مروری بر خاطرات بازمانده عملیات کربلای ۴

این روزها مقارن با سالروز عملیات کربلای 4 دوران دفاع مقدس در سال 1365 است. ایامی که در آن به دلیل لو رفتن عملیات، شمار بسیاری از مردترین مردان روزگار پرپر شدند و راه آسمان را طی کردند.

به  مناسبت فرا رسیدن سالروز این عملیات، سردار مجتبی مینایی‌فرد، فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 19 فجر در دوران دفاع مقدس که در عملیات 4 به فیض عظیم جانبازی نائل آمد، دلمویه‌ و خاطراتی را در اختیار ایکنا قرار داده است که در این مجال مرور می‌کنیم:

همین ساعات بود که هرکسی می‌توانست در باتلاق‌های کربلای ۴ خودش را نجات داده بود. صبح سرد چهارم دی‌ماه نتوانست سفیر گلوله‌های گرم را خنک کند و بیرحمانه به هرچه برمی‌خورد، می‌درید و تکه تکه می‌کرد.

پایم ترکش خورده بود و حدود ۵ ساعتی می‌شد در آب‌های شور شلمچه سینه‌خیز می‌آمدم. بعثی‌ها هلهله‌کنان تیر خلاص می‌زدند و با تانک و بولدوزر و هر وسیله‌ای از روی غواصان و کشته‌ها می‌گذشتند. یادم نیست از خونریزی بیهوش شدم ولی یادم نمی‌رود خداوند برای چه ما را نجات داد. خدا به داد مادران و خانواده مفقودالاثرها برسد.

تقدیم به دریادلان بازمانده از خاطره خون و خطر لشکر فجر و لشکرالمهدی:

«طغیان»

به من باز آورید امواج طوفان مرا ای کوسه ماهی‌ها

پلاک و چفیه رعنا جوانان مرا ای کوسه‌ ماهی‌ها

خبر دارید از غواص‌های لشکر شیراز

بفهمید این دل زار و پریشان مرا ای کوسه ماهی‌ها

شبی تاریک بود و بیم موج و ساحل و گرداب

شب حائل، شب رنج فراوان مرا ای کوسه ماهی‌ها

عزادارم عزادارم عزادار دو گردان عشق

کجا بردید مهمان مرا ای کوسه ماهی‌ها

خبر دارم تن خونینشان را آب با خود برد

بریده داغشان نان مرا ای کوسه ماهی‌ها

چه اقیانوس‌هایی درنوردیدند خون آلود؟

چه زیبا منتشر کردید طغیان مرا ای کوسه ماهی‌ها!....