شعر لسان‌الغیب؛ معراج‌نامه‌ای بی‌همانند/ تأثیرپذیری حافظ از عطار
کد خبر: 3849376
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۱
در نشست تخصصی بررسی آرا و اندیشه‌های حافظ بیان شد:

شعر لسان‌الغیب؛ معراج‌نامه‌ای بی‌همانند/ تأثیرپذیری حافظ از عطار

گروه ادب - یک حافظ‌شناس گفت: خواجه شیراز که وارث به حق شعر فارسی است، توانسته به مدد مکتب رندی و لطیفه آرزومندی، معراج‌نامه‌ای را پدید آورد که به راستی آن را همانندی نیست و نامبرداران جهان نیز بر آن اتفاق نظر دارند.

تأثیرپذیری حافظ از عطار/ شعر حافظ معراج‌نامه‌ای بی‌همانندبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست تخصصی بررسی آرا و اندیشه‌های حافظ شیرازی با عنوان دولت عشق عصر امروز ،۲۰ مهرماه با حضور مهدی محقق، حسن بلخاری و جمعی از اساتید دانشگاه‌ها و اهل فرهنگ و ادب در سالن شهید مطهری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این نشست درباره نسبت حافظ با عطار گفت: نسبت عطار نیشابوری و خواجه شمس الدین محمد شیرازی بسیار جدی است و بسیاری معتقدند آن پیرمغان و مراد بی‌نظیر، قله عرفا و اولیا در ذهن برخی با عنوان شیخ صنعان بوده است که قابل نقد است.

وی در ادامه با اشاره به نسبت تاریخی میان حافظ و عطار افزود: عطاری که مولانا را با جان پروراند، محال ازلی و ابدی است که در تیررس نگاه تیزبین حافظ قرار نگرفته باشد. قطعاً حافظ آثار گوناگون عطار از جمله منطق الطیر را خوانده و در غزلیاتش از آن تأثیر پذیرفته است، از جمله در بیت «دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما/ چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما» که کمتر کسی است که در تفسیر آن به شیخ صنعان اشاره نکرده باشد و بسیاری این غزل را ارادت حافظ به شیخ صنعان می‌دانند.

حافظ به دنبال ایمان عاشقانه بوده

بلخاری ادامه داد: مبنای تأثیرپذیری حافظ از عطار این است که در تمام ابیاتش به دنبال ایمان زاهدانه نبوده، بلکه به دنبال ایمان عاشقانه بوده است و در بیان عشق است که شیخ صنعان را مثال می‌آورد و به واسطه همین عشق است که فقط رو به سوی حضرت دوست می‌کند. گرچه شیخ صنعان عطار، برگرفته از تحفةالملوک امام محمد غزالی است، اما عطار در ساحت بیانات خود و منازل و محافلی که آراسته قرار دارد و ای کاش آن مسئله قرآن‌سوزی که شیخ انجام داده و از دیدگاه کسانی که نمی‌پسندند که حتی بانی سوزاندن قرآن باشد، تعبیر به سوزاندن الفاظ قرآن شده است. شما می‎دانید کسانی که به سمت داستان قرآن‎سوزی شیخ صنعان می‌روند، آنجا تأویل می‌کنند که این صورت را سوزاند تا سیرتش را نشان دهد و ظاهر را نفی کرد تا باطن خود را بگشاید و من به عنوان شاگرد این مکتب می‌گویم؛ ای کاش درنگی در قرآن می‎کردند که ظاهر قرآن، باطن قرآن است و باطن قرآن، ظاهر قرآن است. البته با حفظ ادب می‌توان گفت مسئله خوک‌بانی، می‌نوشی و قرآن‌سوزی شیخ صنعان چیزی است که شریعتمندان آن را برنتابیدند و البته محق هم بودند، اما کل این داستان که شیخ عاقبت به خیر می‎شود، بیانگر این است که در مسئله عشق باید از همه چیز بگذرید تا از ایمان صوری و زاهدانه به پاکبازی خالصانه صورت عشق برسید.

وی تصریح کرد: از دیدگاه من حافظ انتخاب شیخ صنعان را به عنوان الگو برای گسیل از ایمان زاهدانه به عاشقانه بوده است و شیخ صنعان، بُرّاترین تمثیل پاکبازی خالصانه این عشق است.

تأثیرپذیری حافظ از عطار/ شعر حافظ معراج‌نامه‌ای بی‌همانند

وی در ادامه درباره اثر نقاشی مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی گفت: این اثر یکی از بزرگترین هنرمندان کشورمان است که در مجسمه و نقاشی دستی ملکوتی داشته است. این تابلو از مخزن انجمن کشف شده و هر تصویری از حافظ که تاکنون دیده‌اید را باید به فراموشی بسپارید، زیرا استاد صدیقی این اثر را با توجه به ابیات غزل «سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی/ خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی» کشیده است و این غزل را نیز بالای تصویر به خط خود نوشته است.

در ادامه این نشست این اثر رونمایی شد و استاد مهدی محقق در سخنانی درباره دلایل نام حافظ سخن گفت و افزود: حافظ به دلیل حافظ قرآن بودن خواجه شمس الدین محمد شیرازی است و او علاوه بر حفظ قرآن، بسیاری از روایات و احادیث را نیز از حفظ داشت و قرآن را با چهارده روایت می‌خواند. در واقع این روایات به دلیل وجود دو مکتب بصره و کوفه بود که با هم در رابطه با کلمات قرآن اختلاف داشتند؛ از این رو روایات مختلفی را درباره خواندن قرآن بیان می‌کردند که هفت روایت پذیرفته شده بود و هفت روایت نیز نادر و پذیرفته نشده بود.

تسلطی شگرف به علوم زمان

وی ادامه داد: حافظ در اشعارش از آیات قرآن نیز بهره گرفته و بر علوم زمان خود مسلط بود و از جوهر فرد که در فلسفه بیان می‌شود نیز مطلع بود. حافظ دریایی است که از هر طرف وارد شوی، با موجی برخورد می‌کنی که یکی از آنها لسان الغیب بودن وی است و اغلب از وی فال می‌گیرند و او نیز براساس نیت آنها پاسخشان را می‌دهد.

تأثیرپذیری حافظ از عطار/ شعر حافظ معراج‌نامه‌ای بی‌همانند

مهدی ماحوزی، حافظ‌شناس، سخنران دیگر این نشست بود که درباره حافظ گفت: شعر حافظ معراج نامه است و به نظرم این عنوان برازنده شخصیت جهانی وی است. پرسشی که از دیرباز در میان اهل معرفت مطرح بوده درباره حقایق مجرد چون عشق، ذات، وجود یا هستی، شباب و رندی، خوی قلندری و ... که غیر قابل تعریف و شناخت حقیقت آن دشوار و بلکه محال می‌نماید، بوده است و خواجه شیراز که وارث به حق شعر فارسی است و توانسته به مدد مکتب رندی و لطیفه آرزومندی معراج نامه‌ای را پدید آورد که به راستی آن را همانندی نیست و نامبرداران جهان نیز بر آن اتفاق نظر دارند.

وی ادامه داد: این حقایق مجرد آنچنان با وجود آدمی در آمیخته که نیازی به اثبات ندارد، بلکه پشتوانه‌ای استوار برای تعریف زندگانی است. در حوزه الهیات ذات حضرت حق غیر قابل تعریف است و از فرط روشنی به مدد اسم‌ها و صفت‌هاست که شناخت محدودی نسبت به آن وجود نامتناهی به وجود آمده است.

ماحوزی در ادامه بیان کرد: زبان حافظ زبان هنر کلید خزانه شعر فارسی است. زبان رسمی و بازاری نیست. زمان او موج‌هایی برخاسته که طوفان نوح را هم به فراموشی می‌سپارد. زبان او زندگی‌بخش است که از ظرف پر جوش و خروش روح آدمی برون جسته است.

وی تصریح کرد: عبور از مجاز و پیوستن به حقیقت مایه خرسندی است که همه می‌دانیم که باده‌نوشی تکیه کلام خواجه است برای مقابله با ریاکاری و ناراستی، در بسیاری از غزل‌های حافظ مقصود از می‌ و شراب آب حیات است. گاهی خواجه بر سر آن است که بنوشد می‌و گناه نکند، لیکن آن را مشروط به موافقت تقدیر می‌کند. در این گونه موارد نیز هدف خواجه پیکار با ریاکاری بوده و می‌خواهد بگوید مسجد بالاترین نمود تقواست، اما امروز بازیچه ریاکاری شده است و من حاضرم به می‌نوشی متهم شوم، اما به ریاکاری و دورویی نه.

بسیاری از شاعران شعری را به حافظ تقدیم می‌کنند. من معتقدم آن شعر «از» حافظ است نه «به» حافظ. زیرا در سرودن این شعر از انفاس رحمانی خود حافظ مدد جسته و سخن گفته است؛ بنابراین می‌خواستم برای این نشست غزل اول حافظ را بخوانم، چون مانیفست حافظ است

غزل مانیفست حافظ

حبیب‌الله عباسی، مدرس دانشگاه خوارزمی گفت: بسیاری از شاعران شعری را به حافظ تقدیم می‌کنند. من معتقدم آن شعر «از» حافظ است نه «به» حافظ. زیرا در سرودن این شعر از انفاس رحمانی خود حافظ مدد جسته و سخن گفته است؛ بنابراین می‌خواستم برای این نشست غزل اول حافظ را بخوانم، چون مانیفست حافظ است.

وی افزود: حافظ بنای باشکوهی ساخته که دالان‌های متعددی دارد و اگر کسی وارد آن شود، نمی‌تواند خارج شود، من بیت «بی‌معرفت مباش که در من یزید عشق/اهل نظر معامله با آشنا کنند» را انتخاب کردم که بیانگر معرفت حافظ است. به نظرم جامعه ما در معرفت باخته است. اگر به این بیت توجه و با رویکرد نشانه شناختی نگاه کنیم، خواهیم دید که این بیت یک زیرمتنی دارد که با دانش نشانه‌شناختی، آشکار می‌شود.

عباسی ادامه داد: برای فهم نشانه‌ها، فقط معلومات کافی نیست، باید علم هم داشته باشیم. علم همان معرفت است و معرفت به ما امکان سفید‌خوانی می‌دهد. دراین بیت، نشانه اول، معرفت است و تمامی غایت شریعت و طریقت نیز معرفت است و در نهایت باید به معرفت رسید و هدف نهایی این دو گکفتمان نیز رسیدن به معرفت است. یک نشانه دیگر عشق است که مربوط به گفتمان طریقت است و نشانه بعدی، نظر است که به گفتمان شریعت مربوط است.

وی تصریح کرد: کسانی که فکر می‌کنند حافظ نظرباز نیست، گمراه هستند. نظر، یعنی عقل و خرد. در اینجا تلاقی دو گفتمان تصوف و شریعت را داریم. یعنی حافظ می‌خواهد به ما بفهماند که جهان، هماهنگی میان کشش‌ها و امتزاج افق‌ها است. در این غزل، نقد نهاد‌های قدرت مانند مسجد، خانقاه و مدرسه است و در آخر نهاد دربار را نقد می‌کند؛ بنابراین لطف حق باعث شد که چشم‌اندازی فراخ به روی حافظ گشوده شود، ولی واژه‌ها نمی‌توانند آن را نشان دهند.

گزارش تصویری این مراسم را اینجا ببینید. 

انتهای پیام
captcha