از نظر قرآن وقوع یک چیز دلیل بر حقانیتش نیست
کد خبر: 4032583
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۱
سیدمجتبی حسینی بیان کرد:

از نظر قرآن وقوع یک چیز دلیل بر حقانیتش نیست

سیدمجتبی حسینی ضمن اشاره به اینکه معیار سنجش جملات انشایی حق و باطل است و نه صدق و کذب و واقع و غیر واقع تصریح کرد: افرادی که غیر خدا را می‌پرستند عملشان واقعیت دارد و حتی بالاتر از آن اثر دارد، مثل کارهایی که مرتاضان هندی می‌کنند ولی باطل است.

سیدمجتبی حسینی

به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن سیدمجتبی حسینی، پژوهشگر و مفسر قرآن شب گذشته دهم بهمن‌ماه با محوریت سوره رعد برگزار شد.

حسینی در این جلسه به تفسیر آیه چهاردهم سوره رعد پرداخت. خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ».

گزیده متن جلسه را در ادامه می‌خوانید؛

خداوند در این آیه فرمود دعوت حق برای او است و کسانی که به جای خدا آنها را می‌خوانند اجابتشان نمی‌کنند مگر مثل کسی که دستانش را زیر آب می‌برد تا آب را به سمت خودش بیاورد ولی آب به او نمی‌رسد. مباحث متعددی اینجا مطرح است. در زبان عربی به کسی که به نتیجه نمی‌رسد می‌گویند «باسط کفیه الی الماء» است. این تشبیه، تشبیه معناداری است. اولا خدا می‌توانست مثال دیگری بزند. آب مایه حیات است، آب مایه طهارت و برکت است. حال شخص می‌خواهد به آن برسد ولی نمی‌رسد.

«دعوت» یعنی فراخوان یا خواندن. البته در زبان فارسی چیزی که عینا معنای دعوت را منتقل کند نداریم. نکته بعدی این است که میان دعا و سوال تفاوت وجود دارد. اگر من از شما بخواهم خودکار خود را به من بدهید ولی شما عذری بیاورید دعای مرا جواب دادید ولی سوال مرا جواب ندادید. دعا و دعوت یک امر دوطرفه است. خیلی چیزها دو طرفه است مثلا رسول امری دوطرفه است، یک کسی رسول را ارسال کرده است، یکجایی هم وجود دارد که قرار است رسول به آنجا برود. دعا هم امری دوطرفه است. یک طرف گوینده دعا قرار دارد و در طرف دیگر کسی که او را صدا می‌زنند.

از آیه برداشت می‌شود یک دعا برای خداست، یک دعا برای دیگران است. هم می‌توان آیه را اینطور معنا کنیم که ما خدا را دعا می‌کنیم یعنی جنبه مفعولی دعا، هم می‌توانیم بگوییم خدا ما را دعا می‌کند و می‌خواند یعنی جنبه فاعلی دعا. فعلا جنبه مفعولی را مورد نظر قرار می‌دهیم یعنی وقتی شما خدا را می‌خوانی. آیه می‌فرماید اگر خدا را دعا کنی دعوتت حق است ولی وقتی بت‌ها را صدا می‌کنی دعوتت حق نیست.

جملات انشایی قابل صدق و کذب نیست ولی...

یک‌سری جملات، انشایی هستند که در مقابل جملات اخباری قرار می‌گیرند. خبر قابلیت صدق و کذب دارد ولی جملات انشایی مثل دعا قابل صدق و کذب نیستند ولی معیار دیگری به نام حق و باطل وجود دارد. قرآن می‌فرماید: «ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ». تو که داری بت را صدا می‌کنی و دعا می‌کنی، دعایت باطل است. در بحث حق و باطل فراتر از واقعیت و غیرواقعیت صحبت می‌کنیم. من مال شما را می‌خورم این واقعیت است ولی باطل است. بنابراین حق و باطل چیزی بالاتر از صدق و کذب و واقع و غیر واقع است. افرادی که غیر خدا را می‌پرستند عملشان واقعیت دارد و حتی بالاتر از آن اثر دارد، مثل کارهایی که مرتاضان هندی می‌کنند ولی باطل است.

آیه می‌فرماید هر دعوتی دعوت حق نیست. بعد مطلب را باز می‌کند، می‌فرماید «وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ». بعد تشبیه می‌کند: «كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ». شما تشنه هستی، سراغ نهر آب رفتی ولی انگشتت را باز کردی تا آب برداری ولی آب‌ها از دستت می‌ریزد. تو فقط دلت خوش بود که دستت زیر آب رفته است ولی آب به تو نرسید، فقط خنکی آن را احساس کردی. جالب این است که می‌گوید «وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ» یعنی دعای تو گم شد. اساسا بشر نیازی به نام دعا دارد ولی دعا را جای بدی مصرف کرده است، لذا به نقطه هدف نمی‌رسد.

یکی از دوستان ما می‌گفت زمانی مسئول کاروان بودیم و افراد را به عمره می‌بردیم. یکی از حجاج، موقع مُحرم بودن لباس زیر خود را درنیاورد. به او گفتم احرامت درست نیست. گفت چرا؟ گفتم نباید زمان احرام چنین لباسی بپوشی. گفت من پارسال همین‌طوری حج تمتع هم رفتم. فکر کرده اینکه یک عملی واقع شده است یعنی حق است. این مسئله خیلی اوقات درباره ما هم صدق می‌کند. حق و باطل با وجود و عدم فرق می‌کند، با صدق و کذب قضیه خارجیه فرق می‌کند به همین دلیل نسبت به جملات انشایی هم صدق می‌کند و قرآن می‌فرماید دعای آنها باطل است. گاهی ممکن است دعای باطل نتیجه هم بدهد، ما نمی‌گویم نتیجه نمی‌دهد ولی این کار باطل است. معیارهای ما اشتباه است. وقتی می‌گوییم با آجر غصبی مسجد نساز مقصود این نیست اگر ساختی، آجر مقاومت ندارد و خراب می‌شود. ما می‌گوییم یک چیزی حق است یک چیزی باطل است. مثلا نمرود با همه عظمتش بود ولی باطل بود.

انتهای پیام
captcha