حجتالاسلام اکبر زراعتیان، مدیر بخش علمی ساختاری پژوهشکده دانشنامهنگاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، با تبریک ولادت حضرت زینب(س) گفت: آن حضرت سومین فرزند حضرت فاطمه(س) است که در پنجم جمادیالاول سال پنجم هجری در مدینه منوره چشم به جهان گشودند. از جمله شخصیتهای ویژهای هستند که تأثیرگذاری بسیار عمیق و گستردهای در تاریخ اسلام داشتند. برای شروع شاید با توجه به اینکه در آستانه میلاد نورانی حضرت زینب(س) هستیم اشاره به بحث نامگذاری آن حضرت مناسب باشد که از سوی خدای متعال انجام شده است. بعد از تولد حضرت زینب(س) وقتی پیامبر گرامی اسلام(ص) نوزاد را در آغوش گرفتند تکبیر گفتند. حضرت زهرا(س) علت تکبیر پیامبر(ص) را جویا شد. پیامبر(ص) فرمودند به خاطر نامی که خداوند برای این دختر تعیین فرموده تکبیر گفتم زیرا خداوند او را زینب نامیده به معنای زینت پدر و همانجا پیامبر(ص) اشاره فرمودند که حضرت علی(ع) خودش زینت اهل دنیاست، اما این دختر به جایی میرسد که زینت پدر میشود.
وی افزود: کنیهای را نیز خود پیامبر(ص) به حضرت زینب(س) اعطا کردند و او را امالمصائب نامید. امالمصائب به معنای مادر سختیها و مصیبتهاست. پیامبر(ص) در رابطه با ایشان فرمودند: «من بکی علیها و علی مصائبها کان له اجر البکاء علی الحسن و الحسین؛ کسی که بر زینب(س) و مصیبتش گریه کند ثواب گریه او برابر است با ثواب گریه بر امام حسن(ع) و امام حسین(ع)». این ارزش بسیار والایی است که اجر گریه بر مصیبت حضرت زینب(س) برابری میکند با ثواب گریه بر امام حسن(ع) و امام حسین(ع).
حجتالاسلام زراعتیان اظهار کرد: نکته دیگری که در خصوص حضرت زینب(س) انعکاس بسیار زیبایی دارد، علاقه و محبت حضرت زینب(س) به امام حسین(ع) است. تا جایی این علاقه شدید است که حضرت زینب(س) قبل از ازدواج خود به عبدالله بن جعفر طیار که قرار بود همسر ایشان شود میفرماید: ای عبدالله من با تو به شرطی ازدواج میکنم که اجازه دهی هر روز یک بار برادرم حسین(ع) را ببینم و اگر او زمانی به سفر رفت به همراه او بروم و مانع مسافرت من نباشی. این نشاندهنده علاقه حضرت زینب(س) است و هنگامی که عبدالله فهمید سفر امام حسین(ع) به کربلا قطعی است به حضرت زینب(س) اجازه داد که همراه برادر خود برود و علاوه بر آن دو پسر خودش «عون» و «محمد» را برای کمک به مادر همراه حضرت زینب(س) فرستاد و به حضرت زینب(س) سفارش کرد که اگر جنگی اتفاق افتاد فرزندانش از امام حسین(ع) حمایت کنند. حضرت زینب(س) تا آخرین لحظه در کنار امام حسین(ع) است و برادر را یاری میکند.
علم و دانش حضرت زینب(س)
وی با اشاره به علم و دانش حضرت زینب(س) اظهار کرد: اگر بخواهیم در یک جمله دانش حضرت زینب(س) را توصیف کنیم جمله زیبای حضرت سجاد(ع) در این خصوص کافی هست. امام سجاد(ع) فرمودند: «یا عمة انت بحمد الله عالمة غیر معلمة، و فهمة غیر مفهمة؛ ای عمه شما الحمدلله بانوی دانشمندی هستید که تعلیم ندیده است و بانوی فهمیدهای هستی که بشری تو را تعلیم ننموده است». به این معنا که دانشت الهی است و در واقع علم تو علمی آسمانی است و مدرسه و کلاسی برای این دانش ندیدهای. از صفات دیگر که در خصوص حضرت زینب(س) نیاز به دقت دارد مسئله عبادت آن حضرت است که روایات متعددی از امام سجاد(ع) و حتی خود امام حسین(ع) در ابن باره وجود دارد. امام سجاد(ع) میفرماید که حضرت زینب(س) در طول زندگی نماز شب را ترک نکرد. حتی شب یازدهم محرم که یکی از سختترین شبهای حضرت زینب(س) است، شبی که همه عزیزانش شهید شده بودند خیمهها مورد هجوم قرار گرفته، بچهها پراکنده شدند و شب بسیار سختی بوده، شاید تا صبح حضرت زینب(س) دنبال این بوده است که کودکان را جمع کند و از آنها مواظبت کند. در چنین شبی نماز شب حضرت زینب(س) ترک نشد.
مدیر بخش علمی پژوهشکده دانشنامهنگاری پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی عنوان کرد: امام حسین(ع) خودش معصوم و در اوج قله کمال و واسطه فیض الهی است. وقتی با حضرت زینب(س) وداع میکند جمله بسیار زیبایی دارد. میفرماید: «یا اختاه لا تنسینی فی نافلة اللیل؛ خواهر جان من را در نماز شب فراموش نکن»، این نشان میدهد که نماز حضرت زینب(س) خودش در اوج کمال بوده و چقدر این نماز خالصانه بوده که امام حسین(ع) از ایشان التماس دعا میکند. امام سجاد(ع) میفرماید: «ان عمتى زینب کانت تؤدى صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الکوفه الى الشام وفى بعض منازل کانت تصلى من جلوس لشده الجوع والضعف؛ عمهام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب و مستحب را اقامه مینمود و در بعضی منازل به خاطر شدت گرسنگی و ضعف نشسته ادای تکلیف میکرد». حتی در بدترین و سختترین شرایط ایشان علاوه بر نمازهای واجب، مستحبات را نیز انجام میداد.
دغدغه حضرت زینب(س) هنگام ورود به شام
وی با بیان اینکه حجاب و عفاف حضرت زینب(س) برای ما درسآموز است، گفت: حضرت زینب(س) در رعایت عفاف و حجاب مثل مادر بزرگوار خودشان حضرت فاطمه(س) بیبدیل است. در این خصوص شخصی به نام یحیی مازنی میگوید: من در مدینه مدت زیادی در همسایگی حضرت علی(ع) بودم اما در این مدت به خدا قسم هرگز زینب را ندیدم و حتی صدای او را هم نشنیدم. حضرت زینب(س) در حالت عادی، شرایط زندگیاش اینگونه بود. در سختترین شرایط زندگی خود نیز به مسئله حجاب و عفاف اهتمام کامل داشتند. وقتی اسرای کربلا را وارد کوفه میکردند، راوی می گوید: امام سجاد(ع) را دیدم که بر شتری بدون روپوش حضرت را سوار کرده بودند، در این هنگام بانویی را دیدم که بر شتر برهنهای سوار است. سؤال کردم او کیست جواب دادند او زینب کبری است. این بانو خطاب به مردم کوفه میگفت ای مردم چشمان خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمیکنید. دغدغه حضرت زینب(س) در آنجا، آن شکنجهها و گرسنگی و بسته بودن دستها و ... نیود. دغدغهاش عفت و حجابش بود. وقتی فرمود که چشمهای خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمیکنید و به حرم و خاندان پیغمبر خدا(ص) در حالی که پوشش و حجاب مناسبی ندارند نگاه میکنید این نشاندهنده این است که آن حضرت در همه شرایط برای حجاب و عفت خودش اهمیت ویژهای قائل بودند.
مهمترین بعد زندگی آن حضرت
حجتالاسلام زراعتیان افزود: مهمترین بعد زندگی آن حضرت را باید شجاعتش دانست که شجاعت زینبه در واقع امر ویژهای است. حضرت زینب(س) با ایراد خطبههای آتشین پایه کاخهای ستم بنی امیه را به لرزه در آورد. در یک کلام میشود خلاصه کرد که با این کار همه تبلیغات و نقشههای دشمن را نقش بر آب کرد. اگر این تلاش بینظیر و فداکاری حضرت زینب(س) نبود قطعاً جریان کربلا را بنی امیه یا بهگونهای به فراموشی میسپردند یا از مسیر اصلی خودش منحرف میکردند. شخصی به نام بشیر بن خزیم اسدی درباره خطبه حضرت زینب(س) میگوید: در این روز به حضرت زینب(س) نگریستم. سوگند به خدا کسی را مانند زینب(س) در سخنوری توانا ندیدم چنان که گویی از زبان امیرالمؤمنین علی(ع) سخن میگوید. بر مردم نهیب زد خاموش باشید. با این نهیب نه تنها آن جماعت انبوه ساکت شدند بلکه زنگ شتران نیز از صدا افتاد.
وی افزود: یکی از خطبههای حضرت در دربار یزید است. وقتی یزید معتقدات اسلام را انکار و انتقام گرفتن از پیامبر(ص) را مطرح میکند و کشته شدن فرزندان پیامبر(ص) را در مقابل شکست کفار قریش در جنگ بدر قرار میدهد، کسی در مجلس جرئت اعتراض به یزید را ندارد و هیچ اعتراضی انجام نمیشود. ناگهان حضرت زینب(س) از گوشه مجلس بلند میشود و با این حرفهای یزید به مقابله بر میخیزد و در مقابل این یاوهگوییهایی که یزید انجام داده بود واکنش شدیدی را نشان میدهد و این واکنش موجب رسوایی یزید میشود.
تحقیر یزید توسط دختر علی(ع)
مدیر بخش علمی پژوهشکده دانشنامهنگاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه عنوان کرد: خطبهای که حضرت زینب(س) در آنجا ایراد کردند تأثیر بسیاری داشت، آن شجاعتی که حضرت در آنجا نشان داد و در کاخ یزید حقانیت امام حسین(ع) و باطل بودن اعمال یزید را آشکار کرد. حضرت زینب(س) در حالی خطبه را ایراد کرد که قلبش داغدار عزیزانش بود، بازوانش بسته و اسیر بود و سر مبارک و بریده امام حسین(ع) در میان تشت در برابرش قرار داشت. در آن مجلس شخصیتهای کشوری و لشکری یزید حضور داشتند. بسیار عجیب و شگفتانگیز است که دختر علی(ع) اینگونه یزید را توبیخ و تحقیر میکند و او را زاده هند جگرخوار میخواند و انگشت روی گناهی میگذارد که راه هر توجیهی را به روی یزید میبندد و میفرماید ای فرزند آزادشدگان، «یا بن الطلقا»، آیا این از عدل تو هست که زنان و کنیزان خود را در پرده قرار دهی و ما دختران پیامبر(ص) را در مجلس نامحرمان بهعنوان اسیر حاضر کردهای. حضرت زینب(س) در این خطابه جنایتهای یزید را آشکار میکند و به او میگوید که از جفای روزگار بر من است که مرا در شرایطی قرار داده که با تو سخن بگویم هرچند من تو را کوچکتر از آن میدانم که با تو سخن بگویم. خیلی مهم است و شجاعت میخواهد که برگردد و یزید را تحقیر کند و بگوید من تو را خیلی کوچکتر از آن میدانم که با تو حرف بزنم و این خطبهای که حضرت در کاخ یزید دارد زمینه بیداری اهل شام را فراهم آورد. حکومت دمشق را با مشکلات جدی مواجه کرد و یک ضربه جدی به اعتبار و نفوذ یزید بود. خطبه امام زینالعابدین(ع) در واقع در کنار خطبه آن حضرت قیام امام حسین(ع) را تکمیل کرد و نتیجه این شد که یزید نسبت به سرنوشت خود و حکومتش دچار وحشت شد.
وی گفت: حضرت زینب(س) در کنار این فعالیتها بعد از عاشورا و در کنار سرپرستی اسیران و حفظ جان امام سجاد(ع) از خطرها توانست انقلاب حسینی را با تحمل زحمتهای فراوان به پیروزی برساند و در انجام رسالتش با صلابت و استواری ایستاد و نقش سنگین و رسالت خود را بهخوبی به پایان رساند. آیین پیامبر و انقلاب کربلا در واقع با تلاشهای این بانوی بزرگوار از تحریف به دور ماند. هنگام ورود اسیران به کوفه مردم اول شادمانی میکردند و با شادمانی به استقبال اسیران آمده بودند. حضرت زینب(س) با این خطبهها و سخنرانیهای خود اوضاع را دگرگون کرد. کوفیان را غرق در ماتم کرد و با کلام نورانی خود همه کوفیان را متوجه جنایت یزید نمود و ماهیت قیام امام حسین را روشن کرد. هنگام ورود کاروان حسینی به شام، نیز شهر غرق شادی بود و یزید مجلسی از سران لشکری و کشوری را ترتیب داده بود. یزید از سر غرور با آن چوب دستی که داشت به لب و دهان مبارک امام حسین(ع) جسارت کرد، ولی حضرت زینب(س) آنچنان خطبه منطقی را ایراد کرد که نتیجهاش سر افکندگی یزید بود و اینقدر یزید منفعل شد که ماجرای قتل امام حسین(ع) را به گردن ابن زیاد انداخت و سعی کرد خودش را تبرئه کند.
حجتالاسلام زراعتیان اظهار کرد: در واقع در مورد حضرت زینب(س) هر چه بگوییم و بنویسیم نه توان معرفی و تبیین شخصیت آن حضرت را داریم و نه اساساً شخصیت عظیم و ملکوتی آن حضرت با فهم اندک ما قابل تحلیل است. در نهایت حضرت زینب(س) بعد از واقعه کربلا و بعد از مشاهده آن همه مصائب و تحمل اسارت به مدینه برگشتند و طبق نقلی بعد از حادثه قحطی در مدینه همراه همسرشان عبدالله بن جعفر دوباره به منطقه شام کوچ میکنند و در نیمه رجب سال 62 قمری در همان جا وفات یافتند و در روستایی به نام راویه دمشق که الان به نام زینبیه معروف است به خاک سپرده شدند که حرم نورانیشان میعاد گاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است.