به گزار ایکنا؛ خیلیها لذت گناه را تجربه کرده اند و مدام از خود و دیگران سؤال می کنند چرا باید کاری که لذت بخش است را رها کنم؟ در دعای امروز، چهارمین روز از ماه مبارک رمضان با خداوند از دو لذت سخن می گوییم. اولی حلاوت ذکر خداوند که خیلیها خود را از آن محروم کردهاند و ما از خدا میخواهیم که آن را مدام تجربه کنیم و دیگری گناهی که به جای چشیدن باید ترمزش را بکشیم.
در دعای روز چهارم ماه رمضان آمده است:
«اللهمَ قَوِّنی فیهِ عَلی اِقامَةِ اَمرِکَ، واَذِقنی فیهِ حَلاوةَ ذِکرِکَ، واَوزِعنی فیهِ لِاَدآءِ شُکرِکَ بِکَرَمِکَ؛ وَاحفَظنی فیهِ بِحِفظِکَ و سِترِکَ یا اَبصَرَ الناظِرین؛ خدایا مرا در این روز بر اقامه و انجام فرمانت قوت بخش وحلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان و برای ادای شکر خود به کرمت مهیا ساز و در این روز به حفظ و پرده پوشیات مرا از گناه محفوظدار، ای بصیرترین بینایان عالم !
پیام اول: طلب قوت جهت انجام عبادت
قوّت عبادت غیر از قوّت بازو است. این دو قوه با هم دیگر تفاوت دارد، ممکن است شخصی سن زیادی داشته باشد؛ اما قوه عبادتش از جوانان بیشتر باشد. باید دعا کنیم که در ماه رمضان خدا به ما قوه عبادت عطا کند. در دعای کمیل هم آمده: قَوّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارحی خدایا قوتم بده که اعضاء و جوارحم در خدمت تو باشد. امام سجاد(ع) به خدا عرضه مىدارد: مِنْ اَعْظَمِ اَلنِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلى اَلْسِنَتِنا وَ اِذْنُکَ لَنا بِدُعائِکَ؛ خدایا، از بزرگترین نعمتهایت بر ما، این است که ذکر تو بر زبان ما جارى مىشود و اینکه اجازه دادى تا تو را بخوانیم و با تو راز و نیاز کنیم. این لطف مضاعفى است از سوى خداوند که هر که راه او را انتخاب کند خدا او را تأیید مىکند. توفیق عبادت و دعا را به بنده عطامى فرماید تا او را بخواندو اطاعت اوامر او را بکند و نه تنها توفیق عبادت بلکه قوت انجام عبادت را به او مىدهد.
پیام دوم: چشیدن شرینی ذکر خدا
چرا از مناجات لذت نمىبریم؟ روایتى از پیغمبر اکرم(ص) است که مىفرمایند: «قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ إِذَا عَلِمْتُ أَنَّ الْغَالِبَ عَلَى عَبْدِیَ الِاشْتِغَالَ بِی نَقَلْتُ شَهْوَتَهُ فِی مَسْأَلَتِی وَ مُنَاجَاتِی» خدا مىفرماید: اگر دیدم که بندهام اغلب اوقاتش را صرف من مىکند و به فکر من است، یعنى به فکر این است که چه تکلیفى دارد تا انجام بدهد، یا از چه نهى شده است که اجتناب کند (ممکن است لحظات و ساعاتى رفتارهاى نامناسبى هم داشته باشد) تمایلات او را سوق میدهم به طرف گفتوگو و مناجات با خودم.
به جاى اینکه تمایل به امور پست و حیوانى داشته باشد، اصلا علاقهاش به این جهت میشود که با خدا صحبت کند. این لطفى است که خدا به او مىکند. اگر کسانى باشند که بیشتر اوقات یا خداى ناکرده همه اوقاتشان، فکر لذائذ دنیا باشند؛ فکر این که چه غذایى لذیذتر است، چه جایى مناسبتر است، چه لباسى زیباتراست، چه فیلمى لذت بخشتر است، مجالست با چه کسى شیرینتر است، چه پست و مقامى مىتوانند به دست بیاورند، خدا هم اجازه نمىدهد که با او مناجات کنند. «....إِنَّ أَدْنَی مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ» اگر عالمی به علمش عمل نکند کمترین عذابی که خدا برای او در نظر میگیرد این است که حلاوت و شیرینی مناجات با خدا از او گرفته میشود. پس دعا و عبادت مزه دارد. در مناجات الذاکرین می خوانیم: ... الهی فالهمنا ذکرک فی الخلا و الملا و اللیل و النهار و الاعلان و الاسرار و فی السراء و الضراء و انسنا بالذکر الخفی ... استغفرک من کل لذة بغیر ذکرک. ... خدایا ذکرت را در خلوت و جلوت و شب و روز و در ظاهر و باطن و در حال خوشی و ناخوشی به ما الهام فرما و ما را به ذکر خفی مانوس کن ... خدایا از هر لذتی غیر از لذت یاد تو طلب بخشش می کنم.
پیام سوم: ادای شکر الهی
شکر یک معنی دقیقی دارد و آن عبارت است از قدردانی، اندازه شناسی و حق شناسی. بنده اگر بخواهد قدرشناس و شاکر باشد باید قدر نعمتهای خدا را بداند، یعنی هر نعمتی را بداند برای چه هدف و منظوری است و در همان مورد مصرف کند. توفیق شکر خداوند را باید از خدا خواست، زیرا همه چیز از ناحیه اوست و «توفیق» نیز «من الله» است. همانگونه که حضرت سلیمان(ع) از او چنین درخواست میکند «رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی» یعنی خدایا به من الهام و عشق و علاقه نسبت به شکر نعمتهایت را مرحمت فرما.
روایت شده که خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که ای موسی، حق شکر مرا به جای آور. عرض کرد پروردگارا چگونه شکر کنم تو را که حق شکر تو باشد در حالی که هیچ شکری نیست که به آن تو را شکر کنم، مگر آنکه همان شکر هم نعمتی است که تو به من ارزانی داشتی. فرمود: ای موسی اکنون حق شکر مرا ادا کردی که دانستی آن هم از من است.
پیام چهارم: ستاریت خداوند و پرده پوشی از گناهان
خدایی که بصیر است ستار العیوب هم هست. حضرت علی(ع) فرمودند: لَوْ تَکَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُم؛ اگر از گناهانِ هم خبر داشتید، هیچکس جنازه دیگری را دفن نمیکرد! خداوند متعال با ستاریت خود گناهانِ ما را پرده پوشی می کند. اما ما باید حیا کنیم و با وجود بصیر بودن خداوند خود را کنترل نموده و گناه نکنیم.
اهرمهاى بازدارندۀ گناه:
همانگونه که ترمز در اتومبیل لازم است تا آن را از سقوط در پرتگاهها و خطرات کنترل کند، غرائز و خواستههاى انسان نیز، نیاز به کنترل دارد که عبارت است از: 1. تفکر در امور گوناگون 2. ایمان به خدا و معاد و روز حساب 3. خودشناسى و توجه به شخصیت خود 4. توجه به تشکر از خداوند 5. توجه به عرض اعمال بر پیشوایان 6. نزدیک دیدن مرگ 7. ترس از عواقب گناه 8. توجه به نقش عبادت در ترک معصیت.
برگرفته از کتاب «۱۲۰ نکته و پیام از ادعیه ماه مبارک رمضان» نوشته حجتالاسلام روحالله بیدرام.
انتهای پیام