«مصادره» اولین ساخته مهران احمدی در مقام کارگردان، فیلمی طنز است که برای این گونه سینمایی غنیمتی محسوب میشود، زیرا نشان میدهد که میتوان هم کاری کمدی انجام داد هم اینکه در آن به موضوعات ارزشی و انقلابی توجه کرد. داستان این فیلم درباره فردی است که در ساواک مامور خرید است و بعد از انقلاب از کشور فرار میکند. در «مصادره» به گونهای جنایات ساواک تصویر میشود که شعارگونه به نظر نیاید و تماشاگر با آن ارتباط برقرار کند. برای مثال قهرمان قصه (رضا عطاران) با خرید وسایل شکنجه به جنایتهای ساواک اشاره میکند، بدون اینکه اصل مطلب را به وضوح بیان کند.
در کنار تصویرگری از جنایات رژیم شاه به برخی تندرویها نیز اشاره میشود، حتی برخی فرصتطلبیهای افراد نیز مد نظر قرار میگیرد. برای مثال شخصیتی که بابک حمیدیان ایفاگر نقشش است در هر موقعیت به شکلی در میآید. در زمان شاه لباس سلطنتطلبها را بر تن میکند و در دوران انقلاب به شکل انقلابیون در میآید. این شخصیت تصویرگر آدمهایی است که از هر موقعیتی میخواهند برای خود منفعتی کسب کنند و متاسفانه تعدادشان کم نیست.
اشارات این فیلم تنها به پیروزی انقلاب ختم نمیشود، بلکه ما با زندگی سیاسیهای فراری نیز در خارج از کشور هم آشنا میشویم. از این جالبتر با نقد برنامههای ماهوارهای ما با روابط نامشروع این به اصطلاح مبارزان ضد حکومتی آشنا میشویم، البته وقتی خلاصه داستان را تعریف میکنیم، ممکن است این تصور در ذهن پیش بیاید که این کار یک اثر سفارشی است، اما نقدهایی این کار تنها معطوف به مخالفان نیست و ما نقد افرادی از درون نظام را هم شاهد هستیم.
این کار سینمایی جدا از داشتههای معنایی، یک اشکال اخلاقی نیز دارد. در بخشی از سکانسهای فیلم برخی جملات استفاده میشود که شاید بیان آن برای خانواده چندان خوشایند نباشد! این معضل نیز تنها آسیب این فیلم نیست، بلکه متاسفانه آسیبی رایج در سینمای کمدی محسوب میشود. به هر حال این کار سینمایی که اولین تجربه کارگردانی نیز است به فیلمسازان این حوزه نشان میدهد که هم میتوان کار خوب تولید کرد، هم اینکه گیشه را راضی نگاه داشت.
در کنار نقد معنایی که از فیلم داشتیم باید به بحث فنی این کار نیز بپردازیم. مصادره حاصل همکاری یک گروه بسیار خوب در پشت دوربین است. مهران احمدی، محمدحسین قاسمی و نرگس آبیار گروهی هستند که در تولید فیلم نقش داشتهاند. در این میان، احمدی به عنوان کارگردان مهمترین نقش را در این میان ایفا کرده است. نکته جالب اینجاست که تجربههای طنز فیلمساز در شیرین شدن شوخیهای فیلم کمک بسیار به کار کرده است.
موضوع دیگر به حوزه بازیگری این فیلم بازمیگردد. انتخاب رضا عطاران به عنوان نقش اول، بهترین گزینهای است که کارگردان میتوانست انتخاب کند. این بازیگر که از او میتوان به عنوان استثنا نام برد به اندازهای در کار خود خبره و آگاه است که وجودش در هر کاری قادر است موفقیت آن فیلم را تضمین کند. نکته جالبتر اینجاست که توانایی این بازیگر تنها به کارهای طنز خلاصه نشده، بلکه حضور وی به عنوان بازیگر در فیلمهای جدی نشان دهند تواناییهای اوست.
جدا از عطاران؛ هومن سیدی و بابک حمیدیان دیگر بازیگران اصلی این فیلم هستند که من از آنها به عنوان دیگر امتیاز فیلم نام میبرم. درباره دیگر نقشهای فرعی فیلم هم باید به عنوان نقطه قوت فیلم نام برد. در کنار بازیگری موضوعی دیگری که در حوزه مسائل فنی وجود دارد به فیلمبرداری خوب فیلم برمیگردد که به نظرم جز امتیازات فیلم محسوب میشود. در کنار این امتیاز باید به صدا، موسیقی و تدوین خوب «مصادره» هم به عنوان دیگر امتیاز فیلم اشاره کرد.
کارگردانی این فیلم به واسطه لوکیشنهای متعدد این فیلم یکی از بخشهای سخت این کار سینمایی است، اما خوشبختانه مهران احمدی از عهده این کار به خوبی بر آمده است. برای مثال دکوپاژ و اکساسوار صحنه فیلم به گونهای است که دقیقاً زمان مورد نظر فیلم تجسم میشود. این خود امتیازی مهم برای مصادره است، چون در سینمای کشورمان به دلیل نداشتن شهرک سینمایی ما با محدودیتهایی مواجه هستیم که کار ما را بسیار سخت و دشوار میکند، اما احمدی توانسته است بر این مشکل فائق شود.
مسئله ای پایانی که پیرامون این فیلم مطرح است به بحث گیشه این فیلم بر میگردد. مصادره مطمئناً فیلمی موفق در گیشه خواهد بود، چون صرف حضور عطاران در فیلم تا حدود زیادی موفقیت کار را تضمین میکند. جدا از بازیگری باید روایت طنز فیلم، برای تماشاگر تکراری نیست. مطلب بعدی که در موفقیت این فیلم به نظرم نقش مهمی دارد به شکل تبلیغات فیلم مربوط میشود. در انتها باید گفت فیلم مهران احمدی اثری قابل اعتنا در سینما کمدی است که میتواند در این گونه جریانساز باشد، به شرطی که الهام گرفتن از چنین کارهای به معنای کپیبرداری نباشد، بلکه نحو نگرش به موضوعی انقلابی مد نظر فیلمسازان قرار گیرد.
به قلم داود کنشلو
انتهای پیام