دهم آذرماه در تقویم رسمی کشور به عنوان «روز مجلس» نامگذاری شده که با هدف ثبت مجاهدتهای شهید آیتالله سیدحسن مدرس و شهادت این سیاستمدار مبرز در چنین روزی در ۲۳ تیر ۱۳۷۲ توسط مجلس شورای اسلامی انجام گرفت.
به همین مناسبت مسعود پزشکیان، نماینده ادوار هشتم، نهم، دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی در خصوص جایگاه و اهمیت مجلس در نظام جمهوری اسلامی و نقاط قوت و ضعف کلی عملکرد مجلس در ادوار مختلف گفتوگویی با ایکنا انجام داده که متن آن به شرح ذیل است:
ایکنا ـ با توجه به تجربه حضور در چهار دوره مجلس شورای اسلامی ارزیابی شما از جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی چیست؟
انتظار از مجلس این است که عصاره ملت باشد و از هر گروه، جناح، دسته، سلیقه و نگاهی در مجلس حضور داشته باشند و دغدغهها و نگرانیهای مردم در این مجلس مطرح شود، برای آن راه حل داده شود و بعد به مجریان ارائه شود تا این راه حل را برای حل مشکلات مردم اجرا کنند. باید تعامل بین قوای سهگانه شکل بگیرد تا دست به دست هم بدهند و مشکلات مردم را حل کنند.
اگر ما مجلسی داریم اما مشکلات مردم حل نمیشود و نه تنها حل نمیشود بلکه گره بر گرهها اضافه میشود نشانه ناکارآمدی ماست؛ هیچ توجیهی هم نمیتوان کرد. خیلی وقتها، قانون درست مجلس را دولت اجرا نمیکند و به نظر من باز تقصیر آن به مجلس برمیگردد که پیگیری و نظارت نمیکند و تعامل لازم را ندارد، لذا بخشی از مشکلاتی که در جامعه وجود دارد از مجرای مجلس عبور میکند و باید برای همه آنها راه حل داشته باشیم.
ایکنا ـ ریشه این مشکل کجاست؟
منطق حکم میکند هر کمیسیون مجلس از سوی یک پشتوانه و عقبه تحقیقاتی، علمی، کارشناسی و مدیریتی تغذیه شود اما ما در مجلس تنها یک مرکز پژوهشهای مجلس را برای این امر داریم که دارای آن تجربه، کاردانی و کارشناسی لازم نیست و تعدادی جوانان خوب در آنجا کار میکنند اما تجربه و علم با جوان بودن و مدرک داشتن خیلی فاصله دارد.
به تعبیر امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه ایمان چهار پایه دارد؛ صبر، یقین، عدل و جهاد. وقتی ایشان از یقین صحبت میکند میفرماید وقتی انسان به یقین میرسد که در جریان فتنهها بزرگ شود و به مشکلات آگاه شود و در این وضعیت بتواند به حکمت برسد و از جریانها و رفتارها تجربه بگیرد و در عین حال تاریخ گذشتگان را هم ببیند تا یقین حاصل شود. لذا مراکزی که باید مجلس را تغذیه و کمک کنند، باید چنین تجربههایی داشته باشند که در جریان مشکلات به آن رسیده باشند.
خداوند در آیه 124 سوره بقره میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» (و [یاد کنید] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش [به خاطر شایستگی ولیاقت او] فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم.) به عبارتی حتی حضرت ابراهیم(ع) هم بدون اینکه امتحان بدهد به این مقام نمیرسد اما ما امتحاننداده مدیریت را به دست میگیریم، به سیاستها جهت میدهیم و برای مسیر طی نکرده، راه حل مینویسیم در حالی که چگونه ممکن است کسی که راهی را نرفته برای دیگران راه حل ارائه دهد و راهنمای عبور دیگران از این مسیر باشد. سادهترین کار این است؛ حداقل کسی را در مسئولیتی قرار دهیم که آن مسیر را چند بار طی کرده باشد و از پیچ و خمهای مسیر آگاه باشد اما خیلی از مدیران و مسئولان و کارشناسان ما از این مسائل بیگانهاند و لذا نتایج عملکردها برازنده جامعه اسلامی ما نیست و شاهد بیکاری، فقر، فساد، رانت، بی عدالتی و مشکلاتی از این قبیل هستیم.
ایکنا ـ برای اینکه مجلس به معنای واقعی «خانه ملت» باشد و در جایگاه بالای مشورتی خود قرار گیرد، چه باید کرد؟ حکمتهای نهجالبلاغه در این رابطه چه توصیههایی دارد؟
این کار سختی است، باید از دوران کودکی شروع میکردیم. حضرت امام(ره) وقتی وارد کشور شدند فرمودند بیست سال طول میکشد که رفتارهایی که رژیم گذشته در جامعه ایجاد کرده از بین ببریم و یک رفتار جدید حاکم کنیم. تغییر رفتار صحبت یک دهه است و حتی اگر انسان اراده کند که رفتارش را تغییر دهد باید سالهای سال تمرین کند و آموزش ببیند در حالی که آموزش ما در مهدکودک، مدارس و دانشگاهها اشکال دارد. مدارس غیرانتفاعی و نخبگان، انسانهای تکبعدی پرورش میدهد که تصور میکنند تافته جدابافته هستند در حالی که هر انسانی توانایی دارد که دیگری ندارد و هنر این است که هر انسانی از استعداد و نعمتی که خدا به او داده بهرهبرداری کند و آن را شکوفا کند.
آموزشهای ما در مدارس به نحوی است که بچهها پس از طی دوره آموزشی نمیتوانند کار تیمی کنند و طرف مقابل را به شکل دیگری نگاه میکنند و فکر میکنند دیگران چیزی نمیفهمند و وقتی هم به مسئولیتی میرسند و با مشکل مواجه میشوند، قهر میکنند. براساس چه روش علمی و عقلی این کار را میکنیم که عدهای از بچههای بااستعداد بالا را در مدارس نخبگان میبریم و آنها را تکبعدی پرروش میدهیم و بعد زبان آنها را نمیفهمیم و آنها هم زبان ما را نمیفهمند و در نتیجه از کشور بیرون میروند. این به خاطر آن است که در مدارس کار تیمی، حل مشکل، مشارکت و مدیریت را یاد نمیدهیم و مجلس هم به این سادگی درست نمیشود. اگر میخواهیم موفق باشیم حتما باید تیمی کار کنیم و با کارشناسان برنامهها و معضلات را مطرح کنیم و پیش ببریم.
ایکنا ـ با توجه به توصیف شما، مجلس تراز که بتواند در رأس امور قرار بگیرد چه شاخصها و ویژگیهایی دارد؟
در چنین مجلسی نمایندگان رشتههای تخصصی حضور دارند و پشتوانه علمی آنها گروه و دستهای است که از آن طریق وارد مجلس شدند و راهحلهایی هم که ارائه میدهند هم بومی و هم برخاسته از تجربههای بینالمللی است. ولذا نمایندگان چنین مجلسی وقتی صحبت میکنند به جای اینکه از یک روستا یا شهر دفاع کنند از تمامیت کشور دفاع میکنند و برای کل کشور نسخه مینویسند و ما چنین مجلسی نداریم و فاصله زیادی هم با آن داریم.
ایکنا ـ با این اوصاف کدام دوره مجلس را به نسبت موفقتر میدانید؟
در مجالس دوره اول تقریبا بیشتر، نمایندگان کل مردم کشور حاضر بودند، کم کم مجالس تکصداییتر شده است و ممکن است مجلس بعدی بیشتر حالت یک شکل و یک فکر داشته باشد و در این وضعیت «خانه ملت» نمیتواند شاهد حضور نمایندگان همه مردم باشد زیرا مردم سلایق، نگرشها، دردها و انگیزههای مختلف دارند و مجلس باید نهادی باشد که این سلایق و انگیزهها در آن حضور داشته باشند، صحبت کنند و بتوانند به تعامل برسند و برای جامعه قوانین و چارچوبهایی بنویسند که قابلیت اجرا داشته باشد.
ایکنا ـ مجلس در حوزه قانونگذاری و نظارت تا چه اندازه موفق بوده است؟ اگر نبوده دلایل آن را چه میدانید؟
خداوند در آیات 24، 25 و 26 سوره ابراهیم(ع) میفرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ، تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ، وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ». خداوند در این آیه اشاره به دو کلمه طیبه و خبیثه دارد که ریشه کلمه طیبه در زمین و ثابت است و شاخههای آن در آسمان است و هر مشکل را غذا و آب میدهد و آن را حل میکند اما کلمه خبیثه پایداری ندارد و بدون ریشه است. خداوند در ادامه در آیه 27 این سوره میفرماید: «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۖ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ ۚ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ»؛ خداوند مؤمنین را با کلمه طیب و قول ثابت در دنیا نگه میدارد. به عبارتی انسان مؤمن حرف پایدار، ریشهای و محکم میزند. در حالی که ما قانون مینویسیم و تصویب میکنیم اما شش ماه بعد آن را کنار میگذاریم یا وقتی مجلس جدید میآید کل قانون محجلس بعد را لغو میکند. اگر حرفهای ما ریشه داشت به این راحتی قابل کنار گذاشتن بود. چرا این قوانین را عوض میکنیم؟ چون حرفهایی که میزنیم ریشهدار نیست.
به طور مثال برای یک مشکل تصمیم میگیریم طرح یا لایحه بدهیم بعد تازه متوجه میشویم خیلی از ابعاد قضیه را ندیدهایم و دوباره تبصره اضافه میکنیم و در نهایت هم به این نتیجه میرسیم که اصلا مسیر را اشتباه رفتهایم و باید کل آن قانون را کنار بگذاریم. این حرفهایی که ما میزنیم مصداق حرف روی هوا و بیثبات است. امروز تکلیف سرمایهگذار، کارمند، دانشجو و سایر اقشار با ما روشن نیست و امروز یک تصمیم میگیریم و فردا ناگهانی آن را عوض میکنیم و این بیثباتی و عوض کردن تصمیمات جامعه را نسبت به قانون و قانونگذار بدبین میکند.
ایکنا ـ میتوانید به یک نمونه از این بیثباتی تصمیمات و عوض کردن قوانین اشاره کنید؟
در همین موضوع حقوقهای نجومی که قرار شد یکسان شود با کارمندان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها قراردادی بسته شده و حقوق آنها تعیین شده اما یکباره مجلس تصویب میکند واریز حقوق از یک میزان بیشتر تخلف است و نباید داده شود در حالی که طبق قرارداد آن استخدام صورت گرفته و حقوق فرد تعیین شده است و این نوع قانونگذاریهاست که باعث بیاعتمادی میشود.
خداوند در آیه 94 سوره نحل میفرماید: «وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ»؛ به عبارتی نباید تعهدات و پیمانها را روی هوا قرار داد و نقض کرد که باعث میشود آن کار از بین میبرد و در نتیجه در کشور سرمایهدار و تولیدکنندهای تمایلی به سرمایهگذاری نداشته باشد چون به ثبات قوانین اعتباری نیست و هر مجلسی میتواند به راحتی قانون مصوب مجلس قبل را عوض کند و لغو نماید و قانون دیگری مینویسد. در واقع ما نه بر مسیر قرآن و خدا حرکت میکنیم نه از تجربههای علمی دیگران استفاده میکنیم. قرار نیست ما چرخ را دوباره اختراع کنیم و راههایی که ما میرویم در دنیا رفتند و اشکالات آن هم مشخص است و مناسبترین راه هم روشن است و حداقل باید از این تجربهها استفاده کنیم تا اینگونه تصمیمات را نگیریم.
ایکنا ـ ریشه این تشتت در قوانین و قانونگذاری را چه میدانید؟
مشکل در کشورهای در حال توسعه یا جهان سوم نبود راه حل برای رفع مشکلات نیست و راه حلها با یک جستجو قابل تشخیص است. مشکل نبود انسانهایی است که بدانند و در عین حال توانایی و مهارت داشته باشند و علاوه بر این دو، باور و اعتقاد داشته باشند که باید این کار را برای کشور و مردم انجام دهند. ما خیلی راحت به آدمهایی که در حال پیشرفت هستند انگ میزنیم تا نتوانند به بالا بروند. قطر، بحرین و امارات اندازه یکی از استانهای ما نیستند اما دارای مدیران باسابقه و بزرگ هستند اما در کشور ما برای همه یک پرونده درست کردهایم، لذا وقتی راه را درست نرویم به مقصد درست نمیرسیم.
راه درست در مسائل علمی شناخت توانمندیهای علمی، رفتاری و باورها و اعتقادات است. خداوند در آیات 32 و 33 سوره زمر میفرماید: «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ، وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»؛ چه کسی ظالمتر از آن کسی است که دروغ میبندد. جهنم جای کسانی است که حق را میپوشانند و متقین کسانی هستند که حرف درست میزنند یا در مقابل حرف درست سر خم میکنند. الان برای همه مسائل در دنیا شواهدی وجود دارد و ما خیلی راحت میتوانیم آن شواهد را بگیریم و براساس آن تصمیم گرفته و اجرا کنیم. مشکل این است که ما از این افراد استفاده نمیکنیم. الان در همین جام جهانی دیدیم که کیروش بیشتر از یک ایرانی از ایران دفاع میکند و راحت به خبرنگار میگوید چقدر پول گرفتی از من این سؤال را بپرسی و به آنها میگوید از آمریکا بپرس در افغانستان چه غلطی میکرده است اما ما خودمان علیه هم صحبت میکنیم. بالاخره ابزاری برای اندازهگیری توانایی انسانها وجود دارد که ما از این ابزار استفاده نمیکنیم و به همین دلیل به صرف هم جناحی بودن، حق باشد یا باطل، به افراد مسئولیت می دهیم و آنها را وزیر و کیل میکنیم و فرد توانمند را به بازی نمیگیریم و به همین دلیل بخشی از مردم از ما بیزار هستند.
ایکنا ـ راه تغییر این مسیر چیست؟
باید برگردیم و در مقابل حق سر خم کنیم. اسلام دین حق، عدالت و انصاف است. رسول خدا(ص) وقتی مکه را فتح کرد به همه سران کفر از جمله ابوسفیان و دیگران که مسلمانان را کشته بودند و آواره کرده بودند، در جنگ طائف که حدود دو هفته بعد از آن فتح رخ داد صد شتر داد و به مهاجران و انصار تنها یک شتر داد. این کار صدای مهاجران و انصار را بلند کرد اما رسول خدا(ص) آنها را دور هم جمع کرد و برای توجیه و اقناع آنها سخنرانی کرد تا همان تألیف قلوب را انجام دهد و فرمود من این کار را کردم تا آنها را جذب دین و خدا و اسلام کنم، اما ما چه کردیم؟ من برای اعتقادم به جبهه رفتم اما حالا میگویم فرزند من نمره هم نگرفت استخدام شود و ارتقا پیدا کند و از کسی که نمره گرفته جلوتر برود و این یک ظلم در حق مردم است که نتیجه آن بدبینی مردم است. این نشان میهد ما جنگیدیم که امتیاز بگیریم، نه اینکه حق، عدالت و انصاف در جامعه حاکم شود.
ایکنا ـ با این تعریف مسیر را اشتباه رفتهایم؟
من براساس اطلاعات از قرآن و پیغمبر اکرم(ص) و مشی حکومت علوی حرف میزنم. حال خودمان را ببینیم، به نظرتان راه پیامبر(ص) و امام علی(ع) را میرویم؟ علت اصلی ناآرامیهای اخیر کشور همین رفتارهای ماست؛ به تعبیر خیام؛ «جمعیت کفر از پریشانی ماست/ آبادی میخانه ز ویرانی ماست/ اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست از مسلمانی ماست».
ایکنا ـ نسبت میان اخلاق و قوانین مصوب مجلس چگونه است و انسان چقدر به عنوان مدار و محور خدمت در رأس وضع قوانین دیده میشود؟
در حالت نظری شاید همه ما دلمان بخواهد قوانین به نفع مردم باشد اما وقتی حرفهای ما پشتوانه علمی، تجربی و کارشناسی بومی و بینالمللی نداشته باشد نتیجه دلخواه و به نفع مردم به دست نمیآید. برای نمونه حاکمیت وظیفه دارد به همه انسانها فارغ از اعتقادات، باورها، نژاد، مذهب و توان مالی خدمات سلامت را ارائه دهد. قرار نیست ما هر روز قانون را عوض کنیم مشکل این است که انسانهای عالم، توانمند و باانگیزه را به کار نمیگیریم زیرا در حوزه سلامت حرف همه قوانین یکی است و در قانون برنامه هفتم هم میخواهیم همان را بنویسیم اما در اجرا مشکل داریم و تا زمانی که منافع شخصی من به منافع مردم میچربد، این قانون اجرا نخواهد شد.
ما هر کدام برای خودمان در مجلس، دولت و قوه قضاییه یک سفره باز کردیم و برای مردم هم سفره دیگری باز کردهایم که کمبودها و کاستیها و مشکلات در آن سفره مردم است. ما مسئولان بیمه تکمیلی داریم و از هر جا بخواهیم دارو و دکتر پیدا میکنیم و مشکلی از این بابت نداریم اما امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر میفرمایند: «أَنْصِفِ اللهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَ مَنْ لَکَ فِيهِ هَوًى مِنْ رَعِيَّتِکَ، فَإِنَّکَ إِلاَّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ؛ وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ، وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَ کَانَ لِلَّهِ حَرْباً حَتَّى يَنْزِعَ أَوْ يَتُوبَ. وَ لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْيِيرِ نِعْمَةِ اللهِ وَ تَعْجِيلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَى ظُلْم.» (خدا و مردم را از جانب خود و خواص از خاندانت و كسانى از رعيتت كه به او علاقه دارى انصاف ده، كه اگر انصاف ندهى ستم كردهاى، و هر كه به بندگان خدا ستم كند خداوند به جاى بندگان ستمديده خصم او مى باشد، و هر كه خداوند خصم او باشد عذرش را باطل كند، و شخص ستمكار محارب با خداست تا وقتى كه از ستم دست بردارد و توبه كند. چيزى در تغيير نعمت خدا و سرعت دادن به عقوبت او قوىتر از ستمكارى نيست.)
ما برای خودمان یک سفره و برای مردم هم یک سفره دیگر باز کردهایم و بعد دائم پشت تریبون از مردم حرف میزنیم در حالی که مردم رفتار دوگانه ما را میفهمند و به حرف ما کاری ندارند و میگویند شما مسئولان مشکل ندارید و فقط به مردم میگویید تحمل کنید چرا این مشکلات برای شما و خانواده شما نیست در حالی که رسول خدا(ص) در شعب ابی طالب مانند بقیه مسلمانان سنگ به شکم خود بست. مردم وقتی میبینند ما دوگانه عمل میکنیم از ما بیزار میشوند. در حوزه تخصصی من در بهداشت و درمان، ویژهخواری میکنیم و در نتیجه نمیتوانیم پزشک خانواده و سطحبندی ارجاع را که رهبر معظم انقلاب در سیاستهای کلی فرمودند عملیاتی کنیم.
به یاد دارم زمانی که وزیر بهداشت بودم نخستوزیر سوئد شش ماه در نوبت عمل برای جراحی مشکل «نکروز آسپتیک هانش» بود و دیگر آنقدر درد شدیدی گرفت که نتوانست در یک جلسه مهم دولتی شرکت کند و بعد قضیه رسانهای شد در حالی که این نخستوزیر میتوانست در کشور خودش خارج از نوبت عمل شود، در بیمارستان خصوصی عمل کند یا به آمریکا برای عمل برود اما خارج از صف مردم نرفته بود اما ما هم اینگونه عمل میکنیم؟ بعد هم میگوییم مسلمان هستیم. مشکل از دین نیست مشکل از مسلمانی ماست که عامل به آن دین نیستیم.
به تعبیر امام علی(ع) کسی که جلودار مردم است اول باید خودش را اصلاح کند و گفتارش با عملش یکی باشد و چنین کسی افضلتر از آن است که به مردم بگوید چه کار بکنند و چه کار نکنند. به همین دلیل است که مردم ما مسئولان را باور نمیکنند و آنچه میبینند عمیقتر از آن چیزی است که میشنوند.
ایکنا ـ گریزی هم به حوزه فرهنگ بزنیم. نگاه مجلس به حوزه فرهنگ و اعتبارات این حوزه چگونه است؟
اکثر روحانیون مجلس در کمیسیونهای دیگر به غیر از کمیسیون فرهنگی هستند در حالی که این حوزه تخصص اصلی آنهاست و باید در درجه اول این سؤال را از آنها بپرسید. پاسخ من به این سؤال این است که فرهنگ بیشتر از اینکه نیازمند پول باشد، وابسته به رفتار امثال من، نمایندگان مجلس، روحانیت و رؤسای قواست. فرهنگ دینی با پول جلو نرفته بلکه با رفتار و عملکرد مسلمانان در دل انسانها نفوذ کرده است. با پول نمیتوان نفوذ کرد بلکه با رفتار میتوان در قلبها وارد شد. اینکه انسانی الگو میشود با پول این اتفاق را رقم نزدهاند. بعضی از آنهایی که با پول دین را تبلیغ میکنند، ضد دین عمل میکنند. حضرت نوح(ع) به مردم میفرماید من برای دعوت شما به خدا اجر و پولی نمیخواهم و فقط شما ایمان بیاورید اما ما میگوییم اجر بدهید تا به شما دین بدهیم. آنچه با پول خرج میکنیم ایمان و باور درست نمیکند.
ایکنا ـ از میان مجموع قوانین خوب و بد مصوب مجلس، یک نمونه از هر کدام را بفرمایید.
از جمله این قوانین بد، همین مکانیسم پرداخت است که همین مجلس نسبت به آن قانونگذاری را آغاز کرد. قرآن میفرماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ». من استخدام دولت هستم چه کار بکنم چه کار نکنم آن حقوق ثابت را به هر حال میگیرم. این نوع حقوق دادن که در مجلس اسلامی مصوب شده چه نسبتی با اسلام دارد؟ حضرت علی(ع) به مالک میفرماید: «وَلاَ يَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَالْمُسِيءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَة سَوَاء،فَإِنَّ فِي ذَلِکَ تَزْهِيداً لاِهْلِ الاْحْسَانِ فِي الاْحْسَانِ، وَتَدْرِيباً لاِهْلِ الاْسَاءَةِ عَلَى الاِسَاءَة» کسی که خوب کار میکند نباید با کسی که بد کار میکند برابر و یکی باشد. این رفتار باعث میشود کسی که خوب کار میکند به انزوا کشیده شود و کسی که بد کار میکند جریتر شود.
ایکنا ـ چرا همین قانون و ساز و کار پرداخت اصلاح نمیشود؟
برای اینکه علم و یقین به آن را نداریم. پایه ایمان همان چهار نکتهای است که در ابتدای گفتوگو بیان کردم؛ صبر، یقین، عدل و جهاد و ما باید همین حرف را جلوی خود بگذاریم و اجرا کنیم اما ما بدون تجربه مدیر میشویم، قانونگذاری میکنیم، سیاستگذاری میکنیم و بعد که کارها خراب شد میگوییم کی بود، کی بود، ما نبودیم و بیگانگان این کار را کردند. در حالی که مملکت دست خود ماست و اگر مشکلی وجود دارد از خود ماست و ما میتوانیم کشور را خیلی بهتر و عزتمندانهتر اداره کنیم به شرط استفاده از انسانهای دانا و توانا.
ایکنا ـ در پایان؛ از قانون بد گفتید، نمونه یک قانون خوب مجلس را هم بفرمایید.
در حوزه بهداشت و درمان قوانین خوبی وجود دارد که اجرا نشده است. همچنین در زمینه جلوگیری از فساد، قاچاق، رانت و زمینخواری پیگیر نوشتن قانون بودیم که بعد دیدیم قانون وجود نداشته اما اجرا نشده است. تنها راه اصلاح درست کردن سیستم دادهها یا همان FATF داخلی و پیاده کردن آن در کشور است تا دیگر این پولهای کلان چند هزار میلیاردی گم نشود و زمینخواری، قاچاق، فرار مالیاتی و امثال اینها اتفاق نیفتد و این اطلاعات شامل اطلاعات دارایی و مالیاتی و هویتی است. اینها یک سیستم است و قانون آن هم وجود دارد که اجرا نمیشود و هر روز هم اعلام میکنند با فساد مبارزه میکنیم؛ لازم نیست با فساد مبارزه کنید همین قوانین موجود را اجرا کنید. الان دادهها تمام دنیا را مدیریت میکنند و ما هنوز در حال شعار دادن هستیم.
گفتوگو از معصومه صبور
انتهای پیام