کنار بازار کوفه، وقتی زینب کبری(س) خطبه خواندند و حادثه کربلا را تحلیل کردند و مردم را به آن گناه بینظیرشان آگاه کردند، زین العابدین(ع) کنار محمل عمه خود، خدا را شکر کردند و فرمودند: عمه جان! من پروردگار عالم را شکر میکنم و سپاسش را میگویم که الحمدلله تو تعلیم دیده بدون معلم بشری هستی، و این دریای دانشی که در وجود تو موج میزند، مستقیماً الهی و خدایی است، همانطوری که خداوند از دانش بیکرانش در قلب مادرش زهرا(س) قرار داد، از دانش بیکرانش در قلب مطهر زینب کبری(س) قرار داد و این سابقه هم داشت، نه اینکه اولین بار بوده است.
اینکه عنایت خدا بر یک انسان، کامل جلوه کند، ما در قرآن مجید درباره دو نفر صریحاً میبینیم که خداوند متعال در ایام کودکی آنها، دانش خود را در ظرف قلب آنان ریخته است: یکی مسیح که در متن قرآن است که در گهواره، در روز اول تولد، به یهودیانی که به مادرش مریم(س) گفتند: مریم! پدرت که آدم بدی نبود و مادرت که زن پاکدامنی بود، شما هم که شوهر نکردید، پس این بچه را از کجا آوردی؟
حضرت مریم(س) اشاره به گهواره کرد. آن جمع یهودی گفتند: شما اشاره به گهواره میکنید، بچه یکروزه که حرف نمیزند که از میان گهواره صدا بلند شد: «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا»، خود کتاب، علم است. پروردگار عالم بهطور مکرر در قرآن مجید از تورات، انجیل و قرآن تعبیر به علم کرده است. همه تورات را قرآن میگوید، علم و همچنین همه انجیل را میگوید، علم.
خدا بدون معلم بشری، حضرت زینب کبری(س) را خزان علم بشری قرار میدهد. چنانکه گفتیم، بنا به نقل قرآن کریم، این کار یکبار برای حضرت مسیح(ع) اتفاق افتاده است. یا درباره یحیی(ع) میفرماید: ما مقام نبوت و حکمت را در حالی که یحیی(ع) بچه سه و چهار ساله بود، به او عنایت کردیم. این متن قرآن است. پس این بار دوم است که این اتفاق به وسیله خدا افتاده است.
چه مانعی دارد که همین اتفاق برای حضرت زهرا(س) هم افتاده باشد؟ چه مانعی دارد که همین ماجرا برای زینب کبری(س) هم اتفاق افتاده باشد؟ این اتفاق، نشانگر کمال و عظمت روحی آنهاست.
حضرت زینب کبری(س) در دوره عمرش سه کلاس تشکیل داد، اما با کمال تأاسف از این سه کلاس، چیزی باقی نمانده است. حیف از آن کلاسها و حیف از بیتوجهی شاگردان آن کلاسها. یکی از این کلاسها که حضرت زینب کبری(س) مخصوص خانمها تشکیل دادند، کلاس تفسیر قرآن بود و ای کاش! بخشی از تفسیری که زینب کبری(س) فرموده بود، به دست ما رسیده بود تا به وسیله ایشان ما با عمق آیات قرآن آشنا میشدیم.
حضرت زینب کبری(س) بهعنوان تفسیر قرآن، پرده از آیات قران برداشتند و عمق آنها را برای مردم بیان کردند. این انسان عالم، این انسان بصیر، این انسان با بینش، شاید نزدیک چهل سال برای زنان مدینه و کوفه قرآن گفت، حقایق قرآن را بیان کرد، تفسیر آیات را بیان نمود، اما آنها را ننوشت.
چیزی از این تفسیر باقی نمانده است. این توصیف یک کلاس او بود. قرآن در خانه آنها نازل شده و کسی مانند آنها، عمق قرآن مجید را نمیداند. او فرزند پدری بود که اهل تسنن در کتاب بسیار با ارزش ینابیع الموده خودشان نقل میکنند که ابن عباس میفرماید، من پیش امیرمؤمنان(ع) تفسیر قرآن میخواندم، امیرالمؤمنین(ع) به من فرمود: پسر عباس! اگر من آنچه در هفت آیه سوره حمد است، از «ب» «بسمالله» تا «ولا الضالین» را برای شما بگویم و شما هم گفتههای من را بنویسید و بعد از اینکه من پایان کلاس را اعلام بکنم، هفتاد شتر جوان را باید بیاورید تا این نوشتهها را بار کنید تا بتوانید آنها را با خود ببرید.
حضرت زینب کبری(س) دختر یک چنین مفسر قرآنی است. بنابراین، معلوم است از قرآن چه چیزی پیش زینب کبری (س) بود. این توصیف یک کلاس زینب کبری (س) است. کلاس دیگری که وجود مقدس حضرت زینب کبری(س) داشتند، کلاس فقه بود. فقه دریای وسیعی است. یک طلبه ما در قم، وقتی فقیه کامل و مدرس فقه میشود که هشتاد و چهار باب فقهی را در هشتاد و چهار عنوان کتاب فقهی بهصورت اجتهادی در سی سال شب و روز بخواند، اما همه این دریای فقه، پیش حضرت زینب کبری(س) بود که اگر گفتههای ایشان را در این کلاس ثبت کرده بودند، باور کنید در مسائل فقهی، هشتاد درصد کار مراجع ما، با گفتههای حضرت زینب کبری(س) آسان شده بود، چرا که او خودش چشمه صافی برای فقه بود، اما مراجع ما الان کنار چشمه گلآلود هستند. اگر این بزرگواران بخواهند در مسائلی از فقه در روایات غور و بررسی کنند و فتوا بدهند، ممکن است 10 تا روایت ساختگی در آن روایات باشد و وجود چنین امکانی، بخش روایات را گلآلود کرده است.
حالا مراجع ما باید بنشینند و این روایات را ارزیابی کنند و براساس روایت صحیح، به میلیونها نفر شیعه فتوا بدهند و به همین جهت برای به دست اوردن روایت صحیح در این چشمه گلآلود، گروهی آمدند روایات را تقسیمبندی کردند و اخبار و احادیث را تقسیمبندی کردند؛ خبر متواتر، خبر صحیحه، خبر حسن، خبر مسلسل، خبر مسند، خبر مرسل، خبر ضعیف، خبر موثق، خبر مجهول.
در مجموعه این اخبار، این تقسیمبندی نیز وجود دارد: خبر عامی، خبر خاصی (امامی)، خبر مطلق، خبر مقید، خبر مخصص، خبر ناسخ. یک مرجع چقدر باید زحمت بکشد که از میان این چشمه، یا به یک خبر متواتر، یا به یک صحیحه، دست پیدا کند و بعد براساس آن فتوا بدهد.
چنانکه گفته شد، حضرت زینب فقه میگفت و خودش چشمه زلال این علم بود. کلاس دیگرشان هم کلاس اخلاق بود؛ کلاس تربیت نفوس، کلاس تزکیه نفوس و به تعبیری کلاس آدمسازی. با توجه به اینکه وجود مقدس خودشان، نمونه کامل اخلاق بود.
منابع: بحارالانوار و مجمع البیان
انتهای پیام