علی اخضری در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: در زمان امام رضا(ع) مکتبی تحت عنوان نهضت ترجمه که در زمان هارون تأسیس شده بود، به اوج خود رسید و این روند باعث شد یکسری کتابهای علمی از اروپا ترجمه و مسلمانان با این علوم آشنا شوند.
وی افزود: متقابلا در همین دوران، برخی از اندیشههای اسلامی نیز وارد تفکر غربی و اروپایی شد، بنابراین آگاهی علمی مردم در آن زمان نسبت به گذشت بیشتر شده بود، یعنی اندیشه علمی و فرهنگی تقریباً در زمان امام رضا به اوج خود رسید و این دوره شکوفاترین دوران از لحاظ علمی بود.
این استاد تاریخ مراکز آموزش عالی استان اصفهان بیان کرد: امام رضا(ع) دارای اندیشهای بودند که توانستند دانشمندان و اندیشمندان آن دوران را جذب خود کنند و توانستند یکسری از اندیشههای دینی در قالب شیعه به روشی که از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) آموخته بودند را توسعه داده و به کمال برسانند. البته در بازه زمانی حرکت امام به سوی ایران، یک نوع رکود علمی ایجاد شد، اما زمانی که حضرت در ایران مستقر شدند، مجددا این توسعه علمی را افزایش دادند.
اخضری در خصوص نحوه مواجهه ایشان با اندیشهها و فرق و مذاهب دیگر گفت: با توجه به اینکه در زمان امام رضا(ع) فرق شیعه و فرق اهل تسنن استوار شدند، یعنی ساختار اقتدارشان مقاوم شد و فرقهها رفتهرفته دارای اندیشههایی شدند و برای خود توسعه فکری پیدا کردند. برخی از اندیشههای تندگرایانه که از قبل شکل گرفته بود، در دوران امام رضا(ع) شدت پیدا کرده و به اوج خود رسید، این اندیشهها در واقع نوعی غلو بودند که برداشتها و قرائتهای مختلفی از دین داشتند وعده زیادی را هم به دور خود جمع کرده بودند، اما ائمه(ع) و به خصوص امام رضا(ع) با این گونه اندیشههای تندرو و غلوآمیز مقابله کردند.
وی در خصوص نقش امام رضا(ع) در گسترش فرهنگ اسلامی و شیعی، ادامه داد: حضور امام رضا در ایران سبب پایهگذاری محور شیعه اثنی عشری و توسعه آن شد. شیعه امامیه که ما امروز از آن یاد میکنیم، ساختار مقاومتیاش در زمان امام رضا شکل گرفت و به شهرهای دیگر انتقال پیدا کرد. در واقع شیعه امامیه ابتدا در ایران شکل گرفت و پایهگذار آن امام رضا بود و سپس به مناطق دیگر مثل عراق، مکه و مدینه گسترش پیدا کرد.
وی در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شد امام رضا(ع) ولیعهدی مأمون را بپذیرد، گفت: امام رضا(ع) در دورانی زندگی میکردند که ائمه خواهان حضور فیزیکی در صحنه سیاست نبودند، بنا به گفته شیخ مفید، بعد از امام سجاد(ع)، ائمه دیگر انگیزه کسب قدرت سیاسی نداشتند و خواستار حضور فیزیکی در سیاست نبودند. امام رضا به دلیل مصلحتی که در زمان خلافت عباسیان بود و از طرفی علویان را به معرکه سیاسی راه داده و خواهان تشکیل دولتی بودند که علویان هم در آن نقش داشته باشند، با این انگیزه که بتواند راهگشایی برای توسعه اندیشه سیاسی اسلام باشند، وارد معرکه سیاست شدند، در واقع امام رضا هم براساس فشار مامون و هم براساس مصلحت ولیعهدی مامون را پذیرفتند.
انتهای پیام