محمدعلی رجبی، عضو پیوسته فرهنگستان هنر در گفتوگو با ایکنا گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میان هنرمندان جوان استعدادهای خوبی بروز پیدا کردند که باید توجه کنند آثار آنها جنبه معنایی بیشتری داشته باشد چرا که معنا زمانی حقیقت خود را نشان میدهد که جلوهای در ظاهر مشاهده شود. وقتی به امری ظاهری نگاه میکنند متوجه باشد که آن اتفاق نیفتاده مگر اینکه حقیقتی بسیار بالاتر از آن را در باطن داشته باشد. هنرمندان با این دید برای تجربه به آثار استادان توجه کرده و سعی کنند در این جهات حرکت کنند. ما به اندازه کافی در منابع شیعی و قرآنی نکاتی داریم که میتواند مورد استفاده زیاد هنرمندان قرار گیرد.
این استاد پیشکسوت هنر افزود: شاگرد بزرگواری به نام شهید مجید بهرامی داشتم که ایشان به میدان جنگ رفت و با بمبهای ناپالم از سر تا نیمه سوخت و من تحت تأثیر این موضوع بودم. پدر و مادر این شهید مقابل ما گریه میکردند ولی بیرون در مقابل جمع، خود را نگه میداشتند و آن رضایتی که از حق داشتند را در مقابل خلق، برای هدایت آنها، به خوبی نشان میدادند.
عضو پیوسته فرهنگستان هنر تصریح کرد: تابلویی با همین موضوع کار کردم که محور آن مادر بود که این تابلو روی دیوارهای شهر به نام «معراج شهید» کار شده است و در موزه شهدا قرار دارد. در این نقاشی مادر را به مثابه حضرت مریم(س) کار کردهام که فرزند را در آغوش دارد و فرشتگان آمدهاند که او را به بهشت ببرند.
رجبی پیرامون اثری با موضوع پدر گفت: در رابطه با پدر دیدم که بهتر است از داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل بهره ببرم. روایتی از حضرت علی(ع) خواندم که فرمودهاند: «پدری که فرزند خود را با دستان خود به میدان جنگ میفرستد، در شهادت فرزند خود سهیم است.» تابلویی به همین منظور کار کردم که پدری میخواهد سربند را به سر فرزند خود ببندد و فرزند نیز زانو زده است و دست پدر را میبوسد که به معنای پذیرش کامل است. به جای فرشته، مرغ بهشتی بزرگی با گُلی بر دهان، آمده و وعده خداوند را برای آنها آورده و از طرفی هم گوسفندی پایین میآید و تمام زمینه غرق در نور است.
این استاد دانشگاه توضیح داد: این اثر را برای این به تصویر کشیدم که گفته شود کاری که در میدانهای جنگ ما اتفاق افتاد همگی داستان ابراهیم و اسماعیل بود و تکرار داستان اولیای خداست و اسم این تابلو را عهد ابراهیمی نهادم.
رجبی بیان کرد: عید قربان متعلق به همه ادیان ابراهیمی است و دارای معانی عالی و پیچیده است که از ظاهر آغاز میشود و این معانی در باطن ادامه پیدا میکند. هرکس به نحوی از این داستان بهرهای میگیرد. ما به عنوان کسانی که در عالم هنر هستیم مسائل، داستانها و بسیاری از مناسک را اینگونه میبینیم که چه تأثیری در زندگی هنری دارد و ما را از چه طریقی به حقیقت هنر نزدیک میکند. برای همین در داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل نکات نهفتهای وجود دارد که میتوان با نگاه هنری به آن پرداخت.
این پیشکسوت نگارگری قرآنی ادامه داد: وقتی من به عنوان نقاش به این داستانها نگاه میکنم درمییابم برای رسیدن به حقیقت، همه خواستهای نفسانی خود را فدا کنیم تا اینکه چشم بیدار را پیدا کنیم. چشم بیدار، چشم دیگری است که ما در عالم هنر از آن سخن میگوییم و گذشته از روابط ظاهری یک تصویر یا صورت عینی در عالم خارج، دیداری هم از عوالم غیبی میکند و آنها را با یکدیگر تطبیق میدهد. وقتی آن عالم غیبی با عالم ظاهر تطبیق پیدا میکند، جایی است که هنرمند به گفتوگو میپردازد و موضوعی برای بحث پیدا میشود.
رجبی در پاسخ به این سؤال که در دوره جدید چه قدر آثار هنرهای تجسمی به موضوعاتی چون اعیاد غدیر و قربان میپردازند، گفت: در گذشته نگارگری ایرانی به این موضوعات میپرداخت و بیشتر، ظاهر متن تصویرسازی میشد. در دوره جدید نیز عدهای همین کار را میکنند و عین داستان را مطرح میکنند مثلاً موضوع غدیر خم را با تصویری از پیامبر(ص) که دست حضرت علی(ع) را بلند کردند و عدهای هم ایستادهاند و امثال این تصاویر را به تصویر میکشند.
نویسنده کتاب «تجسم حماسه» در ادامه بیان کرد: آثار دیگری وجود دارد که هرچند کم هستند اما سعی شده تا پلی به باطن داستان زده شود و آنجا بیشتر اصل موضوع نشان داده میشود تا اینکه به ظواهر داستان بپردازد. این موضوع از ویژگیهایی است که در انقلاب اسلامی ایران پیدا شد و قبلاً این توجه وجود نداشت.
رجبی در پایان ابراز کرد: این توجهات بیشتر تحت تأثیر فرمایشات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بوده که بسیار به هنرمندان و شاعران تأکید میکردند تا سعی شود به عمق این مباحث و موضوعات توجه شود و با مشاهده این عمق، باطن آن به تصویر کشیده شود. از همین روی در حال حاضر بسیاری از هنرمندان هنرهای تجسمی، آثار خوب و نمادینی را در این زمینهها خلق کردهاند.
انتهای پیام