معلمان به عنوان پایهگذاران اندیشههای علمی، مبلغان ارزشها و مسئولیتهای اجتماعی به کودکان هستند و حرف اول را در تربیت منابع انسانی میزنند و هیچ حرفهای همچون شغل معلمی تأثیر مؤثری در جوامع ندارد.
به طور کلی، برای معلمان، دو نقش یا وظیفه منظور شده است. نخستین وظیفه آنان، مسئولیتی است که در برابر فرهنگ جامعه خود بر عهده گرفتهاند و دیگر، وظیفهای که در قبال شاگردان پذیرفتهاند. این دو وظیفه اغلب همزمان با یکدیگر انجام میگیرد.
منظور از فرهنگ، طرز زندگی معمول یا میراث اجتماعی مردم است و محصول هرگونه تجربههای انسانی است که در پرتو آن، گروهی از مردم به راه و رسم زندگی خود ادامه میدهند. یکی از وظیفههای هر معلمی، انتقال بخشی از ویژگیهای فرهنگ ملت خود، به نسل جوان جامعه است که مورد تأیید اکثر مردم قرار گرفته باشد، اما باید توجه کرد که آموزش و پرورشی که فقط به حفظ دستاوردهای گذشته و فرهنگ موجود بپردازد، نمیتواند پویا، مترقی و متحول به شمار آید.
مریم سادات ظهوریان، جامعهشناس حوزه خانواده در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با مسئله شاخصهها و ویژگیهای یک معلم تأثیرگذار در امر تربیت اظهار کرد: اولین نهاد اجتماعی خانواده است و فرزندان در محیط خانواده پا به عرصه وجود گذاشته و اجتماعی شدن را میآموزد. این خانواده، خانوادهای است که نهایت عاطفه و تمرکز تمام احساسات را بر روی فرزندان خود متمرکز کرده و محور تمام تعلقات قرار میگیرد.
وی افزود: اما زمانی که فرزندان از خانواده جدا شده و وارد مرحله بعدی اجتماعی شدن خود میشود، با اولین فردی که به عنوان یک پشتوانه با او مرتبط میشود، معلم است که میتواند جایگزین اولیا باشد. یعنی در واقع باید در محیط بزرگتر مدرسه معلم جایگزین والدین باشد؛ چراکه افراد دیگر به عنوان دوست و یا نهایتا در قالب خواهر و برادر او ایفای نقش میکنند.
ظهوریان تصریح کرد: این معلم است که میتواند در جایگاه والدین برای دانشآموزان به نوعی پشتوانه، الگو و مرکز دلگرمی باشد. بنابراین، یک معلم علاوه بر اینکه باید قطب عاطفی و احساسی برای فرزندان باشد، باید نقش آموزشی دقیقی نیز داشته باشد که این مسئله امروز متأسفانه با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه مقداری مورد خدشه واقع شده است.
این جامعهشناس ادامه داد: امروز بسیاری از معلمان هستند که به رشته و شغل خود تعلق خاطر دارند وبه همین دلیل با تمامی سختیهای شرایط معیشتی و کمبود حقوق و دستمزد کنار میآیند، اما چنانچه معلم فقط به عنوان یک شغل وارد این عرصه شده باشد، نهایتا به اندازه مبلغ دریافتی و دستمزد خود نسبت به ارائه خدمات به دانشآموزان اقدام میکند و اینجاست که دانشآموزان حکم ابزار را برای معلم خواهند داشت که این مسئله مشکلات وخلأهای فراوانی را در حوزه آموزش ایجاد میکند.
وی اظهار کرد: باید شرایطی فراهم شود تا خلأهای موجود در رابطه با مسئله معلمی و شرایط آن پر شود تا معلمان با آمادگی کامل وارد این عرصه شود. از سوی دیگر تربیت، پرورش، آموزش و تحصیل و آینده دانشآموزان نیز به واکنش معلمان آنها بستگی دارد. علاقهمندی به رشتههای مختلف، رشد استعدادها و توانمندیهای دانشآموزان همگی به میزان توانایی معلمان و برهگیری از این توانمندی برای رشد دانشآموزان وابسته است.
ظهوریان در رابطه با موضوع اثرگذاری تربیتی معلمان در میان دانشآموزان نیز افزود: معلمان باید علاوه بر علاقهمندی به تدریس، باید تمام مهارتهای لازم برای آموزش به دانشآموزان را نیز کسب کرده باشد. دانشآموزانی که وارد مدارس میشوند هر کدام برای خود از تواناییها و ظرفیتهای مختلفی برخوردار هستند که معلمان باید با داشتن تخصص کافی در این زمینه، استعداد ایشان را شکوفا کنند.
این جامعهشناس بیان کرد: چنانچه یک معلم تمام آموزشهای لازم در رابطه با تربیت صحیح دانشآموزان را دیده باشد و بتواند فضاسازی و جداسازی ویژه را از دانشآموزان داشته باشد، قطعا میتواند ضمن ارتباطگیری دقیق و صحیح با فرزندان در تشخیص ویژگیهای شخصیتی و روانی، نسبت به ارائه آموزشهای تأثیرگذار در میا ن دانشآموزان نیز موفق باشد.
وی با بیان اینکه ارتباطگیری در میان دانشآموزان با یکدیگر متفاوت است و معلمان باید شیوه ایجاد این ارتباط میان افراد برونگرا و درونگرا بدانند، ادامه داد: افرادی که حافظه قوی دارند قطعا با دانشآموزانی که مهارت قوی دارند، متفاوت هستند و معلمان باید شیوه برخورد با دانشآموزان مختلف را آموخته باشند تا بتواند این آموزشها را با تکتک دانشآموزان عملیاتی کنند. اگر میخواهیم نسل آتی کشور نسل موفقی باشد تا کشور هم از لحاظ مهارتی و هم از جهت علمی پیش رود، باید به سمتی حرکت کنیم تا معلمان ما با شیوههای صحیح و کارآمد تربیت دانشآموزان آشنا باشند.
ظهوریان در رابطه با آسیبهای نظام آموزشی کشور نیز بیان کرد: یکی از مهمترین آسیبهای سیستم آموزشی کشور این است که آموزش معلمان به اندازه کفایت و لازم نیست یعنی ممکن است که معلمان نهایتاً برخی دروس عمومی را گذرانده باشند و در زمینه ارتباط تخصصی با دانشآموزان مشکلات زیادی داشته باشند. از همه مهمتر بحث اقتصادی معلمان است که باید تمهیداتی صورت گیرد که معلمان در آرامش و بدون دغدغه معیشتی به تربیت دانشآموزان بپردازند.
این جامعهشناس افزود: البته معلم خود یکی از فاکتورهای نظام آموزشی است که خود تابع برخی ویژگیهای دیگر است یعنی باید بستر و زمینههای فراوانی همچون شیوه آموزش صحیح برای معلمان فراهم شده باشد که بتواند در این بستر به خوبی فعالیت کرده و اثرگذار باشد.
ظهوریان با بیان اینکه اقتصاد معلمان تأثیر فراوانی بر روند تربیت دانشآموزان دارد، تصریح کرد: امروز یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در ایجاد انگیزه برای معلمان، اقتصاد معلمی و رفع دغدغههای معیشتی ایشان است. زمانی که معلم به معلمی به عنوان یک شغل نگریسته و وارد این بخش از اجتماع میشود، باید از لحاظ معیشتی نیز تأمین شود تا فکر و اندیشه او معطوف به آموزش و تربیت صحیح دانشآموزان باشد.
انتهای پیام