته فكر بشر به نام داستانهای تاريخی، كاملا متمايز است زيرا داستانهای تاريخی به پارهای از حوادث و رخدادهای واقعی میپردازند، برخی از عناصر ساخته و پرداخته ذهن نيز در راستای اهداف فكری داستان كه نقطه نظرات و ديدگاههای نويسنده را مطرح میكند، انجام میشود.
امام جمعه شهرستان تصريح كرد: افزودن عناصر غير واقعی باعث میشود ويژگی واقعيت عينی از داستان سلب شود، هم چنين نبود عناصر هنری و تخيلی نيز از ديگر سويی، كاررا از حالت يك كار هنری خارج میكند، اما عنصر داستانی در قرآن كريم، گاهی يك سوره را به طور كامل و گاهی بخشی از يك سوره را كه در كنار پندآمزی كلام خداوند را به مخاطب عرضه میكند.
وی بيان كرد: اينكه در برخی از سورهها، تنها يك داستان وجود دارد و در برخی ديگر بيش از يك داستان، بر اساس هدف فكری سوره و رسالت آن شكل داده شده است.
حجت الاسلام حسينی يادآوری كرد: داستانهای قرآنی را میتوان براساس معيارها و اصطلاحات بشری به رمان مانند، سوره يوسف(ع) و نيز به داستان كوتاه، نظير اكثر داستانهای قرآنی و حكايات، نظير اكثر حكايتهای قرآنی كه كلمات نقل شده از كس ديگر بدون آنكه حركت يا صيغه آن كلمه تغيير كند، قرآن آن را بيان كرده است.
امام جمعه بردسير اظهار كرد: از ديگر امتيازات داستانهای قرآنی از داستانهای بشری اين است كه داستانهای قرآنی، دارای ساختار هندسی ويژهای است كه براساس آن، تمام جزئيات داستان و اجزای آن اعم از آغاز متن و انتها، دارای پيوندی زنده با يكديگر است به نحوی كه هر جزئی از داستان يا تكامل و تحولی از جزء پيشين آن، يا شرح و تفصيلی بر آن، يا اثری از آن و يا امری در تجانس با آن است و همه اجزا، تابع محور فكری واحدی است.
وی تصريح كرد: در داستانهای قرآنی، از اصل غافلگيری، يعنی مواجه ساختن خواننده با وضعيت يا رخدادی ناگهانی و غير قابل پيش بينی، تعليق يعنی نگاه داشتن سری كه تنها پس از گذشت زمان روشن خواهد شد و تشويق، يعنی دلبسته كردن خواننده به پيگيری آن چه رخ خواهد داد، به خوبی استفاده شده است، مثلا میتوان برای اصل غافلگيری، به داستان حضرت ابراهيم(ع) اشاره كرد، اين داستان در سوره انبيا آمده و به واقعه درهم كوبيدن بتها پرداخته است كه بهترين نمونه استفاده از عنصر غافلگيری است، اما عنصر درنگ تأخير را میتوان در داستان اصحاب كهف كه در آن تعداد اصحاب كهف، به عنوان سری پوشيده مانده است، مشاهده كرد.
حجت الاسلام حسينی در پايان خاطرنشان كرد: خداوند متعال در قرآن كريم به قلم نيز، ارزش داده و به آن سوگند ياد كرده است، زيرا قلم، از عظيم ترين نعمتهای الهی است كه خداوند، بشر را به آن هدايت كرده و و به وسيله آن، حوادث غايب از انظار آدمی و معانی نهفته در دل افراد را، ضبط میكند، به همنين منظور يكی از نعمتهای الهی به شمار رفته است، صورتهای هنری ياد شده فقط گوشهای از جلوههای هنری قرآن كريم است.