به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «استعارههای مفهومی و فضاهای قرآنی» شب گذشته، ۱۴ مهر، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
خلیل پروینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در این نشست بیان کرد: قرآن کریم به مثابه یک پدیده زبانی در محیطی نازل شد که عربها به فصاحت و بلاغت شهره بودند و به خود مینازیدند و حاضر نبودند در مسائل مربوط به ادبیات از هیچ ملتی اثری را ترجمه کنند و تا قرون سوم و چهارم اینها در عرصه ادبیات و نقد ادبی و زبانشناسی به معنای قدیم حاضر نبودند که اثری را از فرهنگهای بیگانه ترجمه کنند، در حالی که در زمینه فلسفه و طب آثاری را ترجمه کرده بودند، اما فنالشعر ارسطو در قرن چهارم به عربی ترجمه شد.
تلاشهای زبانشناسان گذشته
وی در ادامه گفت: عربها در این حال و هوا شاهد نزول کتابی میشوند که نهتنها آنها بلکه انس و جن را دعوت به مبارزهطلبی میکند و وقتی این سخنان را گوش میکنند چنان تحت تأثیر قرار میگیرند که اعتراف میکنند چنین سخنی تا به حال نشنیدهاند و نمونه آن ولید بن مغیره است. تا اواخر قرن سوم همین روال حاکم بود تا اینکه با پیشرفت علوم لسانی، زبانی، نقد ادبی و بلاغت، کمکم دانشمندان حوزه اسلامی و آنها که مفسر و ... بودند به فکر بیان اسرار شگفتی این سخن برآمدند. لذا کتبی نوشته شد و اولین کتاب که نوشته شد اثر ابوعبیده بود که مجازالقرآن نام دارد و سپس جاحز به عنوان یک شخصیت ذوفنون کتابی به نام نظمالقرآن را مینویسد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: شخصیتهای دیگری نیز بودهاند که آثاری داشتند، اما نکته قابل توجه این است که رگههایی از استعارههای مفهومی در کتاب مجازاتالقرآن شریف رضی وجود دارد و سپس اوج تلاش زبانشناسانه گذشتگان در جرجانی است که نظریه نظم را دارد و با اینکه پیشینه دوری داشته و از سیبویه شروع شده است، در نهایت ابتکار به دست جرجانی میافتد.
وقفه طولانی بعد از زمخشری
وی افزود: زمخشری نیز در تفسیر تمام دیدگاههای جرجانی را آورده و توانسته گام مهمی در اعجاز قرآن بردارد. آنهایی که میگویند بلاغت قدیم و نقد ادبی قدیم همیشه جملهمحور بوده درست نیست. وقتی که در آثار قدما دقت میکنیم، میبینیم که مخصوصا زمخشری چندینجا، سوره را از ابتدا تا آخر مانند زنجیر مرتبط میداند. اگر اعجاز زبانی و ادبی قرآن در گذشته مورد فهم تدریجی قرار گرفته، برمیگردد به اینکه نقد ادبی و زبان شناسی بر اساس نقد ادبی و زبانشناسی آن دوره بود، اما اسرار اعجاز قرآن متناسب با تحولات معاصر کشف نشده و دلیلش این است که بعد از زمخشری وقفهای طولانی ایجاد شد.
پروینی تصریح کرد: در دوره معاصر نیز عبده و سید جمال و بنتالشاطی کارهایی صورت دادند، اما نود درصد آنها به مطالعات قدیم برمیگردد تا اینکه سید قطب کتابی را نوشته که نقطه عطفی در فهم زبان قرآن بوده و درست است که او از چیزی به نام استعارهای مفهومی سخن به میان نیاورده، اما تعبیراتی دارد. مانند اینکه حالتهای روحی و روانی مؤمنان و کافران تصویرگری هنری شدهاند و صحنههای طبیعت و حوادث قیامت و ... نیز همین طور است. حدود هشت تیتر دارد که معتقد است تمام موضوعات محوری قرآن به صوت تصویرگری هنری مطرح شدهاند و میگوید که خیلی از آیات نه در آنها تشبیه است و نه استعاره، اما تصویر آن زنده است.
آغازگری یک انقلاب
وی ابراز کرد: کتاب دکتر قائمینیا آغازگر انقلابی در حوزه مطالعات میانرشتهای و میان زبانشناسی است که جزء علوم شناختی و قرآنشناسی محسوب میشود و خوشبختانه ایشان نیز با سازماندهی ذهنی خوبی که دارند این کار را پیگیری کرده و مطالب کتاب پراکنده نیست و از یک ذهن منسجم سرچشمه میگیرد. همچنین کتاب یک مقدمه طولانی و علمی دارد. انسان اگر همین مقدمه را خوب بخواند، به طور کلی کتاب را درک میکند.
پروینی تصریح کرد: نویسنده مواردی را ذکر میکند که نشان میدهد قدما در مورد استعارههای قرآن کارهایی انجام دادهاند، اما جا داشت که وقتی ایشان مبنای انقلابی را تأسیس میکنند، پیشینه قویتر و بیشتری میآوردند. ریشههای استعاره مفهومی در سخنان قدما وجود داشته و به یک بسته تبدیل نشده، اما به هر حال وجود داشته است. همچنین انتظار میرفت نویسنده در این کتاب آثار جدیدی را که در این حوزه وجود دارد نیز میدیدند.
وی بیان کرد: مطالب نظری که نویسنده به آن پرداخته بر مثالها سایه سنگینی افکنده است؛ یعنی انتظار این بود که از حیث روششناسی، مطالب نظری را در فصول اول و دوم میآورند که نشان دهند منظورشان از استعارهها و فضاها چیست و بعد روی مثالها متمرکز میشدند و در فصل پنج میبینیم که مجدداً حدود ۳۰ صفحه مفاهیم نظری مطرح شده و گویی میخواهد به ایرانیانی که با این مفاهیم آشنا نیستند تدریس کند.
انتهای پیام