ظلم‌ستیزی امام صادق(ع) با شمشیر بُرنده علم
کد خبر: 4007446
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۶:۰۸
یادداشت

ظلم‌ستیزی امام صادق(ع) با شمشیر بُرنده علم

یکی از ویژگی‌های بسیار ممتاز امام صادق(ع) مواجهه و مقابله با جریان‌های تکفیری و سلفی‌های زمان خودشان است که باعث می‌شود حضرت دست به یک نهضت علمی بزند و با بسیاری از بدعت‌ها و گرایش‌های انحرافی مبارزه کند.

به گزارش خبرنگار افتخاری ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مقدس، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایر به‌مناسبت ایام مبارک میلاد رسول مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) و احیاگر مذهبی شیعه امام جعفر صادق(ع) در یادداشتی نوشت: ساحت منور و معزز امام صادق(ع) را به‌عنوان احیاگر مذهب شیعه می‌شناسیم و شیعه را به‌عنوان مذهب جعفری نام می‌برند. قطعا در زندگی امام صادق(ع) نکات قابل توجه و تأمل این است که ما شیعه را به نام ایشان می‌شناسیم، اینکه چه مسائلی در تاریخ به‌وجود آمده در زمان خلافت اموی‌ها و در آستانه خلافت عباسی‌ها چه حرکاتی در میان مسلمانان صورت گرفت، به نظر همه اینها قابل دقت و تأمل است، تا حدی که می‌بینیم یک جریانی را امام صادق(ع) به‌وجود می‌آورند که این جریان موجب احیای مذهب شده واصلا بسیاری از مباحث به‌خصوص مسائل فقهی و مسائل کلامی و عقیدتی می‌بینیم. حرکت‌های نو و جدیدی در زمان امام شکل می‌گیرد و می‌شود گفت امام بنیانگذار و علمدار یک نهضت علمی به‌ویژه در زمان خودشان می‌شوند.

همه ائمه(ع) در بعضی از نقاط با هم اشتراکاتی دارند؛ با اینکه همه اینها نور واحدی هستند که در زمان‌های مختلف نورانیت خودشان را به منصه ظهور می‌رسانند، قطعاً همه ائمه از نظر اخلاقی الگوی تمام بشریت بوده و همه کسانی که بخواهد مسیر اخلاقی الهی قدم بردارند، ائمه به عنوان اسوه و الگو معرفی می‌شوند. ساحت امام صادق(ع) نیز از این مسئله مستثنی نبوده و به‌عنوان یک چهره برتر در عصر خودشان الگوی جهانیان شمرده می‌شود.

1- در مسئله عبادت همه ائمه قطعا الگو هستند و شخص امام صادق(ع) هم به همین صورت است.

2- در مسئله مبارزه با ظلم‌ستیزی که با دستگاه ظلم در هیچ زمان هیچ امامی نه ایستاد و کوتاهی نکرد. اینکه امام صادق(ع) در مقابله حکومت ظلم سکوت نکرد و لذا جریان اصل طاغوت‌ستیزی در سیره امام صادق(ع) بوده و هرچند امام صادق(ع) در مسائل علمی بسیار کوشیدند که عرض خواهد شد، اما در مسئله ظلم‌ستیزی و مبارزه با ظلم هم ننشستند و فقط تماشاگر ظلم‌هایی باشند که دیگران انجام می‌دهند و لذا در این راستا می‌توان گفت عدم همکاری امام صادق(ع) با دستگاه طاغوت و عدم مراوده با خلفای طاغوت حاکی از این است که امام عملاً نارضایتی خودشان را از دستگاه ظلم نشان می‌دادند، از طرفی وقتی قیام‌هایی شکل می‌گیرد، حضرت خود به دلایلی در این قیام‌ها شرکت نمی‌کند، چون می‌دانند بعد از قیام امام حسین(ع)، هر قیامی که شکل گرفت آن نتیجه مطلوب را نداد، به خلاف قیام امام حسین(ع) که عملا اسلام را زنده نگه داشت، مع‌الوصف هر چند که خود امام صادق(ع) به دلایلی که ذکر خواهد شد از جمله عدم داشتن نیروهای لازم در جهت مبارزه با نیروهای طاغوت، مع‌الوصف اگر قیام‌هایی شکل می‌گرفت مورد تأیید امام قرار می‌گرفت چنان که می‌بینیم در زمان امام وقتی حرکت‌هایی صورت می‌گرفت از سوی برخی افرادی که منسوب به ائمه هستند حضرت در این راستا تأیید کرده حتی در بعضی فرمایشات هست حضرت می‌فرماید: خیر من و شیعیان من پیوسته در سایه این قیام‌هاست؛ من دوست دارم که قیام‌گران شیعی علوی قیام کنند و من مخارج‌شان را تأمین کنم.

ما در همین زمینه می‌بینیم که امام وقتی می‌خواهد مبارزه خودش را یا مخالفت خود را با دستگاه طاغوت اعلام بفرماید در بعضی از فرمایشات که منسوب آقا هستند می‌فرماید: «هر کس که بقای ستمگران را دوست داشته باشد در حقیقت دوست دارد که خداوند معصیت بشود.» این نشان‌دهنده مخالفت حضرت با دستگاه ظلمه است.

3- شکل دیگری از فعالیت‌هایی که به نظرم امام صادق(ع) در زمان خودشان را نشان دادند مواجهه و برخورد با فرقه‌های انحرافی است. اگر ما عصر امام باقر و امام صادق(ع) را خوب دقت کنیم می‌بینیم بسیاری از فرقه‌های کلامی فقهی در این زمان در آن شکل می‌گیرد در حکومت اسلام به اسم اسلام و قرآن بسیاری از فرقه‌ها دارند شکل می‌گیرد، کسی باید در برابر این فرقه‌ها مبارزه کنید اینجا دیگر دست به قبضه شمشیر بردن نیست، اینجا اگر شمشیر است، شمشیر علم است، اگر مبارزه‌ای هست یک مبارزه علمی را می‌طلبد نه صرفاً قیام جریان با شمشیر بوده باشد، اگر عده‌ای دارند در مقابل اسلام اصیل موضع‌گیری می‌کنند و به نام اسلام فرقه‌سازی می‌کنند، مکتب‌سازی می‌کنند و مذهب‌سازی می‌کنند باید در برابر این‌ها با شمشیر برنده علم ایستاد و مبارزه کرد؛ لذا یکی از ویژگی‌های بسیار ممتاز امام صادق(ع) در زمان خودشان به نظر می‌رسد مواجهه با جریان‌های تکفیری است، مواجهه و مقابله با سلفی‌های زمان خودشان است که باعث می‌شود حضرت دست به یک نهضت علمی بزند و در برابر بسیاری از بدعت‌ها و گرایش‌های انحرافی در زمان خودشان مبارزه کند.

از این جهت می‌بینیم که امام صادق(ع) یک مبارزه علمی را شروع و در ابعاد مختلف شاگرد تربیت می‌کند؛ اینکه مشهور است که حضرت بیش از چهار هزار نفر تربیت کرده‌اند که هر کدام از این‌ها در جهات مختلف علمی کار می‌کردند، این حاکی از عظمت علمی امام صادق(ع) است. تربیت و آموزش نخبگان در مسائل علمی یک امر بسیار ارزشمندی است. به قول امروزی‌ها تربیت محقق و پژوهشگر، کسانی که پژوهشگر برتر و نخبگان زمان خودشان باشند و بتوانند به شبهاتی که از سوی بسیاری از افراد مطرح می‌شود پاسخ بدهد، لازم نبود همه به امام مراجعه کنند، بلکه شاگردان تربیت و در مسائل فقهی در مسائل کلامی در مسائل علم تجربی حتی که آنها پاسخگوی نیازهای زمان خودشان بودند.

4- یکی دیگر از مسائلی که به نظر من در مورد امام صادق(ع) قابل دقت و تأمل است، مسئله ارتباط میان علم امام(ع) با قرآن کریم است؛ من توصیه می‌کنم از عزیزانی که می‌خواهند در مورد علم ائمه(ع) مطالعه کنند، حداقل کتاب اصول کافی جلد اول را نگاه کنند؛ در این جلد با بسیاری از روایات مواجه می‌شویم که حاکی از عظمت علمی ائمه عموما و امام صادق(ع) خصوصا است و ارتباط علم ائمه با حقیقت قرآن است. ما اگر بخواهیم افراد را نام ببریم که با حقایق نه تنها با ظواهر قرآن بلکه با بطون قرآن آشنا هستند وجود ائمه هستند. اینکه از وجود امام صادق(ع) روایات گسترده‌ای منقول است که امام علم خودشان را به قرآن نسبت می‌دهد همین قرآنی که خیلی‌ها از فهمش عاجزند و از درک حقایق وجودی قرآن عاجزند؛ اما ائمه(ع) همه علم خودشان را منتسب و متصل به قرآن می‌دانند. لذا، در روایتی که منسوب به امام صادق(ع) در تفسیر آیه هفتم سوره آل عمران آنجایی که در تفسیر راسخون در علم می‌فرمایند «الراسخون فی العلم أمیر المؤمنین و الأئمّة من بعده علیهم السلام؛ راسخون در علم، حضرت علی(ع) و ائمه(ع) بعد از او می‌باشند.»

در روایت دیگری که ما از وجود امام صادق(ع) می‌بینیم حضرت در یک فرمایش بسیار ارزشمندی می‌فرمایند: «إنّي لَأَعلَمُ ما فِي السَّماواتِ وما فِي الأَرضِ ، وأعلَمُ ما فِي الجَنَّةِ ، وأعلَمُ ما فِي النّارِ ، وأعلَمُ ما كانَ وما يَكونُ . ثُمَّ مَكَثَ هُنَيئَةً فَرَأى أنَّ ذلِكَ كَبُرَ عَلى مَن سَمِعَهُ مِنهُ ، فَقالَ: عَلِمتُ ذلِكَ مِن كِتابِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ ، إنَّ اللّه َ عَزَّوجَلَّ يَقولُ : فيهِ تِبيانُ كُلِّ شَيءٍ؛ بدون ترديد من به آن چه در آسمان‌ها و زمين و بهشت و دوزخ است و آن چه تحقق يافته وتحقق خواهد يافت آگاهى دارم. امام سپس لحظه اى درنگ كرد و چون ديد اين سخن بر شنوندگان گران آمد فرمود: اين را من از كتاب خداوند عزوجل يافته‌ام، که خداوند مى‌فرمايد: در آن بيان هر چيزى هست.»

این یک بحث علمی است البته از سوی بعضی از مفسران قرآن این امر کل شی تعابیر مختلفی از آن شده است، اما حداقل در زندگی انسان تمام چیزهایی که برای هدایت انسان لازم است قرار داده شده است.

ائمه‌(ع) به‌ویژه امام صادق(ع) در جهت تبیین مسائل فقهی تلاش گسترده‌ای کردند، بسیاری از مباحث فقهی و شرعی ما منتسب به ایشان است؛ اگر با کتاب‌های وسائل‌الشیعه و کتب حدیث آشنا بوده باشید می‌بینیم بسیاری از روایات فقهی ما تعبیر و قال الصادق(ع) است.

محمد جوکار
انتهای پیام
captcha