حجتالاسلام مرتضی آقامحمدی در گفتوگو با ایکنا؛ درباره فلسفه عید فطر و اهمیت آن برای مسلمانان جهان گفت: عید فطر، عید بندگی خدا و عید فطرت و بازگشت به پاکی و طهارت است. ماه رمضان ماهی است که انسان در آن روزه گرفته و به خدا نزدیک شده است. در حدیث نبوی است که پیامبر(ص) میفرماید «إنّ لکلّ شی ء باباً، و باب العبادة الصّیام؛ برای هر چیزی دربی است و درب عبادت هم روزه است.» درب به معنی راه و طریق ورود به هر چیزی است. راه ورود به بندگی خدا نیز طبق گفته پیامبر، روزه است.
وی افزود: نکته لطیف در این حدیث آن است که حقیقت عبادت و بندگی خدا با کنترل و مهار خواستهها، امیال و هوا و هوسها شروع میشود. عبادت یعنی پرستیدن خدا به این معنی که انسان تسلیم خدا باشد. این موضوع انسان را به خدا نزدیک میکند و فاصله بین او و خدا را از میان میبرد.
آقامحمدی افزود: در سوره نازعات آیه 40 و 41 آمده است؛ کسی که از مقام ربّش بترسد، خدا به معنای ربّی که تربیتکننده بوده، قرار است حاکم بر ما باشد و اعمال ما را محاسبه کند. ربّ یعنی بر بند، بند ما حافظ بوده است و نه اینکه فقط شاهد اعمال ماست. یعنی از هر چیزی به ما نزدیکتر است و یک لحظه توجه را از انسان بردارد، همه چیز ما نابود است.
وی که دکتری شیعهشناسی دارد گفت: خداوند ربّی است که این طور با چنین توجهی به ما حیات داده و قوام بخشیده است. نزدیکترین نزدیکان و حاضرترین حاضران بوده و بر ما حکم میکند. از این رو باید رعایت این ربّ و ناظر را کرد.
آقامحمدی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: حقیقت کمال انسان از اینجا شروع میشود که نفس را از هوای نفس به دور داریم. اینجاست که انسان به بهشت و زیباییها میرسد. بندگی خدا این طور شروع میشود که خدا را ربّ و ارباب میبینیم و خود را موظف می بینیم به اینکه از اوی حاضر و ناظر پرهیز کنیم که خلاف مرتکب نشویم و مخالف دستورات او را انجام ندهیم. حقیقت بندگی این است که باید نفس را کنترل کرد و خواهش نفس را باید مهار کرد.
وی همچنین یادآور شد: خواهشهای نفسانی و لذتطلبی وجود دارد و باید کنترل شود. اتفاقی که در رمضان میافتد این است که روزه میگیریم و ضعف عمومی بر انسان غالب میشود. به مغز قند کافی نمیرسد و شور و شعف کاهش مییابد. هیجان و انرژی کم میشود؛ در نتیجه هواهای نفسانی و میل به گناه کاهش پیدا میکند.
وی افزود: غریزه در ماه رمضان در موضع ضعف قرار میگیرد. همه این موارد باعث میشود که انسان شانس بیشتری برای مقابله با خواسته نفسانی داشته باشد. یعنی اگر در حالت عادی که غذا خورده است، 90، 100 درجه از ایمان (نیاز) دارد که در مقابل گناه مقاومت کند، در حالت روزه شاید این به 60 درجه برسد که میتواند در مقابل گناه مقاومت کند. با غلبه ضعف بر بدن، غلبه بر نفس راحت میشود.
آقامحمدی ادامه داد: در ماه رمضان، یک ماه انسان در حالت روزهداری راحتتر میتواند بر نفس غالب شود. به خصوص که تمرین هم کرده است و سی روز از آنچه حلال بوده اجتناب کرده است. از دیگر حلالهایی که در اختیارش بوده نیز اجتناب کرده و این تمرین است. وقتی انسان میتواند حلال خدا را ترک کند، به طریق اولی، قطعاً میتواند حرام را ترک کند.
وی درباره فلسفه عید فطر گفت: اگر انسان از شهوتها و لذتهای حلال اجتناب کند، به طریق اولی میتواند از حرام اجتناب داشته باشد. پس از تمرین یک ماهه قرار است که جشنی گرفته شود مثل کسی که چیزی را ترک کرده است. بعد از یک ماه روزهداری جشن پاکی از گناه میگیریم. قرار است از این کمپ ماه رمضان، انسان که یک ماه مهمان خدا بوده است به جامعه برگردد و سعی کند دستاورد یک ماهه را حفظ کند. حالا از حلالهایی که اجتناب میکردی، دیگر لازم نیست اجتناب کند، بلکه باید از حرامها اجتناب کند. انسان یاد گرفت در این یک ماه به نفسش نه بگوید، بنابراین میتواند در مقابل حرام مقاوم کند. حالا باید ذخیره و اندوخته ماه رمضان را در اینجا خرج کند.
این پژوهشگر ادامه داد: کنترل نفس هم نهایت کمال انسان نیست. نهایت کمال انسان در شرایطی است که انسان بتواند در طهارتش به یک حالت پایدار برسد. در فلسفه گفته میشود که فعل هیچ وقت غایت نهایی انسان نیست. اگر کاری میکنیم جایز است بپرسیم که چرا آن را انجام میدهیم. آنجا که پاسخ شما به «حالت» ختم بشود نه فعل، آن میتواند غایت نهایی باشد. مثل اینکه حبوبات میخرید. میپرسند چرا، میگویید میخواهم غذا بپزم. این یک فعل است. هدف نهایی خرید کالا نیست. باز جا دارد بپرسند چرا؟ غذا خوردن هم فعل است. باز پرسش و پاسخ اینکه میخواهم به حالت سیری برسم و این دیگر تمام است. با سیر بودن رنج گرسنگی را از بین میبریم. به لذت آرامش میرسیم و انرژی داریم که بتوانیم زندگی را خوب مدیریت کنیم.
وی گفت: وقتی حالت، هدف نهایی قرار میگیرد به موقعیت پایدار رسیدهایم، ولی تا وقتی مشغول به انجام فعل هستیم، هدف نهایی نیست. خداوند در آیه 56 سوره ذاریات میفرماید؛ «من انس و جن را خلق نکردم جز اینکه عبادت کنند» که یک فعل است. عبادت برای چه چیزی؟ خودش به تنهایی نمیتواند هدف باشد. هدف باید یک حالت باشد. آن حالت جایی است که انسان از فعل گذشته است و به حالت روحی عبد بودن رسیده است.
آقامحمدی اظهار کرد: این حالت را در آیه 27 ـ 30 سوره فجر نیز میبینیم که ای نفس مطمئنه که به آرامش و اطمینان رسیدهای، حالا میتوانی در بین عبدها و بندههای من وارد شوی. به انسان تسلیم خدا، پس از مرگ، بعد از اینکه چند سال زندگی کرده است، خطاب میشود بین بندگان من وارد شو. این حالت نهایی انسان است.
وی تصریح کرد: بندگی خدا و به مقام عبد بودن رسیدن با عبادت شروع میشود. ولی عبادت غایت نبود. عبد همان مقام قرب خدا را دارد که انسان را به کمال و هدف خلقتش میرساند. عبادت مقدمهای است برای عبد شدن. هر عبادتکنندهای عبد نمیشود، همان طور که شیطان شش هزار سال عبادت کرد، ولی عبد نشد. عبد یعنی تسلیم خدا بودن. شیطان سجده نکرد، عابد بود، ولی بنده و تسلیم نبود. عبادت باید به مقام عبودیت ختم بشود، «فدخلی فی عبادی» را در پی داشته باشد.
این کارشناس حوزه دین گفت: آنها که نفس را کنترل و مهار میکنند و به خواستهها نه میگویند، در ماه رمضان فرصت کنترل نفس و نه گفتن به آن را دارند. رفته، رفته به آنجا میرسند که قدرت برای نفس پیدا میشود که بتواند خودش را تطهیر کند. ایمان و عمل صالح یکدیگر را تقویت میکنند، کار به جایی میرسد که خواستههای زشت و شهوانی از نفس رخت بر میبندد و نفس به پاکی میرسد و تزکیه میشود. اینجا بحث کنترل نفس نیست، بلکه این است که وجود انسان پاک شده است. از این روح، خواسته شیطانی بر نمیآید. این نفس شیطانی نیست، بلکه رحمانی است.
آقامحمدی ادامه داد: در سوره «شمس» خدا یازده قسم طولانی یاد میکند که بعد میفرماید؛ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها». انسانهایی به صلاح رسیدند که نفس را تزکیه کردند. در سوره اعلی نیز خدا میفرماید «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى». این دو آیه هر دو به یک معنی است که رستگاری، سعادت و خوشبختی برای کسانی است که نفس خود را تطهیر کنند و به مقام عبد بودن رسیده باشند. به این معنی که فعل آنها به حالت پایدار رسیده است. جالب اینجاست که تزکیه نفس در این دو سوره تأکید شده و مستحب است که در نماز عید فطر دو سوره شمس و اعلی خوانده شود. هر دو یادآور این است که عید فطرت و پاک کردن انسان و بازگشت به طهارت است.
وی گفت: ابتدا کنترل نفس و مقاومت در برابر هواها بود، هواها که از وجود انسان رفت، دیگر وسوسهای نیست. همان طور که پیامبر (ص) فرمود که شیطان من، به دست من تسلیم شده است. به قدری نفس ایشان پاک است که نه فقط نمیتواند وسوسه کند، بلکه به راه راست میآید. آنها که به طهارت نفس میرسند، عبودیت در آنان پایدار میشود. فطر، عید واقعی برای کسانی است که کنترل نفس را تجربه کردهاند.
انتهای پیام