به گزارش ایکنا، با نگاهی به زندگی مرحوم مجید صالحی، قاری و محقق برجسته کشورمان، شاید بتوانیم گوشهای از زندگی پربار یکی دیگر از خادمان معجزه بزرگ الهی را به تصویر بکشیم تا بخش کوچکی از وظیفهمان را ادا کنیم.
مجید صالحی در سال ۱۳۴۵ در قم دیده به جهان گشود و در همان شهر دروس مقدماتی را به پایان رساند. علاقه وی به قرآن در سهسالگی مشخص شد و به واسطه این علاقه آموزش حفظ و قرائت را در محضر پدر و مادر آغاز کرد.
او دوره ابتدایی را در شهر قم و مقطع راهنمایی را در شهرستان خدابنده از توابع زنجان پشت سر گذاشت و با آغاز حمله دشمن بعثی به مرزهای ایران اسلامی با عضویت در سپاه پاسداران به جبهه رفت تا جای برادر شهیدش، حمید صالحی را که در شلمچه به شهادت رسیده بود، پر نگاه دارد.
صالحی در این دوره و همزمان با حضور مداوم در جبهههای نبرد، پایههای مقطع دبیرستان را به پایان رساند و در سال ۱۳۶۴ در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تبریز در دوره کارشناسی پذیرفته شد.
او حفظ هویت میهن و دفاع در برابر تجاوز ناجوانمردانه را در کارنامه درخشان خود قرار داد و جنگ را عرصهای برای زمزمه درس عشق میدانست. او طی سالهای جنگ با حضور در خط مقدم به عنوان تکتیرانداز به دفاع از مرزهای این خاک پرداخت تا در روز قیامت سربلند و به عنوان جهادگر در محضر حقتعالی حاضر شود.
مجید صالحی در سال ۱۳۷۱ در آزمون ورودی کارشناسیارشد دانشگاه تربیت مدرس در رشته زبانشناسی حائز رتبه دوم شد. زندهیاد صالحی در آموزش زبان انگلیسی پیشرفت فوقالعادهای کرد، به طوری که طی چند سال توانست پایاننامه کارشناسی ارشد خود را به زبان انگلیسی و با شیوایی تمام به نگارش درآورد.
سپس سفر علمی - تبلیغی یکماههای به بوسنی و هرزگوین داشت و در سال ۱۳۷۵ در دانشگاه امام حسین(ع) در دوره دکتری و رشته پژوهش در مبانی فلسفه علوم انسانی پذیرفته شد، اما دریغ و افسوس که در عنفوان جوانی و در اوج باروری علمی، در فروردین سال ۷۷ بر اثر تصادف با اتومبیل درگذشت.
مرحوم صالحی از کودکی در جلسات متعدد قرآنی شرکت میکرد و خود نیز کلاسهای زیادی را در رشتههای صوت و لحن و تجوید در مساجد و دانشگاه برگزار کرد و نقش بسزایی در سوق دادن دانشجویان به سمت فعالیتهای فرهنگی و قرآنی داشت.
وی در سال ۱۳۶۶ به عنوان نفر اول مسابقات قرائت قرآن دانشجویان کل کشور و در سال ۱۳۷۶ به عنوان نفر اول مسابقات قرائت قرآن استادان دانشگاههای کشور شناخته شد.
مجید صالحی با ارائه پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «قرآن؛ الگوهای ادبی و ترجمه(نا)پذیری» مورد توجه مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب اسلامی از او به عنوان دانشمندی فاضل نام بردند و زمانی که این دانشمند جوان مرحوم شد، ایشان با تأسف بسیار از فقدان او یاد کردند.
ترجمهناپذیری الگوهای ادبی قرآن، مقولهای بود که به سرعت از یک پایاننامه علمی تبدیل به یکی از مهمترین مباحث مورد نظر دانشمندان و علما شد که یکی از دغدغههای بزرگان علم و دین بود و نام مجید صالحی که از گذشته به عنوان یک قاری برجسته مطرح بود، این بار با نام متفکری نواندیش در میان صاحبنظران دهان به دهان گشت.
از مرحوم صالحی مقالات قرآنی متعددی در نشریاتی چون فصلنامه هنر، سیمرغ، کیهان فرهنگی و ترجمان وحی به چاپ رسیده است و مهمترین اثر قرآنی او کتابی به زبان انگلیسی با نام «قرآن؛ الگوهای ادبی و ترجمه(نا)پذیری» است که در ابتدا پایاننامه او در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه تربیت مدرس(۱۳۷۴) بود و سپس دانشگاه امام حسین(ع) آن را به صورت کتاب چاپ کرد.
این قرآنپژوه نه به ترجمهپذیری راحت و روان متون مقدس به ویژه قرآن کریم اعتقاد داشت و نه قائل به ترجمهناپذیری در هر شرایطی بود، بلکه معتقد بود که متن ادبی، هنری و مقدسی مانند قرآن که صورت و محتوای آن حائز اهمیت است، درجاتی از ترجمهپذیری و ترجمهناپذیری را دارد که با رعایت اصولی میتوان از ترجمهناپذیری آن کاست و به ترجمهپذیریاش افزود.
کتاب ترجمهناپذیری شادروان مجید صالحی شش فصل و 304 صفحه دارد. فصل اول شامل مقدمه است و به بیان این نکته میپردازد که ترجمههای موجود قرآن کریم واقعی، آرمانی و مطلوب نیستند، بلکه آفرینش جدید و بازنویسی برداشت مترجمان است.
همچنین او برای اثبات این نکته به پنج مسئله اساسی که پاسخش در سراسر کتاب آمده است میپردازد؛ 1- ویژگیهای یک شاهکار ادبی چیست؟ 2- آیا قرآن یک کتاب ادبی ـ هنری است؟ 3- آیا متن شاهکار ادبی ترجمهپذیر است؟ 4- قرآن تا چه حد ترجمهپذیر است؟ 5- آیا شیوهها و شگردهایی برای نقل و بازتاب دقیق پیام وحیانی قرآن وجود دارد؟
سپس چند پیشفرض را مطرح میکند: 1- برگردان کامل قرآن کریم به زبانهای مختلف همراه با انتقال صددرصد معنا و تأثیر آن امکانپذیر نیست، زیرا قرآن کریم سرشار از الگوها و ظرایف ادبی ـ هنری است که آن را ترجمهناپذیر میسازد، ولی میتوان با بهرهگیری از افزایش کیفیت ترجمهها از طریق یک نگاه علمی و همکاری بینرشتهای و همهجانبه، انتقال معنا را از حدود 30 الی 40 درصد کنونی به بالای 70 درصد رساند. 2- رنگ ادبی ـ هنری سورههای مکی از سورههای مدنی بیشتر است و ترجمه سورههای مکی از سورههای مدنی، که غالباً به احکام و حدود میپردازند، مسئلهبرانگیزتر است.
این قرآنپژوه برای بررسی تجربی نظریههای زبانشناختی خود، 10 ترجمه قرآن (پنج ترجمه انگلیسی و پنج ترجمه فارسی) را زیر ذرهبین نقادی برده و با اشکالات و نارساییهای بسیار در ترجمهها مواجه شده است.
فصل دوم کتاب صالحی به بررسی فشردهای از متون و منابع ذیربط و انواع تعریفهای ترجمه، خصایص ترجمه مناسب، انواع ترجمهها و شرایط همسانی ترجمه با متن میپردازد.
فصل سوم نیز نگاهی به تاریخ ترجمه قرآن از آغاز تا امروز، بحثهای درازآهنگ در باب جواز ترجمه قرآن به زبانهای دیگر و صدور حکم جواز ترجمه قرآن از سوی علمای ذیصلاح مسلمان دارد.
فصل چهارم، که اصلیترین فصل کتاب است، به رابطه بین ترجمه و ادبیات پرداخته و با مقایسه قرآن کریم و بعضی متون ادبی ـ هنری انگلیسی و فارسی به این نتیجه رسیده که قرآن یک متن ادبی ـ هنری است. سپس بیان شده که آیا متن ادبی ـ هنری ترجمهپذیر است و بر مبنای ترجمههای انگلیسی و فارسی بعضی از آیات قرآنی، انواع ترجمهناپذیری قرآن کریم را نشان میدهد؟
همچنین در فصل پنجم به کمبودها و مشکلات ترجمه متون دینی پرداخته شده و در فصل ششم، فصل پایانی کتاب، خلاصهای از کل کتاب آمده و نیز پیشنهادهایی برای رفع کمبودها در ترجمهناپذیری بیان شده است. علاوه بر این، مرحوم صالحی بر ترجمه گروهی قرآن با همکاری کارشناسان رشتههای مختلف از جمله ادبیات فارسی (یک نفر از فرهنگستان زبان فارسی برای معادلسازی مناسب)، ادبیات عرب، زبانشناسی، فقه و تاریخ تأکید میکند.
یادش گرامی، نامش جاودان
دریافت نسخه چاپی نشریه «رایحه» خبرگزاری ایکنا، زندگی مرحوم مجید صالحی
انتهای پیام