امروزه تقریباً تمام ابعاد زندگی انسانها تحت تأثیر شدید رسانهها قرار دارد، بنابراین تربیت که از اصول اساسی و ضروری برای تعالی و پیشرفت همهجانبه جوامع است، باید در رابطه با رسانهها نیز به ویژه از سوی والدین مورد توجه قرار گیرد.
ایکنا بنابر رسالت آموزشی خود نسبت به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در رابطه با موضوع «قلدری مجازی» اقدام کرده است تا والدین را با یکی دیگر از جنبههای تربیت رسانهای آشنا کند. در این درس گفتارها سیدسعید حسینی، کارشناس سواد رسانهای به بیان نکاتی مهم در موضوع قلدری مجازی میپردازد.
سیدسعید حسینی در قسمت پنجم از این مجموعه به موضوع «قلدری سنتی و سایبری» پرداخته است که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید و میخوانید.
در ادامه صحبتهای قبلی میخواهیم مقایسهای بین قلدری سنتی و سایبری داشته باشیم. قلدری سنتی همان دعوا و بزن بزن و توهین در فضای فیزیکی و حقیقی است، همان چیزی که راحت همه میبینیم اما قلدری سایبری در فضای اینترنت است. این دو چه فرقی میکنند؟ در قلدری سنتی و فیزیکی، وقتی یک نفر میخواست یک نفر دیگر را بزند باید در کنارش بود. یا یک نفر میخواست به دیگری توهین کند، نزدیک یکدیگر بودند تا این اتفاق میافتاد، بنابراین محدودیت زمان و مکان داشتیم، اما در قلدری سایبری اینطور نبود. ما با اینترنت روبرو هستیم، ۲۴ ساعت، هفت روز هفته، بدون پایان، هیچ وقت تمام نمیشوند.
ما قربانیانی داریم مانند آماندا تاد، دختر آمریکایی که به خاطر قلدری سایبری خودکشی کرد. اکنون در این دنیا نیست، اما هنوز عکس و فیلمهایش پخش میشود و هنوز هم قربانی میشود. اینترنت نامحدود است؛ چون چیزی در اینترنت پاک نمیشود.
در قلدری سنتی اگر یک نفر میخواست یک نفر را بزند و قربانی فرار میکرد، دیگر امن بود و مشکلی نداشت و دیگر نمیتوانست مورد اذیت قرار گیرد؛ اما در قلدری سایبری امکان فرار و رهایی نیست. اینترنت همه جای دنیا هست و قربانی نمیتواند فرار کند و همیشه مورد ظلم قلدر و قلدری قرار میگیرد.
در قلدری سنتی اگر یک نفر به یکی توهین میکرد و یا یکی را میزد، هر کسی آنجا بود، این صحنه را میدید. اما متأسفانه در قلدری سایبری این طور نیست. تماشاچیان بسیار نامحدودند. اگر یک ویدئو از یک نفر پخش شود که فردی مورد توهین یا ضرب و شتم قرار میگیرد، این ویدئو میتواند به شدت وایرال شود و میلیونها نفر آن را ببینند، پس محدودیتی ندارد. بنابراین خطرناکتر و نگران کنندهتر است!
در قلدری سنتی قطعاً وقتی میدیدیم یکی، فرد دیگری را میزند، قربانی متوجه میشد که چه کسی او را میزند. چه کسی به او توهین میکند، اما در اینترنت متأسفانه در بیشتر موارد قربانی نمیداند که چه کسی او را اذیت میکند. هویت قلدر مخفی میماند و این باعث میشود شدت فشار و ناراحتی بیشتر شود؛ چون نمیداند چه کسی این بلا را سر او میآورد. چه کسی به او توهین میکند. وقتی نمیداند چه کسی این کار را انجام میدهد، بیشتر ناراحت میشود. به بسیاری از افراد مظنون میشود و این فشار روانی را بیشتر میکند. زیرا نمیداند از چه کسی باید دوری کند. نمیداند مشکل چرا به وجود آمده است، پس ناراحتی بیشتر میشود.
وقتی قلدر قربانی خود را کتک میزند، میبیند که با مشت به صورتش میزند، میبیند که صورتش کبود و زخمی شده است؛ بنابراین شاید قلدر کمی در دل خود ناراحت میشد و وجدان درد میگرفت که چه کار بدی کردم، اما در قلدری سایبری، در بیشتر موارد قلدر نمیداند چه بلایی سر قربانی خود میآورد و نمیداند قربانی با چه مشکلاتی مواجه شده است.
وقتی نمیداند چه کار میکند، احتمال وجدان دردش کمتر میشود. احتمال اینکه این موضوع را قطع کند، کمتر میشود. خیلی مواقع قلدرها میگویند ما فقط داشتیم شوخی میکردیم و نمیدانند قربانی تحت چه فشاری قرار گرفته است.
در قلدری فیزیکی و سنتی اگر یکی دیگری را میزد، قطعاً باید از نظر جسمی و فکری بالاتر میبود تا زورش برسد، اما اینترنت اینگونه نیست. وقتی یکی سن کمی دارد، مثلاً ۱۳ ساله است، میتواند بدترین بلا را سر یک آدم ۵۰ ساله بیاورد. بنابراین میتواند قربانیاش از خودش بزرگتر باشد یا تعداد بیشتری باشند. در واقع اینترنت این قدرت را به او میدهد که این کار بد را انجام دهد.
این چند مورد نشان میدهد که قلدری سایبری چقدر خطرناک و ناراحتکننده است و ما باید برای آن برنامههای بیشتر و کاملتری داشته باشیم.
در کلیپهای بعدی درباره علائم و همچنین راهکارهای مبارزه با قلدری سایبری با شما صحبت خواهم کرد.
انتهای پیام