به گزارش ایکنا به نقل از الجزیره، دادههای جمعآوریشده از 15 اداره پلیس در این شهرهای بزرگ نشان میدهد که در نیمه اول سال جاری شاهد افزایش 5 درصدی این نوع از جرایم بوده است. این دادهها مربوط به یک جمعیت 25.5 میلیون نفری در 15 شهر آمریکا بوده است.
نمونه بزرگتری از دادهها ـ 52 شهر بزرگ که توسط این مرکز جمعآوری شده ـ نشان داد که جرایم ناشی از نفرت در ایالات متحده در سال 2021 نزدیک به 30 درصد افزایش یافته است.
افبیآی جرایم ناشی از نفرت را اینگونه تعریف میکند: «جرم جنایی علیه یک شخص یا دارایی که بهطور کلی یا جزئی به دلیل نژاد، مذهب، معلولیت، گرایش جنسی یا هویت جنسی ایجاد میشود».
جرایم ناشی از نفرت در سالهای اخیر به سرعت در آمریکا افزایش یافته است که به دلیل عوامل متعددی انجام میشود: از افزایش احساسات ضد آسیایی در طول همهگیری ویروس کرونا، تا خصومت علیه سیاهپوستان در پاسخ به اعتراضهای عدالت نژادی در سراسر ایالات متحده در سال 2020 پس از قتل یک آمریکایی آفریقاییتبار (جورج فلوید) که توسط یک پلیس کشته شد.
به گفته برایان لوین، مدیر اجرایی مرکز پژوهش نفرتانگیزی، اگر این افزایش در سال جاری ادامه یابد، این چهارمین سال متوالی خواهد بود که جرایم ناشی از نفرت در ایالات متحده همچنان در حال افزایش است و این میتواند برای چندین سال آینده به یک روند تبدیل شود.
اتحادیه اروپا اخیراً شاهد افزایش شدید گفتمان نفرتانگیزی و جرایم مربوط به آن بوده است. درحالی که طبق قوانین اتحادیه اروپا چنین رفتارهایی جرم به حساب میآید.
بر اساس مطالعهای در سال 2020 پارلمان اروپا و مطالعه دیگری در سال 2021 که با حمایت و ابتکار کمیسیون اروپا برای مبارزه با گفتمان نفرتانگیزی و جرایم مربوط به آن انجام شده است، میزان بروز این پدیده در سالهای اخیر بهطور پیوسته در سراسر اتحادیه اروپا افزایش یافته است.
گفتمان نفرتانگیزی به صورت خاص در شبکههای اجتماعی رشد میکند و کاربران این شبکهها، از جمله شخصیتهای سیاسی، تمایل دارند ایدههای خود را بدون هیچ ملاحظه و قید و شرطی بیان کنند.
در این مطالعه نمونههایی از سخنان نفرتانگیز و جرایم مربوط به آن علیه گروههای مختلف هدف را همراه با برخی آمار ارائه میدهد. به عنوان مثال، 63 درصد از دختران نوعی از آزار و اذیت آنلاین را در شبکههای اجتماعی گزارش کردند و 38 درصد از گروه افراد دارای معلولیت گزارش دادند که در 12 ماه قبل در معرض سخنان نفرتپراکنی قرار گرفتهاند و 17 درصد از این افراد قربانی خشونت فیزیکی بودهاند در حالی که این مورد در رابطه با دیگران 8 درصد بوده است.
این تحولات تحت تأثیر موضوعاتی مثل افزایش مهاجرت، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، گسترش تئوریهای توطئه و اطلاعات نادرست و همچنین افزایش استفاده از اینترنت، از جمله رسانههای اجتماعی، با افزایش مهاجرت مرتبط است.
همچنین واضح است که همهگیری کرونا و ناامنی و مشکلات اقتصادی که ایجاد کرده است، بهطور قابل توجهی به افزایش سخنان نفرتانگیز و جنایات ناشی از نفرت در اروپا کمک کرده است.
در گزارش CNN در مورد شناسایی جرایم ناشی از نفرت، 4 انگیزه یا دلیل اصلی مطرح شده است که عبارت است از:
عاملان جرایم ناشی از نفرت اغلب جوانانی هستند که یا از سر بیحوصلگی دست به این کار میزنند و یا اینکه در نوشیدن مشروبات زیاده روی کردهاند.
کارشناسان میگویند که اغلب هیچ دلیل واقعی برای این جرایم وجود ندارد، زیرا مجرمان این جرایم را به خاطر هیجانی که همراه آنها است انجام میدهند، در حالی که قربانیان صرفاً به دلیل پیشینه جنسی، قومی یا مذهبی متفاوت از مهاجمان خود در معرض خطر هستند.
اگرچه مهاجمان معمولاً مردان جوان هستند، اما بسیار خطرناک هستند و حملات آنها صدمات شدید بدنی به قربانیان وارد میکند. طبق مطالعه محققان دانشگاه نورث ایسترن، 70 درصد از این حملات منجر به بستری شدن قربانیان در بیمارستان میشود.
در جرایم مربوط به نفرت، مهاجمان خود را در موضع دفاع از منطقه نفوذ خود (محله، محل کار دین و یا کشور) میبینند. برخلاف جویندگان هیجان، که بدون هشدار به محلههای دیگر حمله میکنند، این مدافعان قربانیان از پیش تعیینشده را هدف قرار میدهند و جرایم خود را با «دور کردن تهدیدها» توجیه میکنند. اغلب این حملات به علت یک رویداد خاص مانند مهاجرت یک خانواده مسلمان یا سیاهپوست به یک محله با اکثریت سفید پوست آغاز میشوند.
این به اصلاح «مدافعان» مانند هیجانخواهان، از حملات خود پشیمان نیستند یا اصلاً ابراز پشیمانی نمیکنند و اکثراً معتقدند که جامعه از آنها حمایت میکند و پشت سر آنها میایستد اما از ابراز حمایت صریح خود از آنها میترسد.
بسیاری از جرایم ناشی از نفرت به عنوان نوعی انتقام تلقی میشوند، خواه در پاسخ به توهین شخصی باشد خواه سایر جرایم ناشی از نفرت یا تروریسم.
«انتقامجویان» که اغلب به تنهایی عمل میکنند، اعضای یک گروه نژادی، قومی یا مذهبی را هدف قرار میدهند که معتقدند جرم اصلی را انجام دادهاند، حتی اگر قربانیان هیچ ارتباطی با آن نداشته باشند. آنها فقط به انتقام اهمیت میدهند و در صورت لزوم برای اجرای آن به سرزمین قربانیان سفر میکنند.
حملات انتقامجویانه پس از اقدامات تروریستی تشدید شده است؛ واکنشی که بیشتر مسلمانان آمریکایی را هدف قرار میدهد، مانند آنچه پس از حملات 11 سپتامبر 2001 رخ داد، زمانی که جرایم مرتبط با نفرت علیه اعراب و مسلمانان تا 1600 درصد افزایش یافت و همین اتفاق پس از حملات پاریس در سال 2015 نیز افتاد.
این نوع اقدامات جدیترین انواع جرایم ناشی از نفرت هستند که توسط افرادی انجام میشوند که اغلب به دلایل نژادی یا مذهبی خود را «صلیبی» میدانند، و مأموریتشان به راه انداختن جنگ همهجانبه علیه اعضای یک نژاد یا مذهب رقیب است.
مرتکبین این نوع جرایم بیانیههای طولانی مینویسند تا دیدگاههای خود را توضیح دهند، از وبسایتهای غرق در سخنان نفرتانگیز و تصاویر خشونتآمیز بازدید میکنند، و در حالی که به دنبال حداکثر آسیب هستند، به مناطق دارای اهمیت نمادین سفر میکنند.
جرایم ناشی از نفرت نوعی ناپختگی فکری و عدم آگاهی از وحدت سرنوشت بشر در این زمین است. همه ما در یک قایق نشستهایم، اگر این قایق غرق شود همه غرق میشویم. تفاوت رنگ و جنسیت و نژاد و دین چیزی نیست جز تفاوتهای انسانی که زندگی را غنی میکند، تصور کنید همه مردم یک رنگ، یک جنسیت و یک عقیده باشند، در این صورت مفهوم زندگی به هم میخورد.
ترجمه: میترا فرهادی
انتهای پیام