به گزارش ایکنا، محمدکاظم شاکر، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، هفتم آذرماه در نشست علمی «روشمندی قرآنپژوهی خاورشناسان در دوره معاصر»، که از سوی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار شد، گفت: مطالعات خاورشناسی درباره قرآن و اسلام، سه دوره دارد؛ دوره اول دورهای است که در غرب نهاد دین و کلیسا(نه خود دین) حاکم بر همه ساحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی غرب بوده است که همان قرون وسطی و سدههای میانی است؛ اگر در این دوره در مورد اسلام هم مطالبی منتشر شده با حاکمیت نهاد دین بوده است و اسلام چون مدعی جهانشمولی بود کلیسا با آن برخورد کرد؛ بنابراین از دوره ظهور اسلام تا قرن 15، مطالب منتشر شده درباره اسلام تحت سیطره کامل کلیسا بود لذا ردیههای فراوانی علیه قرآن نوشته شد.
وی اضافه کرد: در این دوره کلیسا با استفاده از روش جدلی و با هدف مقابله با اسلام دست به فعالیت زدند زیرا اسلام بخشهای قابل توجهی از غرب را گرفته بود و اگر این مقابله نبود اسلام همه اروپا را در بر میگرفت و تلاشهای زیاد کلیسا با تبلیغات مسمومی که داشتند جلوی رشد اسلام را گرفت.
شاکر بیان کرد: در دوره دوم، نهاد دولت حاکم شد، و فعالیتها تحت سیطره دولتها انجام شد ولی آنان دنبال منافع خودشان بودند و کار چندانی با مسائل دینی نداشتند و عمدتا متوجه مسائل اقتصادی و تامین منافع خودشان بودند و اگر غرض دینی هم داشتند در این جهت بود بنابراین ذاتا دنبال مقابله با اسلام و قرآن نبودند برخلاف دوره اول که کلیسا به دنبال حذف اسلام بود. لذا دینی که با استعمار آنها مخالف بود مورد هجومشان قرار میگرفت.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: دوره معاصر که از نیمه دوم قرن 19 شروع شده دوره نوین قرآنپژوهی غربیهاست که به تعبیر خود آنها کندوکاو بیطرفانه غیرجدلی و اعتقادی معرفت بدون تقید به اولویتهای کلیساست، یعنی فعالیتهای مستشرقان نه زیر نظر دولت و نه زیر نظر کلیسا است و نهاد دانش عهدهدار این تلاشها و تحقیقات است، منظور بنده از این سه نوع تقسیمبندی این نیست که در دوره معاصر، هیچ خاورشناسی از دولتهای غربی پول نمیگیرد و دولتها افرادی را برای تحقیق درباره اسلام و قرآن اجیر نمیکنند.
وی افزود: در دوره معاصر حتی کسانی از طرف کلیسا به تحقیق میپردازند ولی جریان کلی تحقیقات دانشمندان غربی در دوره قرون وسطی با حمایت کلیسا بود و در دوره دوم با حمایت دولتها و در دوره معاصر برعهده نهاد دانش است. دانشگاهها و محیطهای علمی در قالب دپارتمان و کرسی به مطالعات قرآنی و شیعهشناسی و ... میپردازند و افرادی از سراسر دنیا در این مراکز به تحقیق میپردازند و عمده دانشگاهها و جریان دانش زیر بلیت مستقیم کلیسا و دولتها نیستند گرچه برخی کلیساها از جمله در آمریکا، دانشگاه کاتولیکها را دارند.
شاکر بیان کرد: اگر دانشجویی از ایران و تایلند و ... بخواهد رشته اسلامشناسی بخواند نمیگویند تو باید از نظر دولت و وزارت خارجه گزینش شوی بلکه یکسری قوانین مانند تافل دارند و هزینه از دانشجو دریافت میکنند و این روند بر کلیت دانشگاهها حاکم است؛ در همین دوره تحقیقات غربیها روشمند شده است زیرا عمدتا این تحقیقات در دپارتمانهای دانشگاهها با نام ادیان شرقی و قرآنشناسی، شیعهشناسی و اسلامشناسی صورت میگیرد و به صورت نسبی تابع روشهای علمی است، همان طور که دپارتمان کمبریج و هاروارد روشهایی در پژوهش و نجوم و ... دارند در دینپژوهی هم روشهایی مرسوم شده است. منطور بنده از روشمندی تحقیقات خاورشناسان معاصر این است که آنها از روشهای علمی متعارف در هر رشته بهره میبرند ولی روشمندی، ارزشی و ضد ارزشی و لزوما نشانه درستی مطالب نیست.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مثلا اگر کسی مدعی شد در فلان تاریخ ایران، فلان شاه حاکم بوده و توسط فلان فرد کشته شده است، اینها برای اثبات این مسئله سراغ اسناد تاریخی معتبر میروند، یا اگر ما مدعی شویم که کتابی 700 سال قدمت دارد به راحتی از ما قبول نمیکنند بلکه روشهایی دارند که تعیین میکند این متن برای چه زمانی است، گاهی با نقد ادبی و گاهی با آزمایشات کربنی آن را نشان میدهند.
وی با بیان اینکه غربیها کتاب مقدس را با همین روش تحلیل کردهاند و مشخص شده که نوشتههای کتاب مقدس متفاوت است، افزود: در کتاب مقدس آمده «قبل از اینکه پادشاهی در بنی اسرائیل رواج پیدا کند ...،» یهودیان معتقدند که این فراز از موسی(ع) است ولی تحقیقات محققان گویای این است که این تعبیر از موسی نمیتواند باشد زیرا موسی(ع) 1500 سال قبل از میلاد مسیح است در صورتی که رواج پادشاهی در بنیاسرائیل برای بعد از دوره موسی(ع) است.
وی با بیان اینکه مباحث نقد ادبی و لغتشناسی در غرب رشد زیادی پیدا کرده است، اضافه کرد: دو چیز به کمک روشمندی آمده که آن را ارتقاء میدهد، یکی پیشرفت علوم مانند زبان، مثلا اندیشمندان مسلمان، از قرن ششم به تدریج پذیرفتند که قرآن از لغات غیرعربی هم استفاده کرده است، حتی شیخ عباس قمی توجیه کرده که ایوب، عربی و تورات عربی است ولی امروزه روشن است که این کلمات غیر عربی است. دومین مطلبی که به روشمندی کمک کرده این است که دانشگاهها در غرب، خود را از دولتها جدا کرده و مستقلا به تحقیق میپردازند نه اینکه اصلا دانشگاه دولتی وجود ندارد ولی خودکفا و مستقل اداره میشوند و دولت در پذیرش دانشجو و استاد و ... دخالتی ندارد. حتی از کسی چون علامه طباطبایی و آیتالله مهدی حائری یزدی دعوت کردند که حائری سالها در غرب تدریس کردند.
شاکر اظهار کرد: این استقلال سبب شد تا استادان مسلمان مانند عبدالعزیز ساشادینا به دپارتمانهای غربی بروند، وی سالها در دانشگاه ویرجینیا کرسی تدریس داشت. دانشجویان مسلمان هم به این دپارتمانها راه یافتند لذا نمیشود کسی صرفا بخواهد با تعصبات مذهبی حرف بزند و باید روشمند تحقیق و تدریس کند.
وی اضافه کرد: مضاف بر اینکه در غرب ریویو نویسی رواج دارد بنابراین کسی که مطلبی مینویسد باید دقت زیادی داشته باشد تا وقتی او را نقد کردند اشکال اساسی به کار او وارد نشود، وقتی با استادی به روش علمی برخورد شود و به سستی آراء او پی ببرند دانشگاهها با او قرارداد نمیبندند. در بسیاری از دانشگاههای غربی، سال به سال قرارداد بسته میشود و تاثیرگذاری فرد و ارجاع به اندیشه وی، ملاک مهمی در این مسئله است.
شاکر بیان کرد: منبریهای ما منبر که میروند مخاطبان آنها عمدتا شیعه هستند؛ یک کشیش هم در کلیسا دوست دارد که مخاطبانش را به وجد بیاورد ولی وقتی این کشیش وارد دانشگاه شد حق ندارد مخاطب را به وجد بیاورد بلکه باید روشمند بحث کند زیرا مخاطب او کسی است که دنبال دیندار شدن نیست بلکه دنبال فهم دین است.
روشمندی ملازم با صحیح بودن نیست، یعنی وقتی میگوییم تحقیقات قرآنی غربیان در دوره معاصر روشمند است به این معنا نیست که ما ناچاریم نتیجه تحقیق آنها را قبول کنیم، زیرا اولا ممکن است خود روش آنها مورد نقد قرار بگیرد و مشخص شود که روش درست و کاملی نیست، ثانیا میتواند در نتیجهگیری دچار خطا شده باشد. مثلا فقها حتما بر اساس روش مورد پذیرش، حکمی را صادر میکنند که مبتنی بر کتاب، سنت و عقل و اجماع است، حال اگر فقیهی بگوید من در رؤیا دیدم که معصومی به من گفت بر این فتوا پافشاری نکن مخاطب فقهپژوه این حرف را قبول نمیکند زیرا رؤیا، منبع فقهی نیست گرچه برخی از این رؤیاها صادقه هم هست.
وی تاکید کرد: اینکه فقه روشمند است یعنی براساس منابع حکمی به دست میآورد ولی این دلیل بر آن نیست که همه این فتاوا درست است؛ مثلا فقیهی نماز جمعه را در عصر غیبت حرام میداند و دیگری مستحب، در حالی که ممکن نیست چیزی هم حرام و هم جایز باشد و دلیل این اختلاف در این است که فقیهی روایتی دیده که آن فقیه ندیده و یا در استنباطات عقلی اختلاف دارند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: مرحوم علی اکبر غفاری که در حدیث بسیار متبحر بود و متون حدیثی را زیر و رو کرده بود، سر کلاس دکتری به ما گفتند که 5 تا از فتاوای آیتالله خوانساری را من عوض کردم، چون روایات تقطیع شده بود و این تقطیع از دید ایشان مغفول بوده است. لذا مسئولیت قرآنپژوهان مسلمان در دوره معاصر بسیار سنگینتر و سختتر است زیرا نوعا مستشرقان متکی به علوم روز هستند، مثلا اثر آترور جفری را زمانی میتوان نقد کرد که زبان سریانی را بلد باشیم چون مدعی است 70 درصد کلمات قرآن سریانی است. البته یکی از ویژگیهای دوره معاصر این است که خود غربیها هم نویسندگان را نقد میکنند و تخصص برخی افراد را زیر سؤال میبرند.
انتهای پیام