خنده جهالت؛ تهدیدی بر باورهای فرهنگی و اعتقادی ایران‌زمین
کد خبر: 1448046
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۱

خنده جهالت؛ تهدیدی بر باورهای فرهنگی و اعتقادی ایران‌زمین

کانون خبرنگاران نبأ: از دیرباز ایرانیان نسبت به باورهای اعتقادی و فرهنگی خود چنان غیرت داشتند که در واکنش به کوچک‌ترین اهانتی گریبان دریده و اختیار از کف می‌دادند، اما امروز به جایی رسیده‌‌ایم که نه تنها ساده از کنار همه این مسائل رد می‌شویم بلکه خود از اهانت‌ها جوک می‌سازیم و در شبکه‌های اجتماعی بین دوستان‌مان رد و بدل می‌کنیم، این نتیجه همان تهاجم نرم است ...

«امروز آرایش تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده می‌شود زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است. از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای مقابله با آن با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم» * مقام معظم رهبری- سال 1370

این روزها درگیری ما با شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ارتباطی به قدری زیاد شده است که انگار هر فرد اصلی‌ترین نیازهایش در قاب مستطیلی شیشه‌ای گوشی‌اش خلاصه می‌شود.

انگار یک رگ حیاتی انسان مدرن امروز، به باتری چند ساعته گوشی، تبلت یا لب‌تابش وصل است و چه بسا فرد با تمام شدن باتری، یک کمبود بزرگ را حس کند. درحال حاضر این وابستگی به گوشی و فضاهای ارتباطی همچون وایبر، رنگ تمسخر و بوی جهالت به خودش گرفته است.
شاید فراموش کرده باشیم اما مقام معظم رهبری 23 سال پیش در این‌باره هشدار دادند و از آن به عنوان تهاجم فرهنگی یاد کردند و همان زمان خواستار شناخت کامل این مسئله و مقابله با آن شدند.

واژه تهاجم اگر چه در معنای واقعی از سنخ مشارکت طرفینی است اما در معنای متداول و رایج آن به معنای هجوم یک طرفه است. همچنین فرهنگ مهاجم را نیز در این تعاریف باید فرهنگی سلطه‌جو بدانیم که با اهدافی ویژه در جهت گسترش سیطره خود، برنامه‌ریزی می‌کند.

رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای به طور کلی فرهنگ را این‌طور تعریف کرده‌اند: «فرهنگ به معنای خاص آن، خاطرات، ذهنیات، اندیشه‌ها، ایمان‌ها، باورها، سنت‌ها، آداب و ذخیره‌های فکری و ذهنی را برای یک ملت شامل می‌شود.»**

با توجه به این تعریف چقدر می‌توانیم تهاجم فرهنگی را انجام شده بدانیم؟ مگر نه اینکه که به وسیله همین فناوری‌های مدرن به سنت‌ها، باورها، آداب و اندیشه‌های ما دست درازی شده است؟ مگر نه اینکه چهره بسیاری از شخصیت‌های با نفوذ مذهبی را خدشه‌دار کرده‌اند؟

ایشان به کرات و به بهانه‌های مختلف از تعابیر متفاوتی برای گوشزد کردن این خطر بزرگ استفاده کرده‌اند از جمله: شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، فرهنگ وارداتی تحمیلی، استهزاء فرهنگ، قتل‌عام فرهنگی، حمله فرهنگی، غارت فرهنگی، آلودگی فرهنگی، انحلال فرهنگی، استحاله فرنگی، مسخ‌شدگان فرهنگ، جنگ نرم، سم‌پراکنان فرهنگی و تعابیر دیگر که هر کدام جای ساعت‌ها بحث و تفکر دارد. چیزی که امروز شاهد آن هستیم بخشی از همین تعابیر است که متأسفانه دامنگیر جامعه عام شده و سال‌هاست که ذره ذره اعتقادها را سست کرده است.

در این میان می‌توان دوجانبه به مسئله نگاه کرد؛ همان‌طور که به زعم بسیاری از کارشناسان این وسایل ارتباطی می‌توانند در سرعت بخشیدن به روند اطلاعات و توسعه علم مفید باشند، لابد می‌توانیم مضرات و تأثیرات سوء آن را نیز مشاهده کنیم. حال کدام را بیشتر قبول کنیم؟ و یا کجا می‌توانیم تعادلی میان توسعه اطلاعات و زندگی روزمره ایجاد کنیم؟
اما موضوع مورد بحث این گزارش نه خود این شبکه‌ها بلکه کارکرد‌های ناشایستی است که این روزها به صورت یک بازی خنده‌دار در بین مردم پخش می‌شود و چه بسا بسیاری از افراد دچار این بازی‌ها می‌شوند و اصلا فکر اینکه در حال اهانت به ساحت بسیاری از بزرگان هستند، به مغزشان خطور نمی‌کند.

شاید هم دلیل اصلی وابستگی همه موبایل‌دوستان، همین مسائل پیش پا افتاده و وقت پُرکن است.

شبکه‌های اجتماعی؛ مخرب یا سازنده؟!

استفاده از اینترنت و شاخه‌های آن که امروزه شاهد گسترش چشمگیر و نجومی آن هستیم، در شبکه‌های وایبر، توییتر، واتس‌آپ و تانگو به حد اعلای خود رسیده و چشم میلیون‌ها فرد را به صفحه‌های مستطیلی گرد کرده است. اما شاید بسیاری اذعان کنند که این شبکه‌ها استفاده‌های مفید و قابل تأملی دارند، مثل گروه‌های مباحثه، اندیشه، همفکری و یا انجمن‌های علمی دانشگاه‌ها و مکانی برای بحث‌های تند علمی.

اما چند درصد از این جمعیت میلیونی درگیر بحث‌هایی در حوزه علم، تاریخ، فلسفه و ادبیات هستند؟ حتما با این مطلب که بیش از نیمی از افراد برای وقت‌گذرانی و تفریح پای این مسائل هستند، موافقید.

در جایی که فرد مدرن شده و مکانیکی امروز از کار و دانشگاه و اداره خسته است با «آن» شدن در این شبکه‌ها قصد تفریحی چند ساعته را می‌کند و در این میان به دنبال پیج‌ها و گروه‌هایی می‌چرخد که بهترین و بامزه‌ترین جوک‌ها و لطیفه‌ها را تعریف کند. اما آیا نظارت کافی بر اینکه این جوک‌ها موافق و سازگار با ارزش‌های دینی و مذهبی هستند، می‌شود؟ مسلما با حس شوخ‌طبعی و طنازی بسیاری از سرگروه‌های این شبکه‌ها، جوک‌ها هر چقدر هم آپدیت یا به روز باشند بالاخره یک جایی باید به آخر برسند و در همین نقطه است که این افراد دست به دامان تمسخر و استهزاء افراد و دانشمندان و انسان‌های بزرگ می‌شوند که امثال دکتر شریعتی را می‌توان مثال زد که با نقل جمله‌های کذب از این فرد و این قبیل افراد سعی دارند با ایجاد فضایی هجو، مخاطبان پیج و گروه خود را افزایش دهند.

اما موضوعی که به تازگی مورد تمسخر واقع شده است و به عقیده بسیاری، مستحق عتابی واقعی و ملموس از سوی نهادهای اجرایی است، مسئله تمسخر بزرگان و شخصیت‌های ملی و مذهبی کشورمان است.

بسیاری از افراد سکوت اختیار کردند و به این سکوت ادامه دادند اما به عقیده بسیاری از مردم اکنون زمان آن رسیده برای جلوگیری از ادامه رفتارهای این‌چنینی اقدامی صورت گیرد که دیگر شاهد چنین اهانت‌هایی نباشیم. ما قصد قضاوت و یا پیش‌داوری درباره هیچ فردی را نداریم و مقصود این گزارش فقط و فقط آسیب‌شناسی این مسئله است، اینکه چرا یک فرد به سادگی از اهانت به موضوعی که تا دیروز اعتقاد، باور و ارزشش بوده می‌گذرد و در مقابل آن مقاومت نمی‌کند؟ حتی خود درگیر بازی شده به آن می‌خندد و برای دیگران نیز ارسال می‌کند، آیا این یک بیماری همه‌گیر و از قضا واگیردار است؟ آیا مردم دچار فراموشی تاریخی هستند و یا شاید اصلا نمی‌دانند در مورد چه کسی دارند حرف می‌زنند؟ صد البته با توجه به هشدارهای مقام معظم رهبری که از سال‌ها پیش شروع شده، چه بسا ممکن است پشت این ماجرا افرادی طماع باشند که قصد سوء‌استفاده از مردم را دارند.

مدیر ارتباطات و تحقیقات مرکز نور: دشمن می‌داند کجا را هدف بگیرد!

غلامرضا رحمانی، مدیر ارتباطات و تحقیقات مرکز نور در رابطه با فضای مجازی و اتفاقات ناخوشایند شکل گرفته می‌گوید: با توجه به گسترده شدن شرایط ارتباطی و استفاده ساده و آسان و همچنین با در نظر گرفتن توسعه روزافزون این شبکه‌ها، اینکه مردم درگیر این فضاهای مجازی باشند بسیار عادی است. توسعه ارتباطات جهانی این مسئله را می‌طلبد که همه را با خود به سریع‌ترین شکل ممکن همراه کند که این اتفاق افتاده است. اما در این میان عده‌ای سودجو با توجه به مهیا بودن شرایطی به این گستردگی، شرایط را برای نفوذ و سوء استفاده‌های خود فراهم دیده‌اند و در حال دامن زدن به یک سری اتفاقات ناخوشایند فرهنگی هستند.

وی در پاسخ به این سؤال که در این میان مقصر کیست؟ آیا دست‌هایی پشت پرده است و یا این مسئله فقط ناشی از غفلت مردم است؟ اظهار کرد: مطمئن باشید آنچه امروز شاهد آن هستیم قطعا و یقینا پشتوانه‌هایی دارد و یقین بدانید این امکان برای افراد عادی وجود ندارد چون در این مسئله اهداف سیاسی و فرهنگی حرف اول را می‌زند که از این حیث می‌توان گفت مردم هیچ‌گاه انگیزه‌های این‌چنینی در قبال کشور خود نخواهند داشت. شاید درگیر آن شوند اما شروع‌کننده نیستند. مردم هیچ‌گاه برای خوش‌گذرانی دست به توهین‌های این‌چنینی آن هم در این ابعاد وسیع نمی‌زنند. به عقیده من این مسئله فراتر از این حرف‌هاست و پشت این اهانت‌ها اغراض خاصی پنهان است.

رحمانی در پاسخ به این سؤال که در این میان چرا بسیاری دست به تمسخر افراد مذهبی می‌زنند، تصریح کرد: بدون شک دشمن با هدف‌گذاری‌های خود سعی در تخریب سنت و فرهنگ ما دارد و با توجه به بیانات مقام معظم رهبری در مورد شبیخون فرهنگی، یقین بدانید این ماجراها نیز از سوی دشمن و با برنامه‌ریزی‌های خاص صورت گرفته است. در این میان افراد مذهبی نسبت به دانشمندان و شخصیت‌های بزرگ دیگر تأثیر بیشتری بر باورها و اعتقادات مردم داشته‌اند و دشمن هم می‌داند چه جایی را نشانه رفته است.

وی در این رابطه که آیا راهکاری هست که دولت و یا نهاد خاصی بتواند جلوی این مسئله را بگیرد یا حداقل کنترل کند؟ معتقد است:
ببینید، امروزه گسترش شبکه‌های اجتماعی اجتناب‌ناپذیر است و روز به روز هم افراد بیشتری حضور پیدا خواهند کرد. اینکه افراد را منع کنیم اگر منظور شما این است، نمی‌شود به صورت کامل جلوی آن را گرفت ولی در مقام عمل با توجه به در دسترس بودن این فضاها باید به این سمت برویم که تهدیدها را به فرصت بدل کنیم و می‌توانیم با این قدم شروع کنیم که افراد مطمئن، مطالب صحیح را منتقل کنند حالا در فضایی مطلوب که مخاطب هم رغبت به آن داشته باشد.

مدیر ارتباطات و تحقیقات مرکز نور با اشاره به اینکه آیا ایجاد وایبر فارسی می‌تواند راهکار درستی باشد، یادآور شد: مسلما وقتی صحبت از تبدیل تهدید به فرصت شد یکی از مسائلی که می‌توان روی آن کار کرد همین است. می‌شود با توجه به برنامه‌نویس‌های قابلی که داریم فضاهای اسلامی را بر این گستره مجازی غالب کنیم.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا با فیلتر شدن وایبر موافقید؟ اظهار کرد: به شخصه بله موافقم ولی گمان نمی‌کنم راهکار مؤثری باشد. همان‌طور که فیس‌بوک هم فیلتر است ولی کماکان مورد استفاده قرار می‌گیرد، باید به فکر کنترل این فضاها باشیم.

نکته اساسی این که درست است که شاید بدون اراده غالب جامعه این نوع پیام‌ها وارد شبکه‌های اجتماعی می‌شوند، اما با اراده خود اجتماع این پیام‌ها دست به دست گشته و گسترش پیدا می‌کند، پس با یک اراده غالب و عقل جمعی می‌توان این نوع حرکت‌ها و رفتارهای شیطنت‌آمیز را در نطفه خفه کرد و لااقل با پاک کردن و یا ادامه ندادن این زنجیره به این موج پایان داد.

ما مردمی هستیم که از دیرباز نسبت به فرهنگ، مذهب، اعتقاد و قهرمانان‌مان تعصب و عِرق خاصی داشته و کوچک‌ترین اهانتی را از جانب هیچ‌‌کسی به باورهای‌مان نمی‌پذیرفتیم، پس چطور شبکه‌های اجتماعی توانست به این سرعت ما را دچار چنین فراموشی تاریخی کرده و ما را گرفتار بازی کند که خود ما نیز با کوچکترین تأملی از آن بیزار می‌شویم.

شبکه‌های اجتماعی می‌تواند در بسیاری از امور مفید واقع شود به شرط اینکه ابزار دست ما باشد نه اینکه ما را ابزار خود کند. کاربران شبکه‌های مجازی و اجتماعی می‌توانند هر یک فیلتر و مانعی باشند برای گسترش پیام‌های غیر اخلاقی و ضد فرهنگی، پس این نهضت جدیدی است متشکل از من و تویی که ما می‌شویم برای دفاع از فرهنگ، اعتقاد و باورهای‌مان.

یادآور می‌شود، کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا از اردیبشت‌ماه امسال فعالیت آزمایشی خود را آغاز کرده است.

*خبرنگار: حمیدرضا حافظی


*دیدار اعضای شورای انقلاب فرهنگی سال 1370

**دیدار جمعی از شعرا، ادبا، فرهنگیان  و دانشگاهیان استان آذربایجان شرقی «9/5/1372»

captcha